کاوش در فناوری خودران
یک عده میگویند هوشمصنوعی ما را نابود میکند، عده دیگر میگویند ناجی ما خواهد بود. اما آیا نتیجه آن اهمیتی دارد؟ این نگاهی متفاوت به ظهور خودروهای خودران است.
به گزارش دنده 6 – مدتها است که در پدال اخبار گوناگون را با برچسب خودران پوشش میدهیم. خودروهایی که بهلطف کمک شرکتهایی مانند انویدیا در تلاشاند تا دنیای خودرو را تصاحب کنند و انسان را به مرحله بعدی زندگی متمدنانهاش ببرند. بیشتر کسانی که این حرف را میزنند انسانهای معتدل و میانهروی یا مدیران نامعتادل شرکتهای بزرگی مانند تسلا هستند که علاقه فراوانی به رشد صنعت دارند. برخی میگویند که مهم است انسان به هر قیمتی پیشرفت کند (و دقیقا همین کار را هم کرده و میکند) و برخی دیگر در برابر این ایدئولوژی ایستادگی میکنند و از مفاد اخلاق انسانی صحبت میکنند؛ دریغ از این مهم که دفتر مفاد اخلاقی انسان، به ما اجازه انجام هر کاری را میدهد.
خودروی خودران از کجا آمد؟
یک بار به واژه خودرو (Automotive) توجه کنید؛ «خود» بهعلاوه «رو» چیزی را توصیف میکند که خودش میرود. پس از زمانی که این واژه اختراع شد، انسانها تصور میکردند که این وسیله خودش حرکت میکند و کاربر انسانی برای حرکت دادن آن فعالیت کمتری انجام میدهد. البته که تصور ناقص انسان ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال گذشته به اسب و قاطر محدود بوده و همین که «خودرو» برای حرکت کردن نیاز به محبت، علوفه و نازکشیدن نداشت، آن را خودکار و خودرونده تصور میکرد. انسان نهایتا مجبور شد تمام وقتی را که صرف مراقبت از اسب میکرد، به سفتکردن پیچومهره موتور و بدنه خودرو مطعوف کند اما به همین هم راضی بود. خودرو بر خلاف اسب نمیمرد؛ انگار این اختراع فلزی با آرزو و میل به جاودانگی هم ارتباط داشت.
با گذشت زمان و آغاز عصری که بهلطف مایکروسافت، اینتل و… متحول شد، دوباره تنبل شدیم. لوازم هوشمند تقریبا تمام کارهایمان را از راه دور انجام میدادند. انسانی مدرن شدیم که درعین تنوع رنگارنگ فناوری دچار روزمرگی شد؛ روزمرگی ناشی از بحرانهای سیاسی و اقتصادی متعدد که باری دیگر را بر شانههای انسان مدرن گذاشتند. این انسان مدرن و متمدن که شب را با نگرانی مالی به صبح رسانده بود، برای رسیدن به محل کارش سوار خودروی خود میشود و میگوید: چه میشد اگر این آهنپاره خودش مسیر را طی میکرد تا بتوانم کمی بیشتر بخوابم! و این بود که ماموریت خلق خودروی خودران آغاز شد. حداقل میتوان احتمال داد که نخستین کسی که با آغاز قرن ۲۱ میلادی روی این پروژه متمرکز شد، چنین حالی را تجربه کرده است!
گذشته یا آینده؟
شاید تعجب نکنید اگر بدانید که این «آژانس پروژههای پیشرفته دفاعی آمریکا» بود که نخستین مسابقه تولید محصول خودران را بهشکلی کنترلشده آغاز کرد. بعد هم شرکتهای بزرگ برای «حرکت انسان به مرحله بعد» به آن متعهد شدند و ایلان ماسک ظهور کرد و خودروهای برقی همهگیر شدند و در آخر به جایی رسیدیم که میبینید. پیشرفت فناوری خودران یک دوگانگی میان گذشتهپسندان و لذتگرایان در برابر آیندهپسندان و فناوریگرایان ایجاد کرد؛ آن هم با چاشنی مباحثههای غیرقابلدرک. چرا غیرقابل درک؟ چون همانطور که یک نوجوان ۱۶ ساله هیچگاه هیجان شنیدن خبر شکستهشدن رکورد سرعت توسط مکلارن F1 را درک نمیکند، یک مرد ۵۵ ساله هم متوجه لذت سواری پورشه ۹۱۱ در بازی فورتزا هورایزن نمیشود. هر چند این مثال شامل همه نمیشود اما هدف آن است که روشن کنم با دو جبهه طرف هستیم.
گذشتهگرایان حق دارند که بگویند: هوشمصنوعی و خودروهای خودران، انسان را از لذت دور میکنند و عصری سرد و ماشینی را آغاز خواهد کرد؛ چرا که اگر به شرکتهای بزرگ باشد، همین الان هوای تنفس مردم را اشتراکی میکنند و از آن بنر تبلیغاتی میسازند. همانطور که از سرآغاز این فناوری هویدا است، خودرو و وسایلنقلیه خودران در زمینههای نظامی استفاده گسترده خواهند شد. چیزی هم جلودار آن نیست. اینکه در آینده دقیقا چه اتفاقی میافتد بر کسی پیدا نیست؛ حتی برنامهریزهای بزرگ جهان هم از حصول برنامههایشان اطمینان کامل ندارند. اما آیا این دلیلی برای بدبینی است؟
اگر از من بپرسید میگویم نه! هر چند خیلی از ما ایرانیها دوست داشتیم در عصری زندگی کنیم که کشورمان ابرقدرت جهان بود و بیشترین فناوری این کره خاکی آن تولید و بهرهوری میشد اما اگر واقعگرایانه با مسئله برخورد کنیم، حقیقتا از اینکه میتوانیم در روزهای گرم تابستان پشت یک جعبه نورانی به نام تلویزیون بنشینیم و بستنی خنک بخوریم لذت میبریم. این راحتی، موهبت و دستاورد فناوری است که امروزه مهمان خانههای ما شده. اگر بتوانیم برای لحظهای نیمه پر لیوان را ببینیم، شاید فناوریهایی مانند خودروهای خودران هم بتوانند دری را برایمان باز کنند که تا الان بسته بوده است. شاید بتوان خطرات جانی مشاغل سنگین را با آن کاهش داد یا دیگر شاهد صحنه شاخبهشاخ پراید و ۴۰۵ نبود.
اما آیا نگرش ما اهمیتی دارد؟
باز هم پاسخ من منفی است. انسانها اگر با دستگاههای هوشمند هم یکدیگر را سربهنیست نکنند، باز راهها و ابداعات جدیدی برای این کار پیدا میکنند. انسان مدرن آنقدر خلاق است که میتواند درباره کشتن و کشتهشدن فیلم «اره» را تا ۱۰ قسمت ادامه دهد و هنوز هم مشتری داشته باشد. پس چه با فناوری خودران و چه بدون آن، صنعت و پیشتازان آن، همین راه را خواهند رفت. آنها فناوری را تا جایی که بتوانند و منابع داشته باشند جلو خواهند برد و مرزها را در هم خواهند شکست. تنها میتوان امید داشت که سود آنها در آرامش، صلح و زندگی لذتبخش انسانی باشد. بسیاری از ما با خودروهای برقی هم مشکل داشتیم اما پای این محصولات به کشور ما هم باز شده است. شاید دیر، اما بالاخره خودروهای خودران به ایران خواهند آمد. ۶۰ سال پیش آرزوی مردم شهرهای کوچک تماشای تلویزیون بود اما حالا تقریبا همه به شبکههای اجتماعی هم دسترسی دارند.
اشتباه نکنید، این فقط رشد کشور ما نیست؛ بلکه پیشرفت انسانیت به سمت جلو محسوب میشود. تجربه تاریخی نشان داده که فناوری سریعتر از آنچه که تصور کنیم رشد پیدا میکند؛ چون سازندگان و مبلغان آن برای درآمدزایی به توسعه و رواجش نیاز دارند. حال اگر این سازنده، قدرتمند و موثر هم باشد، میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی خود کمک کند.فناوری سیلی ناخواسته است که میتواند مهار شود و موجب آبادانی هم شود. از دست من و شما هم کاری برنمیآید مگر آنکه به یک تصمیمگیرنده بزرگ، مخترع یا ثروتمند آگاه تبدیل شویم. به همین دلیل میگویم شاید بهتر است دوگانگی را کنار بگذاریم و با پذیرش لذتهای گذشته و آمادهشدن برای آینده، از لحظاتی که در این میانه داریم استفاده کنیم. به این امید که شاید روزی به خودمان، تفکراتمان و تصمیمهایی که امروز گرفتیم افتخار کنیم… . نظر شما چیست؟