«گنبد طلایی» ترامپ؛ سپر دفاعی آیندهنگر یا پروژهای پرهزینه و بیثمر؟
دونالد ترامپ در گذشته بارها ضرورت توسعه یک سپر دفاعی جامع همانند آنچه در اسرائیل وجود دارد را گوشزد کرده بود. او میخواست آمریکا را در برابر تهدیدات موشکی بیمه کند و در این راه از گنبد آهنین الگو بگیرد. پروژه جدید ارتش آمریکا گنبد طلایی نام دارد و به دستور ترامپ در آینده نزدیک عملیاتی خواهد شد.
رویای ترامپ برای ساخت گنبد طلایی و مشکلات پیشرو
تنها چند روز پس از موفقیت مجدد در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، دونالد ترامپ دستور اجرایی مرتبط با یک سیستم دفاع موشکی را صادر کرد. این سیستم دفاعی در ابتدا گنبد آهنین برای آمریکا نام گرفته بود؛ اما کمی بعد به گنبد طلایی تغییر نام داد. برخلاف گنبد آهنین اسرائیل، نسخه آمریکایی فقط در برابر تهدیدهای با برد کوتاه کارایی نخواهد داشت. این سیستم حتی میتواند موشکهای بالستیک قارهپیما و سلاحهای هایپرسونیک را نیز مهار کند.اندکی پس از دستور ترامپ مقامات پنتاگون ویژگیها و اهداف موردنظر برای گنبد طلایی را در اختیار شرکتهای مختلف قرار دادند. پنتاگون میخواهد که بخشهای ابتدایی این سیستم پیشرفته تا پایان سال ۲۰۲۸ ساخته شوند و سیستم نیز تا پایان سال ۲۰۳۰ بهطور کامل عملیاتی گردد.
پیشتر در دهه ۱۹۸۰ رونالد ریگان پیشنهاد ساخت ابتکار دفاع استراتژیک (SDI) را ارائه داده بود. این سیستم دفاعی میتوانست برای مقابله با حملات موشکهای بالستیک شوروی مفید واقع شود. هرچند که هزینههای بالا و چالشهای فنی باعث شدند که این طرح هرگز عملیاتی نشود. از آن زمان تاکنون شاهد تغییرات زیادی در زمینههای فنی، محاسبات استراتژیک و اولویتهای دفاعی بودهایم.در این حالت آیا گنبد طلایی ترامپ یک حرکت استراتژیک هوشمندانه خواهد بود یا صرفا منابع نظامی آمریکا را هدر خواهد داد؟
امکان ساخت گنبد طلایی ترامپ از نظر پیچیدگیهای فنی
در حال حاضر ارتش آمریکا به طیف گستردهای از سامانههای دفاعی هوایی و موشکی مجهز شده است. همچنین آنها در حال توسعه سیستمهای دفاعی پیچیدهای هستند که برای تهدیدات آینده کارایی خواهند داشت. گنبد طلایی ترامپ یک واحد تنها نخواهد بود، بلکه ما با یک سیستم چندلایه با اهداف گوناگون طرف خواهیم بود.
این سیستم چند هدف مشخص خواهد داشت. اول از همه مجموعهای از حسگرها آسمان را برای پیدا کردن هرگونه تهدید رصد خواهند کرد. در مرحله دوم سیستمهای کنترل و فرماندهی قرار دارند که باید دادههای دریافتی از حسگرها را با اقدام مناسب هماهنگ کنند. در مرحله سوم نیز موشکهای دفاعی وارد عمل میشوند تا هرگونه تهدید علیه خاک آمریکا را در آسمان ساقط کنند.حسگرها و همچنین بخش کنترل و فرماندهی گنبد طلایی ترامپ بسیار پیچیده هستند؛ اما امکان ساخت آنها از نظر فنی وجود دارد. در بخش موشکهای دفاعی است که احتمال دارد آمریکا با چالش مواجه شود. تعداد موشکهای موردنیاز برای پوشش دادن خاک آمریکا بسیار بیشتر از موجودی فعلی این کشور است. حتی خریدهای آتی آمریکا نیز نمیتوانند چنین نیاز عظیمی را پوشش دهند.مقامهای آمریکایی امیدوار هستند که از فناوری فضایی برای پوشش دادن این بخش استفاده کنند. بهاین صورت که مجموعهای گسترده از ماهوارهها در فضا حضور پیدا کنند و موشک را در مرحله بوست هدف قرار دهند. شاید زمانی چنین طرحی جاهطلبانه بهنظر میرسید، اما اسپیس ایکس موفق شده هزینه پرتاب ماهواره به فضا را بهشکل قابل ملاحظهای کاهش دهد.
مشکل آمریکا در این بخش به تعداد ماهوارههای رهگیر موردنیاز مربوط میشود. هر ماهواره بیشتر زمان حضور خود در مدار را خارج از محدوده موشکهای قابل رهگیری سپری میکند. در واقع برای اینکه حداقل یک رهگیر برای پوشش هر نقطه خطرناک از کره زمین وجود داشته باشد، باید آمریکا ۹۵۰ ماهواره را روانه فضا کند.در این حالت اگر آمریکا میخواهد مطمئن باشد که مثلا توانایی نابود کردن ۱۰۰ فروند از خطرناک ترین موشک بالستیک ایران را در مرحله بوست دارد، باید ۹۵ هزار ماهواره را در مدار زمین قرار دهد. کاملا مشخص است که چنین ایدهای عملی نیست و گنبد طلایی ترامپ نمیتواند از لایه دفاعی فضایی بهره برد.آمریکا هرچقدر هم که تلاش کند قادر نخواهد بود یک سیستم دفاع موشکی کاملا بینقص را تا سال ۲۰۳۰ بهمرحله عملیاتی برساند. این سیستم در بهترین حالت میتواند جلوی حملاتی در سطح ایران یا کرهشمالی را بگیرد و حملات گسترده چین یا روسیه را تضعیف کند. هرچند که برای ارائه چنین سطحی نیز این سیستم به دهها میلیارد دلار بودجه در دهه آینده برای عملکرد پایدار نیاز دارد.
ارزش ساخت سامانه سپر دفاعی از نظر استراتژیک
در رابطه با ارزش استراتژیک گنبد طلایی ترامپ دو دیدگاه متضاد وجود دارد. گروهی باور دارند که ساخت این سپر دفاعی میتواند باعث ناآرامی و نگرانی در جهان شود. روسیه و چین تصور میکنند که در صورت بروز یک جنگ گسترده توانایی وارد کردن ضربههای خطرناکی را به آمریکا دارند. همین نیز سبب میشود که آمریکا در انجام یک حمله گسترده و همهجانبه به آنها تردید داشته باشد.
اگر آمریکا بتواند ایده ساخت گنبد طلایی ترامپ را اجرایی کند، چین و روسیه تضعیف خواهند شد. آنها متوجه میشوند که سلاحهای هستهای دیگر کارایی سابق را ندارند. در نتیجه بهشدت به سمت ساخت سلاحهای مخربتر و خطرناکتر حرکت خواهند کرد.
دیدگاه دوم کاملا در تضاد با این نظر قرار دارد. نگاهی به اخبار نظامی نشان میدهد که حتی بهترین سامانههای دفاع موشکی نیز کاملا بینقص نیستند. بهعنوان مثال میتوان به نقطه ضعف گنبد آهنین اسرائیل اشاره کرد. گنبد طلایی ترامپ نیز در این زمینه استثنا نخواهد بود. حتی رد شدن دو یا سه موشک هستهای از این سامانه کافی است تا ضربه بسیار شدیدی را به آمریکا وارد کند. در نتیجه چین و روسیه مجبور به توسعه سلاحهای مرگبار جدید نخواهند شد.علاوه بر این، یک سپر دفاعی قدرتمند میتواند به سیاستمداران فرصت کافی برای مدیریت شرایط و آرام کردن تنشها را بدهد. تصور کنید اگر ناوهای آمریکایی به سامانههای دفاعی قوی مجهز نبودند و در نتیجه حملات حوثیهای یمن غرق میشدند. آیا آمریکا مجبور نمیشد بهصورت سریع و قاطع واکنش نشان دهد؟
در مورد درگیری بین ایران و اسرائیل هم همین مسئله پیش آمد. اگر گنبد آهنین وجود نداشت و تمامی موشکهای ایران به اهداف موردنظر برخورد میکردند، احتمال آغاز یک جنگ تمامعیار منطقهای نیز افزایش مییافت. در حال حاضر روسیه بهخاطر ایده گنبد طلایی ترامپ ناخوشنود است و چین نیز نگرانی عمیق خود را ابراز کرده است؛ اما در نهایت این ایده به حفظ صلح در بلندمدت کمک خواهد کرد.
مشکلات سیاسی ساخت گنبد طلایی ترامپ
در حال حاضر حزب جمهوریخواه قدرت کامل را در آمریکا در اختیار دارد. به همین خاطر میتواند پروژه پیچیده گنبد طلایی ترامپ را آغاز کند. هرچند چنین پروژهای طولانی است و باید توسط حزب دموکرات نیز حمایت شود. مخصوصا اینکه دموکراتها ایجاد سامانههای دفاعی در مناطق مختلف را به یک سامانه دفاعی مرکزی در آمریکا ترجیح میدهند.گنبد طلایی ترامپ یک پروژه پیچیده و طولانی است. این پروژه نهتنها در مراحل اولیه به بودجه هنگفتی نیاز دارد، بلکه در آینده نیز باید بهصورت پایدار تامین شود. اینجاست که تصمیم رئیسجمهور بعدی آمریکا مهم جلوه میکند. آمریکا ممکن است میلیاردها دلار را صرف آغاز یک پروژه کند؛ اما این پروژه در مراحل اولیه متوقف گردد.
بهباور بسیاری از سیاستمداران ارتش آمریکا باید سراغ ساخت سلاحهای هستهای مدرن رفته و ناوگان دریایی خود را گسترش دهد. این افراد باور دارند که تهدید چین در آینده به یک جنگ گسترده منجر میشود. جنگی که نتیجه آن در اقیانوس مشخص خواهد شد؛ اما مشکلات و چالشهای این سامانه دفاعی به همینجا ختم نمیشود.شخصیت ترامپ نیز احتمال موفقیت ایده گنبد طلایی را کاهش میدهد. دونالد ترامپ خودشیفته است و تمایل دارد دستاوردهای خود را بزرگ جلوه دهد. در نتیجه اصلا بعید نیست که سالها پس از پایان دوره ریاست جمهوری نیز همچنان از نقش بزرگ خود در ساخت این سامانه دفاعی صحبت کند. رویکردی که باعث میشود جناح رقیب هرچه بیشتر به نابودی آن متمایل شود.
البته یک دیدگاه متفاوت نیز در زمینه گنبد طلایی ترامپ وجود دارد. ریگان از پروژه SDI بهعنوان اهرم فشاری علیه شوروی استفاده کرد تا آنها را به مذاکره وادار کند. بعید نیست که ترامپ نیز همین استراتژی را در قبال چین داشته باشد. ترامپ اندکی پس از صدور دستور اجرایی گفت که مایل است با مقامات چین و روسیه دیدار داشته باشد. بهباور ترامپ هر سه کشور میتوانند هزینههای دفاعی خود را تا نصف کاهش دهند.
در واقع بهنظر میرسد ترامپ میخواهد از گنبد طلایی بهعنوان یک طعمه برای مهار چین استفاده کند. مخصوصا که این کشور در سالهای اخیر بهشدت به گسترش نیروهای نظامی خود رو آورده است. در واقع عطش چین برای ساخت بمب هسته ای باعث نگرانی کشورهای زیادی شده است. آمریکا اصلا تمایل ندارد که دوران جنگ سرد را اینبار با دو کشور روسیه و چین تجربه کند. در نتیجه بهترین کار حفظ شرایط فعلی و مدیریت تنشها است.