آلمانیاسلایدربررسی

مقایسه مینی شاسی‌بلندهای اسپرت آلمانی

نبرد ژرمن‌های قدبلند

موتور ترند – ترجمه مجید رقیبی- اگر بخواهیم واژه SUV را رمزگشایی کنیم، می‌رسیم به ترکیب واژه‌های Sport Utility Vehicle که به زبان خودمان می‌شود «خودرو کاربردپذیر اسپرت». اما آیا این کلاس از خودرو‌ها را می‌شد بی‌معنی‌تر از این هم نامگذاری کرد؟! در اینکه SUV‌ها خودرو هستند، شکی نیست‌ و اکثرا هم به شکلی قابلیت کاربردپذیری را در خود دارند، اما صفت اسپرتی‌بودن اصلا به آنها نمی‌آید. کافی است نگاهی بیندازید به محبوب‌ترین‌هایِ بازارِ شاسی‌بلند‌هایِ کشورمان؛ از سانتافه جدید هیوندای که با چهره جدیدش در این بازار آقایی می‌کند، تا امثال RAV۴ تازه‌وارد تویوتا و اسپورتیج و توسان جا افتاده کیا و هیوندای؛ کسی این خودرو‌ها را برای اسپرتی بودنشان نمی‌خرد. احتمالا هنگام جان گرفتن اولین نژاد از SUV‌های مدرن، همان کسی که فکر می‌کرده یک سدان ۴‌در می‌تواند کوپه هم باشد، فراموش کرده به ژرمن‌ها بگوید که SUV‌ها نیازی به اسپرت بودن ندارند. البته برخلاف محبوب‌ترین شاسی‌بلند‌های این روزهای بازار کشورمان که فاقد هرگونه صفت و حتی ادعای اسپرتی‌‌بودن هستند، اسپرتی بودن از سر و روی این ۴ شاسی‌بلند جمع‌وجور آلمانی می‌بارد.

    تست مقایسه ای-1

     این چهارگانه آلمانی، دورهمی اسپرتی‌ترین کراس‌اوور‌های کوچکی است که ژرمن‌ها این روزها عرضه می‌کنند. از اینگلشتات، SQ5 354 اسب‌بخاری آئودی را داریم. مونیخ زادگاه X4 xDrive35i کوپه‌مانند ب‌ام‌و است. 2 مدل هم از اشتوتگارت آمده‌اند؛ GLA45 AMG 355 اسب‌بخاری مرسدس که اهل آفلترباخ است، به همراه پورشه ماکان توربو با 400 اسب‌بخار قدرت. هر چهار خودرو این دورهمی، مجهز به سامانه انتقال قدرت به هر چهار چرخ هستند و هر یک، به نوعی از سیستم پرخوران موتور بهره می‌برند. از آنجایی که این SUV‌ها، برخلاف بسیاری از SUV‌های دیگر، برای سواری گرفتن‌های تهاجمی و زنده ساخته شده‌اند، با همین معیار هم سنجیده خواهند شد‌ و برای صحت بیشتر این ارزیابی، آن را در دل مسیری کامل متشکل از آزادراه، جاده‌های پر پیچ و خم کوهستانی و خیابان‌های شهری انجام داده‌ایم. در این مقایسه، بیشتر به دنبال این بوده‌ایم که ببینیم کدام‌یک از این نیمچه‌شاسی‌بلند‌های لوکس آلمانی، خودرو بهتری است برای راندن اما در این میان، فاکتور‌هایی اساسی همچون مصرف سوخت، راحتی سواری و ارزش خرید در ازای مبلغ پرداختی نیز در تصمیم‌گیری نهایی تاثیرگذار بوده‌اند.

    اوضاع حداقل روی کاغذ برای BMW X4 xDrive35i چندان مساعد نیست. این ساخته جدید باواریا که ب‌ام‌و اصرار دارد آن را SAC ا(Sport Activity Coupe یا کوپه فعالیت‌های اسپرتی؟!) معرفی کند، ضعیف‌ترین پیشرانه این رقابت را دارد، تا رسیدن به تندی 96 کیلومتر در ساعت و در مسیر 400 متر، کُند‌ترین خودرو رقابت لقب می‌گیرد و در تست ترمزگیری هم بعد از آئودی SQ5، بیشترین مسافت را تا توقف کامل از سرعت 96 کیلومتر در ساعت طی می‌کند. موتور 3.0 لیتری این X4 که از نوع 6 سیلندر مجهز به توربوشارژر است، با تنها 300 اسب بخار قدرت، حداکثر گشتاوری محدود به 407 نیوتن متر دارد. اما با وجود این ضعف آشکار در توان پیشرانه، به لطف گیربکس 8 سرعته خودکار ساخت ZF و وزن کم (دومین خودرو سبک‌وزن رقابت)، در پیست آنقدر‌ها هم ضعیف‌تر از رقبا نبود.
    X4 xDrive35i از زمان تخته‌کردن پدال گاز، 5.2 ثانیه فاصله دارد تا لحظه رسیدن به تندی 96 کیلومتر در ساعت. 400 متر را در 13.9 ثانیه، با حداکثر سرعتی برابر با 159 کیلومتر در ساعت طی می‌کند. از لحظه تخته کردن پدال ترمز در سرعت 96 کیلومتر در ساعت تا رسیدن به توقف کامل نیز خودرو 34.4 متر روی آسفالت کشیده می‌شود.

    تست مقایسه ای-2
    نتیجه عملکرد ضعیف X4 در تست سرعت در مسیر ∞‌ شکل (26.2 ثانیه با متوسط تحمل‌پذیری g 0.71 شتاب جانبی) در بخش‌های پیچ‌درپیچ مسیری که برای این رقابت انتخاب شده، کاملا به چشم می‌آید. در این مسیر‌ها، X4 xDrive35i خیلی سریع احساس خودرویی بزرگ‌تر، بلند‌قد‌تر و سنگین‌تر از 3 خودرو دیگر رقابت را به خود می‌گیرد. فرمان گرفتن با این X4 مثل مُچ انداختن با چرخ‌های جلو است؛ اگر می‌خواهید بهترین سواری را از آن بگیرید، باید مُچ پر زوری داشته باشید. می‌توان گفت X4 در بخش‌های پیچ‌درپیچ جاده بیشتر به یک سدان اسپرت بزرگ شباهت دارد. البته با تمام این کاستی‌ها، کنترل بدنه بسیار عالی است و می‌توانید از سِفت و سخت راندن آن، لذت ببرید. باقی این پکیج هم در پیچ و خم مسیر کوهستانی چندان منسجم نیست البته به‌جز موتور 6 سیلندری که شاید بهترین بخش این کراس‌اوور هم باشد. این موتور صدای محشری دارد و این طنینِ آوازگونه را تا رِدلاینش که روی دور موتور 7.000 تعریف شده، حفظ می‌کند.
    با وجود عملکرد ضعیف در بخش چالش‌برانگیزترِ مسیرِ در نظر گرفته شده برای رقابت این هفته، حداقل در بزرگراه و در داخل شهر انتظار عملکرد به‌مراتب بهتری از این BMW داشتیم. به عنوان خودرویی که ضعیف‌ترین کاراکتر اسپرتی را در این رقابت دارد اما تعجبی ندارد که X4 xDrive35i در بزرگراه و خیابان‌های شهری هم ارائه‌دهنده کمترین لذت سواری است. این ب‌ام‌و نه‌تنها زُمُخت‌ترین سواری گروه را داشت بلکه عنوان پر صدا‌ترین کابین گروه را هم به خود اختصاص می‌دهد که بخش عمده آن به خاطر صدایی است که تایرهای ضدپنجری فوقِ فاق‌کوتاهِ دور چرخ‌های 20 اینچی تولید می‌کنند. ضعف مشخص در پیچ‌وخم مسیر کوهستانی را بگذارید کنار این عملکرد ضعیف در شهر و بزرگراه؛ تعجبی ندارد مونیخی‌ها در این رقابت تمام آلمانی، نمی‌توانند جایی بهتر از جایگاه چهارمی کسب کنند.

    تست مقایسه ای-3
    فکر کنید در این گرمای اواسط بهار، آئودی یک SQ5 سوار بر تایر‌های زمستانی را برای این رقابت فرستاده! مشخص است که سوپرQ5 آئودی در شرایط ایده‌آل پا به این رقابت نگذاشته اما با این وجود هم انتظار بسیاری از آن می‌رود؛ مخصوصا از این رو که در اصل، نسخه‌ای است نسبتا سبک‌وزن‌تر و به‌مراتب ارزان‌قیمت‌تر از پورشه ماکان. اشتوتگارتی‌ها با یک جُفت توربوشارژر، نفس پیشرانه ماکان را چاق کرده‌اند اما اینگلشتادی‌ها توزیع گشتاور آنی یک سوپرشارژر را به مزیت‌های توربوشارژر ترجیح داده‌اند. حاصل کار یک موتور V6 3.0 لیتری مجهز به سوپرشارژر است که با 354 اسب بخار قدرت، توان تولید حداکثر گشتاوری برابر با 470 نیوتن متر را دارد و همچون موتور ب‌ام‌و، به یک گیربکس 8 سرعته اتومات متصل شده. حتی با تایر‌های زمستانی هم SQ5 عملکردی تحسین‌برانگیز در پیست دارد. به لطف اجازه لغزش بیشتری که تایر‌های نرم‌تر زمستانی به SQ5 می‌دهند، صفر تا 96 کیلومتر در ساعت در تنها 4.4 ثانیه به دست می‌آید و 400 متر در 13.1 ثانیه، با حداکثر سرعتی برابر با 167.7 کیلومتر در ساعت قابل پیمایش است. اما همین مزیت در شتاب‌گیری در مسیر‌های مستقیم، در ترمزگیری و همچنین، تست سرعت در مسیر ∞‌ شکل، سنگی می‌شود پیش پای SQ5؛ این کراس‌اوور آئودی تا توقف کامل از سرعت 96 کیلومتر در ساعت، 37.5 متر روی آسفالت کشیده می‌شود و تست سرعت در مسیر ∞‌ شکل را هم با ثبت زمان 26.5 ثانیه و تحمل‌پذیری شتاب جانبی متوسطی برابر با g 0.72 کامل می‌کند.

    تست مقایسه ای-7
    SQ5 در جاده هم خیلی سریع دل اعضای تیم آزمایش را بُرد. کافی است حالت سواری را تنظیم کنید روی گزینه Dynamic تا ببینید این کراس‌اوور آئودی چقدر وحشی می‌تواند باشد. گاز خوردن‌های موتور مو به تن سیخ می‌کنند، دور موتور هم که همیشه بین 4.000 تا 6.000 است. موتور V6 مجهز به سوپرشارژر SQ5 کمی ضعیف‌تر از واحد V6 توئین‌توربو ماکان است اما به لطف گشتاور قابل توجه و تایر‌هایی که به محض گلوله‌کردن خودرو از خط استارت، به آسفالت چنگ می‌زنند برای چسبندگی بیشتر به مسیر، متوجه این ضعف نخواهید شد. به این شخصیت وحشی SQ5 اضافه کنید نوت‌های خشمگین اگزوز را که البته با بزرگنمایی سیستم صوتی در کابین پخش می‌شوند‌ و در این بین، گیربکس اتومات مناسب و کیفیت سواری خوب آن را نیز نباید فراموش کرد. اما تایر‌های زمستانی در عین اینکه به نوعی لذت بیشتر در سواری SQ5 تزریق می‌کنند، بعضی وقت‌ها این سواری را کمی غیرقابل‌پیش‌بینی می‌کنند.
    این غیرقابل‌پیش‌بینی بودن سواری با تایر‌های زمستانی وقتی ملموس‌تر می‌شود که تجربه سواری با SQ5 سوار بر تایرهای تابستانی را هم داشته باشید.
    حتما می‌پرسید SQ5 کجا کم آورد که نتوانست به جایگاهی بهتر از سومی برسد. در پاسخ باید گفت اگرچه آزمون این SQ5 با چرخ‌های زمستانی، در مسیر‌های داغ و خشک، ایده‌آل نبود اما اصلِ قرار دادنِ آن در جایگاه سوم، بیشتر به تجربه‌ای مربوط می‌شود که از سواری با مدل سوار بر تایر‌های تابستانی آن داشتیم. احساس فرمان کمی به بی‌حسی نزدیک است و در کل، SQ5 برای ذائقه این رقابت کمی زیادی خام می‌زند.
    در اینکه کلی کاراکتر پشت این چهره ساده قرار دارد، شکی نیست اما در مقایسه با رقبایی که بالاتر قرار گرفته‌اند، آن پختگی و نزدیکی به مرز کمالی که به دنبالش هستیم را در خود ندارد؛ چه در کابین، چه زیر پوست و چه در سطح تماس تایر‌ها با مسیر.

    تست مقایسه ای-4

    ب‌ام‌و و آئودی راحت و بی‌دردسر در جایگاه مربوط به خود قرار گرفتند اما انتخاب خودرو برتر از میان ماکان توربو و GLA45 AMG کار به‌مراتب دشوار‌تری بود. هر دو از جمله بهترین شاسی‌بلند‌هایی هستند که مخصوص راندن ساخته شده‌اند. هیچ یک برای صرفا SUV بودن پا پس نمی‌کشند و در عوض، لحظه‌ای رفتاری شبیه به یک خودرو اسپرت دارند و لحظه‌ای دیگر، در قالب یک کراس‌اوور خانوادگی فرو می‌روند. در مورد پورشه باید گفت با برچسب قیمت 84 هزار و 850 دلاری‌اش، یک خودرو اسپرت گران‌قیمت است؛ رقم قابل توجهی که حتی در مقایسه با دیگر خودرو‌های حاضر در این رقابت هم کاملا به چشم می‌آید. البته این برچسب قیمت بالا، مزایای خاص خودش را هم دارد مثل نیروگاه V6
    3.6 لیتری توئین‌توربویی که با 400 اسب‌بخار قدرت و حداکثر گشتاوری برابر با 550 نیوتن‌متر، به گیربکس 7 سرعته دو کلاچ محشر پورشه (PDK) و سامانه انتقال قدرت به هر چهار چرخ با قابلیت توزیع گشتاور متغیر وصل شده.
    این ماکان، سنگین‌ترین عضو این دورهمی ژرمن‌های قد کشیده لقب می‌گیرد اما این سنگینی به هیچ عنوان در اعداد و ارقامی که در پیست از خود به جای گذاشته، به چشم نمی‌آیند؛ مثلا با تنها 4.2 ثانیه‌ای که تا تندی 96 کیلومتر در ساعت فاصله دارد، از این نظر سریع‌ترین خودرو این رقابت لقب می‌گیرد. در شتاب 400 متر هم با ثبت زمان 12.9 ثانیه و رسیدن به حداکثر سرعت 170.9 کیلومتر در ساعت، فقط در برابر GLA45 AMG مرسدس کم می‌آورد، آن هم تنها با 0.1 ثانیه اختلاف زمان و تقریبا 3 کیلومتر در ساعت سرعت کمتر. ماکان توربو تا توقف کامل از سرعت 96 کیلومتر در ساعت، 31.1 متر روی آسفالت کشیده می‌شود و در تست دریفت، تا g 0.90 شتاب جانبی متوسط را تحمل می‌کند. این اعداد و ارقام همگی تحسین‌برانگیز هستند اما تحسین‌برانگیز‌تر از اینها، رکوردی است که ماکان توربو توانسته برای تست سرعت در مسیر ∞‌ شکل ثبت کند. در این تست، ماکان توربو و
    GLA45 AMG، هر دو رکوردی یکسان ثبت کردند: 25 ثانیه با g متوسطی برابر با 0.78. رفتار ماکان توربو در جاده از عملکردش در پیست هم بهتر بود. همه چیز، از موتور و گیربکس گرفته تا فنربندی و فرمان، به نظر در هماهنگی کامل با یکدیگر کار می‌کنند. درست مثل هر پورشه مدرنی، برای سریع رد کردن یک پیچ کافی است حالت سواری را روی گزینه
    Sport Plus تنظیم کرده باشید؛ باقی کار‌های سخت را ماکان برای شما انجام می‌دهد. عقبگرد بزرگی که در ماکان به چشم می‌آید اما احساس فرمانی است که کاملا هدفمند، شبیه به یک پورشه نیست. فرمان گرچه به خودی خود سریع است اما بازخوردی بی‌حس و خنثی شبیه به یک آئودی دارد. ماکان توربو در سواری‌های سریع بسیار توانمند و کارآمد است اما این توانمندی و کارآمدی با کمی بی‌احساسی هم همراه است.
    با سطح عملکرد فنی، راحتی و امکاناتی که مو به مو برابری می‌کند با پیشتاز این رقابت، پاشنه آشیل ماکان توربو چیزی نمی‌تواند باشد جز ارزش در برابر مبلغ پرداختی. از چهره و احساس سواری‌اش بگیرید تا طنین پیشرانه و قابلیت‌های عملکردی‌اش، همه چیز در این پورشه گران‌قیمت احساس می‌شود‌ و این گران‌قیمت بودن، در مقایسه با دیگر خودرو‌های حاضر در این رقابت است که کاملا به چشم می‌آید. کافی است نگاهی بیندازید به اختلاف قیمت تقریبا 20 هزار دلاری ماکان توربو با دومین خودرو ارزان‌قیمت گروه یعنی X4 xDrive35i. شاید بگویید می‌شود از آپشن‌هایی نظیر چرخ‌های 21 اینچی 3.300 دلاری صرف‌نظر کرد اما باز هم نمی‌توان از این حقیقتِ گران‌قیمت‌بودنِ ماکان توربو چشم‌پوشی کرد. حتی ماکان S هم با وجود توان و شتاب به‌مراتب کمتر نسبت به مدل توربو، با امکاناتی در سطح خودرو‌های حاضر در این رقابت، دست کم 10 هزار دلار بیشتر از آنها آب می‌خورد.

    تست مقایسه ای-اسلایدر

    به عنوان یک عِشقِ‌ماشین، راحت می‌توانید خودرویی را که در هیچ‌یک از کلاس‌بندی‌های مرسوم جای نمی‌گیرد، تشخیص دهید. مثلا XV Crosstrek سوبارو را در نظر بگیرید؛ سوبارو اصرار دارد آن را یک SUV معرفی کند اما عِشقِ‌ماشین‌ها به آن می‌گویند ‌هاچ‌بک سقف‌بُلند. GLA45 AMG هم یکی از همین خودرو‌هاست. کوچک‌ترین عضو خانواده شاسی‌بلند‌های مرسدس بیشتر یک ‌هاچ‌بک جَست‌بُلند است تا یک شاسی‌بلند واقعی. اما هر لقبی هم که به GLA45 AMG بدهید، فرقی نمی‌کند چراکه این نیمچه شاسی‌بُلند مرسدس نه تنها بهترین کراس‌اوور این رقابت است برای راندن، بلکه در کل یکی از خوش‌فرمان‌ترین خودرو‌های حال حاضر بازار نیز به حساب می‌آید. اگر باور ندارید کافی است نگاهی بیندازید به زمانی که برای تست سرعت در مسیر ∞‌ شکل ثبت کرده. انجام این تست در تنها 25 ثانیه، با تحمل‌پذیری g 0.78 شتاب جانبی متوسط (درست مثل ماکان توربو)، عملکردی است در سطح ابرخودرو‌ها. GLA45 AMG تست دریفت را نیز در همین سطح، عالی پشت سر گذاشت و توانست g متوسطی برابر با 0.93 را ثبت کند‌ و از اینها توچِشم‌تر، شتاب‌گیری خیره‌کننده‌ای است که این هرکول جیبی در مسیر‌های مستقیم دارد. تنها خودرو 4 سیلندر این رقابت، از تپش‌های ویرانگر نیروگاه جمع‌وجور مجهز به توربوشارژرش، 355 اسب‌بخار قدرت می‌گیرد. با 450 نیوتن‌متر گشتاور بیشینه‌ای که این نیروگاه 2.0 لیتری از مسیر یک گیربکس 7 سرعته اتومات دو‌کلاچ به چهار چرخِ 20 اینچیِ مارکِ AMG منتقل می‌کند، GLA45 AMG تنها 4.3 تا سرعت 96 کیلومتر در ساعت فاصله دارد و به عنوان سریع‌ترین خودرو رقابت در تست درگ، 400 متر را در 12.8 ثانیه، با حداکثر سرعت 173.6 کیلومتر در ساعت تخته می‌کند.

    تست مقایسه ای-6

    31.4 متر هم مسافتی است که GLA45 AMG تا رسیدن به توقف کامل از سرعت 96 کیلومتر در ساعت نیاز دارد. تا به اینجا که قُلدُر GLA کلاس‌های مرسدس و ماکان توربو پورشه شانه به شانه یکدیگر بوده‌اند اما آنچه که موجب برتری GLA45 AMG می‌شود، تقریبا 450 کیلوگرم وزن کمتری است که نسبت به ماکان دارد. در این مورد، وزن کمتر دقیقا برابری می‌کند با لذت بیشتر. در واقع کوچک‌ترین خودرو این رقابت، بیشترین شخصیت را دارد. قدرت عالی، هندلینگ بی‌نقص، چسبندگی بی‌نظیر به مسیر و فرمان خوب؛ حتی اگر بخواهید هم نمی‌توانید از سواری با این خودرو لذت نبرید!  سواری با این GLA کلاس مرسدس واقعا اعتیاد‌آور است. هر کاری که از آن بخواهید، انجام می‌دهد؛ فرقی هم ندارد که خودرویی رام برای شهر بخواهید یا یک خودرو سفری راحت برای جاده، یا حتی یک خودرو رالی با مجوز تردد در شهر و جاده. پورشه ماکان توربو و مرسدس‌بنز GLA45 AMG کاملا شانه به شانه یکدیگر در این رقابت تاختند اما این کراس‌اوور کوچک اما تند و تیز AMG است که با تقریبا 19 هزار دلار قیمت کمتر، مصرف سوخت بهینه‌تر و لذت بیشتر سواری، می‌تواند آن S اسپرتی بودن را به ترکیب حروف SUV اضافه کند و از این رو، حکمران شاسی‌بلند‌های کوچک اما اسپرت آلمانی لقب می‌گیرد.

    تست مقایسه ای-5

    تصاویر بیشتر 

     

     

    5 دیدگاه

    1. ای بابا، این GLA تو هر رقابتی که هست برنده میشه!!
      اگه گفتین علت چیه؟!!
      برای اینکه واقعا هیچ جوری تو کلاس SUV ها جا نمیگیره. فقط یه نگاهی به ابعادش و فاصله کف تا زمینش بندازید!!
      فقط دو دیفه، همین.
      ماکان و کاین توی دنیای شاسی یعنی کلام آخر!!!

    2. به نظرم بنز با حجم موتورش واین شتاب فوق العاده عمل کرده در مقابلش بی ام و خیلی ضعیف عمل کرده

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا