تحلیلی بر نقاط قوت و ضعف گرندتور؛ مجموعه جدید جرمی کلارکسون

سه شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۵

تحلیلی بر نقاط قوت و ضعف گرندتور؛ مجموعه جدید جرمی کلارکسون

علاقه مندان به جهان خودرو به خوبی در جریان ماجرای اخراج جرمی کلارکسون از بی بی سی و پیوستن تیم سابق تولید کننده مجموعه تاپ گیر به کمپانی ثروتمند آمازون قرار دارند.

در شرایطی که بی بی سی نتوانست بعد از خروج تیم سابق تاپ گیر، این برنامه را با مجریان جدید احیا کند، حدود یک ماه قبل سرانجام اولین قسمت از مجموعه جدید جرمی کلارکسون، ریچارد هموند و جیمز می توسط آمازون پرایم منتشر شد و از آن تاریخ تاکنون نیز شاهد پخش 4 قسمت دیگر از سری برنامه های گرند تور بوده ایم و از این رو می توان ارزیابی کلی ای از تغییرات این برنامه نسبت به تاپ گیر ارائه کرد.

از  TG تا GT

ساختار مشهور و محبوب تاپ گیر (TOP GEAR) را می توان محصول تفکرات ناب جرمی کلارکسون نامید، طبیعتا او و تیم مربوطه سال ها برای دست یابی به این ساختار اندیشیده اند و حالا چالش بزرگ عدم استفاده از ایده های تاپ گیر در گرند تور برای جرمی و دوستانش تبدیل به معضلی عظیم شده.

در واقع مشکلات حقوقی مربوط به حق مالکیت تاپ گیر که در اختیار بی بی سی قرار دارد، مانع از این می شود که جرمی بتواند ایده های ناب و امتحان شده خود در تاپ گیر را به گرند تور بیاورد.

بنابراین همانطور که از نام برنامه نیز مشخص است، GT یا گرند تور از برخی زوایا در نقطه مقابل تاپ گیر قرار گرفته است. در واقع تاپ گیر ساختاری منسجم در استدیو و پیست مخصوص برنامه در انگلیس داشت و به بررسی میدانی خودروها در همان مسیر می پرداخت.

اما در گرند تور رویه ماجرا گشت و گذار در اقصی نقاط جهان است، استدیو برنامه در قالب چادری بزرگ هر بار در کی از شهر های جهان برپا می شود و دلیل این تغییرات و جابه جایی نیز برای بیننده روشن نیست چرا که بر خلاف رویه معمول در تاپ گیر، سفر مجریان به کشورهای مختلف لزوما به بررسی و آشنایی با کشور مربوطه منجر نمی شود و در واقع کلارکسون با جا به جایی تیم عظیم تولیدی گرند تور بیشتر بودجه نامحدود خود در ساخت برنامه را به رخ می کشد تا هر چیز دیگر.

همین ماجرا به شیوه دیگری در ساختار گرندتور نیز تاثیر گذاشته است، چرا که در هر فصل تاپ گیر شاهد یک یا دو سفر جاده ای و ماجراجویی بزرگ توسط مجریان بودیم اما این رویه در گرند تور به قسمتی ثابت در هر اپیزود مبدل شده که کمی باعث خستگی مخاطب می شود.

در واقع بودجه عظیم آمازون آنچنان تیم تولید گرند تور را سردرگم کرده است که قسمت ها ویژه و خاص تاپ گیر تبدل به بخش های معمولی در گرند تور شده اند اما در عوض هیچ ایده خاص تری نیز برای غافلگیر کردن مخاطب اجرا نمی شود.

از سوی دیگر حذف شدن بخش مرور اخبار هفتگی و مصاحبه با چهره های برتر و سلبریتی ها (احتمالا به دلیل نقض قوانین کپی رایت) ضربه سختی به گرند تور وارد کرده است.

بخش جایگزین اخبار در گرند تور، کانورشین استریت نام دارد که به بررسی موضوعاتی با محوریت خودرو و شوخی با سوژه های مرتبط می پردازد اما در مقایسه با بخش اخبار تاپ گیر از جذابیت زیادی برخوردار نیست.

راننده مسابقه ای ساکت و کم حاشیه تاپ گیر (استیگ) نیز در مجموعه جدید با یک راننده آمریکایی چاق و وراج جایگزین شده است که صحبت های غیر تخصصی و غرولند های او در مورد خودروهای مختلف روح و روان مخاطب را آزار می دهد.

مایک اسکینر 59 ساله، راننده گمنام و همیشه بازنده آمریکایی که در طول دوران حرفه ای خود به مقامی بهتر از دهم دست پیدا نکرده، این روزها نقش راننده حرفه ای گرند تور را بازی می کند.
مسیر پیست جدید برنامه گرندتور که نقشه ای شبیه به نمای شماتیک ویروس ابولا دارد.

با حذف شدن بخش مصاحبه چیزی به ذهن تیم جرمی کلارکسون نرسیده است جز کُشتن مهمانان احتمالی برنامه به طرق مختلف.

اولین نفر از هواپیما سقوط می کند، دیگری دچار مارگزیدگی می شود و بعدی طعمه شیر. در تازه ترین اپیزود های پخش شده نیز جیمی کار به عنوان مهمان برنامه در طی یک عملیات بدلکاری، سوار بر جت اسکی به یک قایق برخورد کرده و منفجر می شود.

مسلما چنین رویه خلاقانه ای به سرعت جذابیت خود را از دست می دهد و به هیچ عنوان نمی تواند جایگزین مصاحبه های داغ و جالبی شود که پیش از این در تاپ گیر شاهد بوده ایم.

البته دامنه تفاوت های گرند تور و تاپ گیر تنها به همین چند مورد ختم نمی شود و مسائل جزئی تری نظیر کلمات و اصطلاحات خاص مجریان را نیز در بر می گیرد، برای مثال در حالی که شنیدن عبارت “BEST CAR IN THE WORLD” از زبان جرمی کلارکسون در تاپ گیر بسیار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته بود، در گرند تور مجریان به دلیل نقض قوانین کپی رایت از به کار بردن آن و یا حتی توصیف قدرت و سرعت خودروها با بیان ویژه تاپ گیر خودداری می کنند.

مجموع این تغییرات نه تنها به حس و حال برنامه آسیب می زند بلکه باعث سردرگمی تیم تولید نیز شده است.

با توجه به آماده بودن 12 قسمت در قالب فصل اول، بعید به نظر می رسد که پیش از پخش فصل دوم شاهد ایجاد تغییراتی در راستای رفع این مشکلات باشیم.

با این حال می توان گفت که گرندتور هنوز هم مانند تاپ گیر برای مخاطب عام سرگرم کننده و خنده دار است و از همین رو توانسته آمار بیشترین دانلود غیر قانونی جهان را به خود اختصاص دهد.

در واقع درسی که می توان از تبدیل تاپ گیر به گرند تور آموخت این است که بدون ایده جدید، یک تیم فوق العاده، حتی با بودجه ای فوق العاده نیز نمی تواند کاری از پیش ببرد.

به هر حال باید منتظر ماند و دید که گرند تور می تواند با یافتن روش های بهتری برای خرج کردن این بودجه عظیم، موفقیت خارق العاده تاپ گیر را ادامه دهد یا رفته رفته به ورطه تکرار می افتد و مخاطبان خود را از دست می دهد؟


بدون دیدگاه