زیباروی انگلیسی
سپهر زنگنه -عکس : روزبه حقگو – در روزگاری نه چندان دور فرهنگ های مختلفی بر صنعت خودروسازی چهار گوشه جهان حاکم بودند.در حالی که خودروسازان آمریکایی در دهه شصت میلادی بی هیچ محدودیتی از نظر وزن و ابعاد، در پی شکوه ، عظمت، قدرت و راحتی بودند، در قاره اروپا ، ایتالیایی ها به ساخت خودروهای اسپرت می پرداختند، آلمانی ها نمونه های منطقی و کاربردی را ارائه می دادند و انگلیسی ها به ساخت خودروهای ساده، زیبا و لذت بخش شهره بودند.حال پس از گذشت نزدیک به نیم قرن از آن سال ها، فرهنگ ساختاری خودروها در سرتاسر کره خاکی آنچنان به یکدیگر نزدیک شده است، که کادیلاک به جای خودروهای عظیم V8، به تولید نمونه های چهار سیلندر 2 لیتری توربوچار می پردازد، کاری که سال هاست توسط خودروسازان ژاپنی انجام می شود، آلمانی ها نیز چند سالی است که به همین سمت قدم بر میدارد و به طور کلی ساخت خودروهای سبک وزن، اسپرت و کم مصرف به هدفی برای تمام خودروسازان جهان تبدیل شده است، کاری که روزگاری در تخصص صنعتگران انگلیسی بود.چندی پیش فرصتی دست داد تا با یکی از معدود خودروهای اسپرت انگلیسی راه یافته به کشورمان دیداری داشته باشیم،مدل Spitfire MK-1 مدل 1964 ساخت کمپانی تاریخی تریومف که نمونه بسیار کم نظیری در کشورمان محسوب می شود و نماد تمام عیاریست از سبک خودروسازی سنتی انگلیس در اوج دوران شکوه این صنعت در جزیره بریتانیا.
داستان تریومف
پیشینه تاریخی کمپانی تریومف به سال های پایانی قرن نوزدهم میلادی و تولید دوچرخه باز می گردد.پس از آن به تدریج تولید موتور سیکلت و خودرو نیز در دستور کار مدیران این شرکت کوچک قرار گرفت و در نیمه نخستین قرن بیستم، تریومف نیز به جزئی از مجموعه کمپانی های انگلیسی تحت عنوان Standard Motor Company مبدل و پس از آن توسط مجموعه لیلاند موتورز خریداری شد.تریومف در آن سال ها با ساخت مدل های ساده ، جذاب و نسبتا ارزان قیمت، روزگار خوشی را سپری می کرد،اما این دوران طلایی با تغییر سلیقه خریداران در دهه 70 میلادی رو به افول نهاد و در نهایت تریومف نیز همچون بسیاری دیگر از خودروسازان هم وطن خود در اوایل دهه 80 میلادی به پایان راه رسید و برای همیشه به تولید خودرو خاتمه داد.در حال حاضر برند تریومف تحت مالکیت گروه ب ام و قرار دارد، اما تاکنون تصمیمی برای احیای این نام توسط مالک آلمانی گرفته نشده است.
آشنایی با ساختار فنی Spitfire
Spitfire از زمره خودروهای اسپرتی است که بر اساس مدل های دیگر تولیدی گروه تریومف و استاندارد موتور شکل گرفته است، شاسی نردبانی خودرو ، نمونه تقویت شده یکی از مدل های سدان است که تنها با چند پیچ به بدنه متصل شده است، ساختار کلی بدنه نیز به ساده ترین شکل ممکن از پیوند قطعات بزرگ به یکدیگر با روش پرس کاری به وجود آمده است،برای مثال هر دو گلگیر جلو به در پوش موتور پرس شده اند و خط پرس نیز توسط زه کرومی براقی به زیرکانه ترین شکل ممکن از دید پنهان شده است، بدین ترتیب در زمان تعمیرات، هر دو گلگیر نیز به همراه درپوش موتور به سمت جلو باز می شوند و دسترسی به کلیه اجزای پیشرانه ، گیرباکس و متعلقات جلو بندی به ساده ترین شکل ممکن فراهم می شود.مشابه همین ساختار در مورد بخش انتهایی خودرو نیز صادق است که البته درب صندوق از گلگیرهای مجزاست و مجرای ورودی باک نیز ، احتمالا به دلیل افزایش ایمنی در بخش مرکزی خودرو و نزدیک به صندلی دو سرنشین این خودرو قرار گرفته است،بر خلاف تصور، در زیر در پوش طویل موتور، خبری از پیشرانه های معروف شش سیلندر خطی تریومف نیست و یک پیشرانه چهار سیلندر اقتصادی با حجم تنها 1.1 لیتری برای نیرو بخشیدن به سری نخست Spitfire به کار بسته شده است که در واقع با پیشرانه مدل های سدان آستین مشترک است، این پیشرانه 8 سوپاپ که در سیکل ترکیبی برای هر صد کیلومتر به حدود 7.5 لیتر بنزین نیاز دارد بیشینه قدرت و گشتاوری معادل 63 اسب بخار و 91 نیوتن متر را برای Spitfire به ارمغان می آورد که برای رساندن این خودرو 711 کیلوگرمی به سرعت 100 کیلومتر در ساعت ظرف 17.3 ثانیه و دست یابی به حداکثر سرعت 148 کیلومتر در ساعت کافی به نظر می رسد، هرچند ارقام رسمی منتشر شده توسط تریومف ، حکایت از شتاب 15 ثانیه ای برای 0 تا یکصدکیلومتر در ساعت و حداکثر سرعت 173 کیلومتر در ساعت دارند.
جالب ترین نکته در مورد مشخصات فنی تریومف Spitfire سری اول (MK-1) به مهندسی بسیار عجیب سامانه تعلیق آن مربوط می شود، در حالی که چرخ های جلو توسط اتصالات شناخته شده و اسپرتی جناغی به همراه فنرهای حلقوی به شاسی نردبانی متصل شده اند، برای اتصالات چرخ های عقب از یک فنر شمش عرضی استفاده شده است که حتی در زمان رونمایی این خودرو در سال 1962 نیز روشی منسوخ شده و باستانی لقب می گرفته است.
پشت فرمان
در هنگام بسته بودن سقفی که از تجهیزات سفارشی مدل های 64 به شمار می آید، نشستن پشت فرمان چندان ساده نیست، جالب آنکه،تیغه عرضی شاسی دقیقا از زیر پای سرنشینان می گذرد و برجستگی آن از درون کابین به وضوح قابل مشاهده است.
با یک نگاه به داشبور فلزی قرمز رنگ و نشانگرهایی که در بخش مرکزی تعبیه شده اند، می توان دریافت که مهندسان تریومف برای هر کاری به دنبال هوشمندانه ترین راه حل بوده اند، در واقع از آنجا که Spitfire با نگاه به بازارهای صادراتی طراحی شده است، مجموعه نشانگر ها به همراه کلید استارت در بخش مرکزی کابین جمع آوری شده اند تا ساخت نمونه های فرمان سمت چپ با حداقل تغییرات و هزینه نسبت به مدل های انگلیسی فرمان راست امکان پذیر باشد.
صدای تولیدی پیشرانه ، بسیار جذاب و گیراست و کمترین شباهتی با یک پیشرانه 1.1 لیتری چهارسیلندر ندارد، برای آغاز حرکت با این جذاب بریتانیایی، نیاز به کمی مهارت برای کلاچ گیری و درگیر کردن دنده نخست گیربکس چهار سرعته خواهید داشت که در مدل های واپسین به صورت سفارشی به دنده پنجم (اوردرایو) نیز مجهز می شد
پس از آغاز حرکت، به سرعت ویژگی های کلاسیک و لذت بخش Spitfire را لمس خواهید کرد، فرمان بزرگ با حاشیه چوبی ، از ضریبی اسپرت برخوردار است، ارتفاع کلی خودرو بسیار پایین تر از خودروهای مدرن است و نگاه تمام عابرین پیاده و بسیاری از رانندگان به سوی رودستر ریز نقش قرمز رنگ با سپرهای براق کرومی جلب می شود.
در واقع روح اسپرتی آنچنان در ساختار کلی Spitfire ریشه دارد که برای لذت بردن، کمتر به فشردن پدال گاز و بلند کردن سمفونی گوشنواز نواخته شده توسط مجموعه اگزوز نیاز پیدا خواهید کرد،البته با توجه به مشخصات سیستم تعلیق، حتی عبور از سرعت گیر های معمولی نیز برای Spitfire، حکم یک پروسه کوه نوردی را دارد و ترمز ها نیز پس از گذشت قریب به 49 سال؛ چندان قابل اعتماد به نظر نمی رسند.
در پایان از مالک محترم خودرو، مهندس میرزا حسینی ، تشکر و قدر دانی می نماییم که ضمن مهیا کردن شرایط تهیه این مطلب، با علاقه ای ستودنی نسبت به تهیه قطعات کم یاب تزیینی این خودرو اقدام کرده اند و با افزودن قطعاتی از جمله پروژکتورهای بزرگ جلو و مجموعه باربند و چمدان بر روی درب صندوق عقب، شمای کلی این خودرو را منطبق بر اصول کلاسیک مدل های اولیه Spitfire حفظ کرده اند.
این مطلب با همکاری ماهنامه ” تخت گاز” به شما تقدیم شده است.
طراحی به هم پیوسته گلگیر و سپر به تعمیرکاران این ماشین در پیست مسابقه کمک بسزایی میکرد