تجربه رانندگی با بوگاتی بولاید
تجربه رانندگی با بوگاتی بولاید نشان میدهد این خودرو با ۱۶۰۰ اسب بخار قدرت، تجربهای منحصربهفرد در اختیار راننده میگذارد.
به گزارش دنده 6 – سؤال سادهای که به محض مواجه شدن با بولاید برای شما پیش میآید این است که سواری آن چگونه خواهد بود؟ پاسخ ساده هم این است که سواری بولاید به اندازه ظاهر آن ترسناک و دیوانهوار نیست. البته اگر آن را همانند ظاهرش برانید احتمال اینکه پس از پایان یک دور پیست تصادف نکنید کم خواهد بود. بولاید ۵.۱ میلیون دلاری فقط به تعداد ۴۰ دستگاه ساخته میشود و بوگاتی اذعان میکند برخی مالکان احتمالاً هرگز پشت فرمان خودروی خود نخواهند نشست. ما گاهی اوقات چنین موضوعی را درک میکنیم اما بسیار دشوار است که بتوان بر وسوسه راندن بولاید غلبه کرد. اگر فقط به ظاهر بولاید نگاه کنید هرگز آن را کشف نخواهید کرد و بر حس ترس خود که فقط با تماشای خودرو القا میشود غلبه نمیکنید.
قبل از پاسخ به سؤالات بیشتر باید بدانیم بولاید از کجا آمده و اصلاً چرا تولید شده است. این خودرو را میتوان ادای احترامی تحسینبرانگیز به پیشرانه ۱۶ سیلندر ۸ لیتری کواد توربویی دانست که دیگر بهصورت کنونی تولید نخواهد شد. این نیروگاه عظیم در ویرون سال ۲۰۰۵ حدود ۱۰۰۰ اسب بخار قدرت تولید میکرد و حالا خروجی آن به ۱۶۰۰ اسب بخار میرسد. با اینکه بولاید همان خودروی مسابقهای ۱۲۵۰ کیلوگرمی زمان کانسپت خود نیست اما بسیار به اهداف اعلامی سازنده نزدیک شده است؛ اما بوگاتی چگونه توانسته شیرون حدود ۲ تنی را به بولاید بسیار سبکتر تبدیل کند؟ باید دانست کل مونوکوک کربنی این خودرو بهصورت اختصاصی ساخته شده و متخصصان دالارا آن را توسعه دادهاند تا با قوانین فعلی لمان همخوانی داشته باشد. همچنین پیشرانه ۱۶ سیلندر نیز کمی تغییر کرده تا با شاسی هماهنگ شود و بتواند ۲.۵ جی نیرو را در پیچها و ۲۹۰۰ کیلوگرم داون فورس را تولید نماید. حتی پمپ سوخت و روغن شیرون و بولاید مشابه یکدیگر است هرچند کمی تغییرات در قطعات دیگر اعمال شده است.
با این تفاسیر تصور کنید رانندگی با بوگاتی بولاید عجیب که وزن بسیار کمتری نسبت به شیرون دارد چگونه خواهد بود. میت ریمک میگوید دشوارترین چیز برای این پروژه تولید محصولی با استانداردهای کیفیتی بوگاتی بوده است. خودروهای مسابقهای بسیار شگفتانگیز هستند اما این خودروها از نوع بوگاتی نیستند. یک خودروی مسابقهای باید بسیار سبک باشد و اهمیتی ندارد که کیفیت آن خوب است یا نه و این موضوع در کیفیت رنگ و کربن و… دیده میشود؛ اما من فکر نمیکنم شرکتی بتواند یک خودروی مسابقهای با این سطح از کیفیت بوگاتی را تولید کند.
ما بیشتر روی گفتههای ریمک فکر کردیم و فکر نمیکنیم که بولاید از این نظر خیلی منحصربهفرد باشد؛ اما ظاهر، حس و عملکرد آن شبیه بوگاتی است. ریمک اذعان میکند وزن خودرو به خاطر توجه به ارزشهای بوگاتی کمی بیشتر است. او میگوید بولاید خیلی روی ثبت سریعترین زمانها در پیست تمرکز ندارد بلکه محصولی درگیر کننده برای رانندگان است. بسیاری از مالکان هم رانندگان حرفهای نیستند؛ اما کاکپیت بوگاتی بولاید چگونه است؟ فضای تنگتری نسبت به انتظارات ما وجود دارد. در خودرو کوچک است و صندلی ثابت نیز کاملاً از جلوی خودرو فاصله داشته و بخشی از فضای ورودی را اشغال میکند. فرمان خودرو به ستون A نزدیک است و دید رو به بیرون نسبت به بسیاری از خودروهای موجود متفاوت خواهد بود. باید گفت فرمان خودرو با تکنولوژی پرینت سهبعدی تولید شده و خوشدست و زیباست. داشبورد هم پذیرای سه نمایشگر کوچک شده تا اطلاعات لازم را به نمایش بگذارد. پدال ترمز حس خوبی دارد و پدال گاز نیز سنگین حس میشود.
ما به هیجانانگیزترین بخش رانندگی با بوگاتی بولاید میرسیم. وقتی استارت بزنید نیروگاه ۱۶ سیلندر از خواب بیدار میشود. صدای تولیدی آن بسیار گیرا یا ترسناک نیست فقط حضور با ابهتی دارد. البته که هیچچیزی مشابه نشستن پشت فرمان یک خودروی ۱۶ سیلندر نخواهد بود. با فعال کردن لیمیتر، اندی والاس راننده بوگاتی میگوید زمانی که آماده شدید پدال گاز را فشار داده و نگه دارید. ما تکرار کردیم در دنده یک این کار را انجام دهیم و او هم پاسخ داد بله؛ و سپس همه چرخها شروع به هرزگردی کردند و ما مستقیماً شلیک شدیم؛ اما آیا بولاید سریعترین خودرویی است که ما راندهایم؟ مشکل این است که قبلاً پشت فرمان مک مورتری اسپرلینگ نیز نشستهایم و همین خودرو تمامی تجارب قبلی و بعدی درباره خودروهای بسیار سریع را تخریب کرده است. در سرعتهای بالاتر فکر نمیکنم بولاید سریعتر از کونیگزگ جسکو باشد. نکته جالب دیگر اینکه بولاید واقعاً حس سریع بودن را خیلی القا نمیکند. برخی از دلایل این کار را میتوان عملکرد شگفتانگیز کنترل کشش و پایداری دانست که همیشه حس میکنید شاسی میتواند انعطاف بالایی داشته باشد. از طرفی انتقال قدرت بهصورت خطی است به این معنی که خیلی نیازی به درگیری در امر تعویض دنده و رانندگی نیست. همچنین پشت آمپرها نیز کوچک هستند و دیدن آنها دشوار است.
به عبارت دیگر شما در حین رانندگی با بوگاتی بولاید حس ایمنی و امنیت را خواهید داشت و این بهترین راه برای غلبه بر وسوسه سرعت است. البته باید گفت ما در مجموع فقط ۶ دور را با بولاید در پیست طی کردیم و بنابراین زمان کافی برای کشف تواناییهای آن را نداشتیم. همچنین در حین تست خودرو بارش باران آغاز شد؛ اما در مجموع باید گفت بولاید یک سلاح ۱۶۰۰ اسب بخاری برای پیست است و درعینحال سواری دوستانهای دارد.
هیچچیز دشواری درباره بولاید وجود ندارد. فرمان خودرو سریع است اما به اندازه محصولات فراری تیز نیست و بازخورد واقعی زیادی هم وجود ندارد اما در مجموع عملکرد مثبتی دارد. با وجود کاهش وزن بسیار نسبت به شیرون، بولاید حس خودروی سبکی را ندارد اما کنترل آن به خوبی صورت میگیرد. سؤال دیگر این است که آیا خودروهایی در این سطح رقبایی دارند که خریداران را مردد کنند؟ ما پاگانی هوایرا R را نزدیکترین چیز به بولاید میدانیم، خودرویی که همانند بولاید بسیار خاص و سفارشی است. البته خودروهای دیگر دوست دارند حس مسابقهای بیشتری را ارائه کنند. برای مثال میتوانیم به فراری FXX K و استون مارتین والکری AMR Pro اشاره کنیم که پیست محورتر از بولاید هستند.
ما فکر میکنیم بولاید همه جوانب کار را در نظر گرفته و بجای اینکه نسخهای دیوانهوار از شیرون باشد، ایدهای واضح از هدف سازندگان را به نمایش میگذارد. مالکان بولاید میتوانند از پیشرانه ۱۶ سیلندر با ۴ توربو و ۶۴ سوپاپ نهایت لذت را ببرند چراکه تنها نیروگاه از این دست در دنیاست.