آزماییش رانندگی با مرسدس بنز E350 COUPE 2012

 

سه پره آتشين

 

نوشته : روزبه خندان – 

عکس : روزبه حقگو

چگونه بايد آغاز كنيم؟ مگر مي‌شود سوار بر يك مرسدس بنز قرمز رنگ و هيجان‌انگيز شد و از اين تجربه مزه‌دار با آب و تاب سخن نگفت؟ شايد اين خودرو، اين روزها ديگر چندان در تهران تك و منحصر به فرد نباشد، شايد لذت راندن چشم ‌بادامي اسپرتي چون تويوتا GT86 را به راننده نچشاند و بسياري شايدهاي ديگر اما تركيب ستاره سه پر بزرگ محصولات اسپرت اشتوتگارتي روي جلو پنجره و رنگ محشر بدنه‌اش براي فراموش كردن همه نقص‌ها كافي است. البته نقص كه نمي‌شود گفت ولي از خودرويي با اين شمايل انتظار سواري اسپرت و جذاب‌تري مي‌رود و اينكه نمي‌توانيم هيچ يك از سيستم‌هاي كنترل را از مدار خارج كنيم، اندكي خاطرمان را مي‌آزارد و آب سردي بر آتش شعله‌ور هيجانمان مي‌ريزد. در هر حال راندن يك مرسدس بنز، حتي اگر آنگونه كه بايد و شايد اسپرت و هيجان‌انگيز نباشد، باز هم تجربه‌اي منحصربه‌فرد و تعريفي است. ادامه مطلب را از دست ندهيد، امكان ندارد تجربه راندن يك بنز كوپه، خواندني نباشد.

 

چهره‌ هيجان‌انگيز

آنقدر به اين چراغ‌هاي دو تكه و شكسته كلاس ئي جديد انتقاد شد كه چندي پيش مرسدس در فيس ليفت اين خودرو تيغ جراحي‌اش را به ميانه آنها فرو برد و يك تكه‌شان كرد.

اما همين چراغ‌هايي كه در مدل فعلي نيز قابل مشاهده است نيز جذابيت‌هاي خاص خود را دارند، به‌خصوص زماني كه جلو پنجره اصيل و ساده مرسدس با آن نشان رويايي در بزرگ‌ترين سايز ممكن در ميانشان قرار بگيرد.

اما هر چقدر نماي جلو كلاسيك و با وقار است، نماي جانبي مدرن و جذاب و در عين حال هيجان‌‌آور به چشم مي‌آيد، خصوصا زماني كه به شيب متهورانه سقف در انتهاي خودرو مي‌نگريد و چشمتان را به چند سانتي‌متر پايين‌تر، يعني عضله روي گلگير عقب هدايت مي‌كنيد. البته اين شيب زيبا و ماهرانه، استفاده از فضاي صندلي عقب را با حداقل‌ها روبه‌رو ساخته به گونه‌اي كه فردي با قدي متوسط (در حدود 175 سانتي‌متر) نيز بايد در اين بخش به حالتي خميده بنشيند و حسرت آرامش و راحتی سرنشینان جلو را بخورد،شايد هم به همين دليل است كه  مرسدس براي تجهيز صندلي‌هاي عقب به گرمكن و سردكن الزامي نديده و تنها صندلي‌هاي جلو را مجهز به اين امكانات كرده است!

اما در مجموع در طرح خارجی و داخلی ئی‌کوپه 2012 تمامی مشخصه‌های یک بنز تمام‌عیار عیان است و اصالت و مدرنیته در اوج هماهنگی قابل مشاهده‌اند، هرچند رقبای کلیدی و هموطن این مدل، آئودی آ5 و ب‌ام‌و سری سه کوپه (ئی 92)، از طرحی راحت‌تر و روان‌تر برخوردارند.

 

 

 

طرح آیرودینامیک ستون عقب و فرم جذاب جانبی این کوپه اصیل فاقد ستون میانی (Pillarless)، ضریب درگی معادل 0.24 را برای آن فراهم آورده که بی‌شک ئی‌کوپه را به یکی از سه کوپه آیرودینامیک دنیا مبدل ساخته است.

فضای داخلی همان‌گونه در ابتدا نیز اشاره شد، هیجان‌انگیز، اسپرت و چیزی مانند این‌ها نیست اما به مدد سقف پانورامیک و صندلی‌های کرم‌رنگ پوشیده از چرم تا حدودی استخوانی؛ حسی اسپرت به سبک خودروهای GT در آن قابل لمس است.

کابین ئی‌کوپه کاملا منطقی است و ادوات همه درست همان جایی هستند که باید یاشند و حتی مکان‌های مختلف قرار دادن اشیا و توری مخصوص نگه‌داشتن اشیا سبکی چون روزنامه در جاهایی همچون زیر صندلی‌های عقب که شاید انتظارش را هم نداشته باشید در نوع خود برای یک خودرو کوپه قابل توجه است.

از همه این‌ها که بگذریم از جذابیت فوق‌العاده پشت‌آمپر این خودرو که ترکیبی از آنالوگ و دیجیتال با یک نورپردازی جذاب است نمی‌شود گذشت. اصلا می‌دانید چیست؟ چرا باید به فکر قابلیت‌ها و شمایل اسپرت باشیم؟ کوپه لوکس هم برای خود عالمی دارد.

 

 

پشت فرمان

هنگام گشودن در، قطعه لاستیکی پرکننده فاصله شیشه جلو و عقب در این کوپه فاقد ستون میانی، با اندکی تاخیر کنار می‌رود و سبب می‌شود فشار بیشتری برای گشودن در خودرو لازم باشد، موردی که تعجب همه حاضران در محل آزمون را پس از چندین بار آزمایش برانگیخت!

پشت فرمان كه مي‌نشينيد، تنها نيمي از آنچه كه از يك كوپه اسپرت آلماني انتظار داريد پيش رويتان نمايان مي‌شود. نشيمن اسپرت صندلي‌ها، ديد كم نقص، پدال‌هاي اسپرت آلومينيومي، زاويه مناسب فرمان، غربیلک سه پره فرمان، سردنده اسپرت و كوتاه و… اما كنسول شلوغ و دكمه‌هاي مستطيلي شكل كوچك، پشت آمپر ديجيتالي به همراه ساعت آنالوگ و ترمزدستي كه هم به صورت پايي و هم به شكل دستي و منحصربه‌فرد از طريق اهرمي مشابه اهرم بازكننده در پوش موتور در ساير خودروها درست در همان جا قابل آزاد كردن است، دريچه‌هاي مستطيلي و ذوزنقه‌اي شكل، فرم كلاسيك و ايستاده داشبورد و از همه مهم‌تر نبود هيچگونه اهرم يا دكمه‌اي جهت خارج كردن سيستم‌هاي كنترل هرزگردي و تِرَک كنترل (كنترل كشش)، همه و همه اين كوپه جذاب ژرمن را در نظرتان خودرويي كاملا در ميانه اسپرت و لوكس قرار خواهند داد. البته هر آنچه گفتيم براي كوپه كلاس‌ئي مرسدس بنز كه گونه سدان آن مورد پسند بیزنس‌من‌ها و تجار ميانسال است؛ نه‌تنها اشكال و ايرادي به حساب نمي‌آيد، بلكه در دسته محاسن آن نيز قرار خواهد گرفت. اصلا قرار نيست كلاس ئي‌مرسدس خودرويي كاملا اسپرت و خشك با قطعات دايره‌اي شكل مكانيكي و سبك رانندگي خشن و كنترل ناشدني ارائه دهد، بلكه هدف مهندسان مرسدس از طراحي چنين خودرويي، عرضه يك كلاس ئي‌ اسپرت بوده، خودرويي لوكس كه قابليت‌هاي اسپرت حداقلی را نيز در اختيار خريداران ميان‌سال خود قرار مي‌دهد. راحتي و آرامش در ذات اين خودروست. حتي اگر يك كوپه بانمايي اسپرت باشد.

 

 

پوشش سقف پانوراميك را كنار زده، پا را روي ترمز مي‌گذاريم و دكمه استارت/ استاپ را مي‌فشاريم. صداي جذاب اما خونسرد و آ‌رام بيداري پيشرانه 5/3 ليتري شش سيلندر خورجيني و تنفس طبيعي اين خودرو را اعلام مي‌كند. گيربكس را به راست فشرده و سپس با فشار به پايين در حالت D قرار مي‌دهيم و پس از آزاد كردن پدال عجيب ترمزدستي که البته یکی از سنت های دیرین مرسدس بنز است، حركت را آغاز ميکنيم. به آرامي به راه مي‌افتيم و يكباره پا را روي پدال بزرگ گاز مي‌فشاريم.

حسی کم‌جان از فرو رفتن در صندلی به‌سراغمان می‌آید، اما نه آنگونه که از چنين پيشرانه‌اي با توان توليد 302 اسب بخار قدرت انتظار داشتيم. دقت فرمان بي‌نظير است و بدون فشردن ترمز اعتماد به نفس عبور از هر پيچي را با چنين فرمان دقيق و خودروي به اصطلاح «توي دستي» خواهيد داشت.

سواري خودرو اما آنگونه كه انتظار می‌رود خشك نيست و همچنان خلق و خوي روان يك ئي سدان در آن جاري است؛ اگر كوبش‌هاي ناگهاني هم در مواجهه با چاله‌ها و پستي بلندی‌هاي مسير به اتاق منتقل مي‌شود، چندان ارتباطي به ذات سيستم تعليق خودرو ندارد و بيشتر به رينگ‌هاي مشكي رنگ غول‌آسا و صدالبته جذاب اين خودرو با فاق كوتاه لاستيك‌شان مربوط مي‌شود كه به سلیقه مالک كمي چاشني اسپرت به روح آرام ئي كلاس افزوده‌اند.

وقتي به يك سربالايي با شيبي تند مي‌رسيم، گشتاور 370 نيوتن‌متري پيشرانه كه در ميانه دورهاي 3000 تا 4000 دوربر دقيقه آزاد مي شود، به سادگي از پس شيب تند برمي‌آيد و با تواني غرور آفرين شيب را طي مي‌كند. روي شيب ترمز مي‌كنيم و از حالت سكون دوباره تصميم به شروع حركت مي‌گيريم، صداي آشناي «قِرِچ، قِرِچ» برخورد لنت ترمزها با ديسك كه در تمامي خودروهاي اتوماتيك بلند مي‌شود، اينجا هم به گوش مي‌رسد. باز هم ئي كوپه با تواني مثال‌زدني حركت را آغاز مي‌كند و چندان نيازي به بالا بردن دور موتور نيست، هر چند كه در اين خودرو اگر دور موتور را حتي تا 6000 آر‌پي ام هم بالا برده و صداي غرش پيشرانه را تا نهايت ممكن بالا ببريم، هنگام حركت، كامپيوتر خودرو دور موتور را به محدوده 2000 آر‌پي‌ام انتقال داده و حركت را با وقار و طمأنينه آغاز مي‌كند!

در حالت خلاص نيز كامپيوتر خودرو اجازه بالا بردن و دور موتور تا بيش 4000 آر‌پي‌ام را نخواهد داد، انگار اصلا قرار نيست كه اين كوپه دلربا آسيبي ببیند و همه چيز بايد تحت كنترل باشد.

 

 

 

به مسيري صاف مي‌رسيم و نوبت به آزمون شتاب‌گیری خودرو مي‌رسد. خودرو را تخت گاز مي‌کنيم و دنده‌های گیربکس هفت سرعته معروف (7G– Tronic Plus) يكي پس از ديگري تعويض مي‌شود، باز هم تعويض دنده‌ها بيش از اندازه نرم است و از لگدپراني وحشي مورد انتظار از يك كوپه اسپرت خبري نيست، حتي زماني كه اهرم دنده را به چپ كشانده و حالت تعويض دستي را مي‌‌آزماييم باز هم تا رسيدن به لذت يك رانندگي اسپرت فاصله بسيار است و دخالت‌هاي گاه و بيگاه گيربكس اجازه معكوس‌هاي ناگهاني و ماجراجويي را به راننده نخواهد داد.جالب آنکه با انتخاب حالت اسپرت در میان وضعیت های سه گانه گیربکس نیز، تفاوت چندان محسوس نیست، هرچند تعویض دنده ها اندکی سریعتر انجام شده و ظاهرا واکنش پیشرانه نیز به فشردن پدال گاز تند و تیز تر می شود.تنها چيزي كه حسی اسپرت و جذاب را حين يك رانندگي سرعتي و مانورهاي فراوان به راننده انتقال مي‌دهد، قرارگيري سيستم انتقال قدرت خودرو روي محور عقب است و همه مي‌دانيم كه قابليت‌هاي اسپرت يك كوپه ديفرانسيل عقب آن هم مزين به سه ستاره سه‌پر مرسدس، ستودني خواهد بود. شتابگیری خودرو در مسیر مستقیم با ثبت زمانی قریب به 8 ثانبه برای حرکت از حال سکون تا رسیدن سرعت به صد کیلومتر بر ساعت، با توجه به بنزین کم‌کیفیت داخلی، ارتفاع تهران از سطح دریا و وزن خودرو گرچه رویایی نیست، اما قابل قبول است.

هوا رو به تاريكي مي‌گذارد و  چراغ‌هاي جلو اين مرسدس آنچنان روشنايي شگفت‌آوري پديد مي‌آورند كه پيش روي راننده را با شعاعي باورنكردني، چون روز روشن مي‌شود و جالب است كه هنگام گردش در پيچ‌ها و دور زدن، كاسه‌ چراغ‌ها گردشي نخواهد داشت و چراغي كه گوشه سپر نصب شده كناره راه را روشن مي‌كند.

 

 

لیست متنوع پیشرانه‌ها

شاید بهتر بود مرسدس به‌جای عنوان Blue Efficiency، Exciting Efficiency را بر می‌گزید تا شاید در عنوان به این کوپه کارآمد هیجان نیز تزریق کند.

سیستم کاهنده مقاومت پیچشی لاستیک‌ها، مواد هوشمند بدنه جهت ارتقا آیرودینامیک و سیستم کمکی فرمان که در زمان نیاز وارد عمل خواهد شد، اسباب کاهش مصرف این کوپه 1730 کیلوگرمی را فراهم می‌آورند.

وقتی به لیست متنوع پیشرانه‌های قابل سفارش روی این مرسدس (البته نه الزاما در ایران!) سری می‌زنید، متوجه خواهید شد که مرسدس هیجان را برای کجای کار نگه داشته بود!

جالب‌ترین پیشرانه، یک موتور 2.1 لیتری توربودیزل است که با ضریب تراکم 16.2 به 1، 204 اسب‌بخار قدرت را در دور 4200 بر دقیق و 369 پوند-فوت گشتاور را در دور 1600 آرپی‌ام‌ روانه چرخ‌های عقب می‌کند، آلایندگی‌اش 135 گرم بر کیلومتر است، صفر تاصد را ظرف 7.2 ثانیه می‌پیماید و مصرفش در سیکل ترکیبی، 55.3 مایل به ‌ازا هر گالن سوخت است.

اما پیشرانه‌ دیزلی دیگر 3 لیتری توربو دیزل با توان 231 اسب‌بخار است.

سه گونه پیشرانه بنزینی نیز برای این کوپه قابل سفارش است؛ یکی پیشرانه‌ای به 1.8 لیتر مجهز به توربوشارژر با توان 204 اسب‌بخار مجهز به سیستم تزریق مستقیم سوخت، دومی پیشرانه‌ای 3.5 لیتری و V6 با توان تولید 302 اسب‌بخار قدرت و 370 نیوتن‌متر گشتاور (گونه مورد آزمون) که در واقع یکی از ساخته های مشترک دایملر و کرایسلر و برادر ناتنی پیشرانه مورد استفاده برای گونه پایه دوج چلنجر است و شاید به همین دلیل کاراکتی آمریکایی پسند با قابلیت تولید گشتاور زیاد در دورهای متوسط دارد و  در نهایت پیشرانه 5.5 لیتری V8 با 388 اسب‌بخار قدرت و البته که داستان E63 AMG با افزون بر 500 اسب بخار قدرت جداست..

 

 

 لیست تجهیزات ایمنی نیز مطابق با انتظار کامل و تحسین‌برانگیز است.

به عنوان نمونه سامانه Attention Assist را مثال می‌زنیم با سنجش هفتاد فاکتور گوناگون، هشیاری راننده را به‌صورت پیوسته مورد سنجش قرار می‌دهد،هرچند از سامانه های مخصوص راداری بررسی مسیر و پیشگیری از وقوع تصادف با ترمز گیری خودکار در خودرو مورد آزمایش خبری نیست اما به‌ نظر می‌رسد تصادف با این مرسدس هم به‌رسم معمول سایر مرسدس‌ها آنقدر سخت باشد که می‌بایست به کسی که بتواند با این خودرو تصادف کند، جایزه‌ای ویژه داد!

به خصوص آنکه، ترمزها با توانایی توقف از سرعت 100 کیلومتر بر ساعت در حدود 35 متر، یکی از بهترین های کلاس خود به شمار می آیند.

در نهایت…

ئی‌کلاس، جذاب، آرام زیبا و باوقار و اندکی حوصله سربر است. اما هرکسی بگوید این کوپه به غایت زیبا را که ترکیبی محشر از یک ئی سدان و روح شیطان یک سی‌کلاس را تقدیم راننده و سرنشینان خود می‌کند، دوست ندارد، مطمئن باشید دروغی آشکار گفته است چرا که این مرسدس درست همانی است که باید باشد و اگر از فقدان قابلیت‌های اسپرت در آن نالان هستید، بهتر این موضوع را به یاد داشته باشید که تنها پنج درصد از شرکت‌کنندگان در یک نظرسنجی حاضر به خرید این کوپه با گیربکس دستی بوده‌اند؛ موضوعی که آشکارا نشان می‌دهد، کسی از این ئی‌کوپه توقع یک اسپرت تمام عیار را ندارد.

 

 

 

مصرف سوخت رسمی  بر اساس استاندارد اروپایی (L/100 km ECE)

8.8

این مطلب با همکاری ماهنامه صفر تا صد تهیه شده است

ویژه نامه نوروزی صفر تا صد با 160 صفحه مطلب جذاب و خواندنی