آخرین نسخه جگوار F تایپ در برابر پورشه 911 GTS
این آخرین نگاه به جگوار اف-تایپ پیش از خروج آن از خط تولید خواهد بود.
به گزارش دنده 6 – صدای خودروهای پورشه همیشه جذاب هستند. شمار زیادی از پیشرانه‌های خودروهای اسپرت این برند نمونه‌های ۶ سیلندر خطی هستند. چه پورشه موردبحث یک دستگاه کیمن GT4RS عملکرد بالا باشد یا نسخه‌های آرام‌تر ۹۱۱ ۹۹۲ یعنی GTS. با وجود اینکه پورشه با تعبیه توربوهای دوگانه در ۹۱۱، غرش آن را محدود کرده است، خودروسازان دیگری چون جگوار این مهم را به‌خاطر سپرده‌اند که یک محصول اسپرت باید صدای مناسبی داشته باشد؛ به‌همین دلیل است که کوپه اف-تایپ به‌مراتب صدای رساتری دارد و حس هیجان را بهتر منتقل می‌کند.
با بازشدن دریچه اگزوز، جعبه‌دنده خودکار ۸ سرعتی جگوار در حالت دستی به‌خوبی نیروی لازم را از پیشرانه ۵ لیتری ۸ سیلندر V شکل آن دریافت کرده و به چرخ‌های آن منتقل می‌کند و راننده را میان ترکیبی از صدای اگزوز، موتور و لاستیک قرار می‌دهد. هر چند همین پیشرانه V8 مجموعه جگوار-لندرور در مدلهای دیگری چون شاسی‌بلند دیفندر ۱۳۰ V8 صدای نه‌چندان الهام‌‌بخشی دارد اما در کوپه اف-تایپ R نیازی به این نگرانی نیست. موتور AJ1333 جگوار-لندرور در کشیده‌ترین نسخه دیفندر ۴۹۳ اسب بخار قدرت تولید می‌کند اما در کوپه جگوار ۵۷۴ اسب بخار قدرت دارد؛ رقمی که برای یک کوپه اسپرت کافی به نظر می‌رسد.
تقریبا همه‌چیز درباره اف-تایپ مثبت به نظر می‌رسد تا اینکه سروکله ۹۱۱ پیدا می‌شود. هر چقدر هم که اف-تایپ خودرویی لذت‌بخش و درگیرکننده باشد اما باز باید از سدی به نام پورشه عبور کند. تجربه تولید خودروهای اسپرت توسط خودروسازان مختلف برای رقابت با بهترین کوپه پورشه نشان داده است که ساختن رقیب ۹۱۱ کار بسیار دشوار است. بررسی نسل گذشته اف-تایپ پایه و SVR در برابر مدلهای مختلف ۹۱۱ نشان داده که جگوار نای رقابت با این رقیب آلمانی را ندارد. این آخرین نسل از کوپه اف-تایپ است که باری دیگر در برابر معیار خودروهای اسپرت و سوپراسپرت، پورشه ۹۱۱، قرار می‌گیرد.
انتخاب مدل درست ۹۱۱ برای این بررسی کمی دشوار است چراکه اف-تایپ R به‌خاطر قیمت خوبش به نسخه پایه کاررا ۴ با ۳۸۰ اسب بخار قدرت نزدیک‌تر است اما از نظر عملکردی، به ۹۱۱ GTS شباهت دارد. پیشرانه ۳ لیتری ۶ سیلندر تخت تویین توربوی این پورشه مجهز به پکیج «اسپرت کرونو» توان تولید ۴۸۰ اسب بخار قدرت را دارد و می‌تواند آن را در عرض ۳.۳ ثانیه به سرعت معیار (۱۰۰ کیلومتر بر ساعت) برساند. با توجه به اینکه عملکرد این دو خودرو در شتابگیری فاصصله چندانی ندارد می‌توان برگ برنده را فعلا در دستان جگوار اف-تایپ R قرار داد چون یمت به‌مراتب کمتری دارد و با دو سیلندر اضافه در پیشرانه خود، بیش‌از ۱۰۰ اسب بخار قدرت بیشتری تولید می‌کند.
موقعیت رانندگی در پورشه بی‌نقص قلمداد می‌شود، فرمان آن کمی باریک‌تر از فرمان جگوار است، حس فرمان‌پذیری سنگین‌تری دارد و ترمزهایش هم به بهترین شکل ممکن خودرو را متوقف می‌کنند. خوشبختانه موتور توربوشارژر این کوپه آلمانی تاثیر منفی تاخیر در شتابگیری را در آن ایجاد نکرده است؛ بازخورد پیشرانه به دستورات پدال گاز، لحظه‌ای و دقیق اجرا می‌شوند. کوپه ۹۱۱ در مقایسه با اف-تایپ R وزن کمتری هم دارد که در این بخش از بازار، امتیاز مثبتی چشمگیر محسوب می‌شود؛ ۹۱۱ حدود ۱,۵۹۵ کیلوگرم وزن دارد درحالی‌که رقیب انگلیسی‌اش ۱۸۵ کیلوگرم سنگین‌تر است.
هر دو خودرو به‌لطف بهره‌وری از سیستم چهار چرخ محرک، سطح مناسبی از چسبندگی را در شرایط مختلف جوی ایجاد می‌کنند؛ موردی که کمبود آن در نسل نخست اف-تایپ بیداد می‌کرد. جایگاه راننده درون کابین جگوار کمی پایین قرار گرفته است و همین مورد باعث می‌شود حس قرارگیری در یک فضای بسته بیشتر بر راننده غالب شود؛ اما از سوی دیگر از صندلی‌های نرم‌تر، ظاهری آراسته‌تر و دوخت چرمی برخوردار شده که کمتر حس سواری یک سوپراسپرت را به سرنشینانش منتقل می‌کند. همان‌طور که ظاهر این کابین نشان می‌دهد، سواری آن هم راحت است و در مسیرهای ناهموار، به‌خوبی متانت خود را حفظ می‌کند. این راحتی به قیمت کاهش حس ارتباط با جاده و عملکرد نه‌چندان دقیق پدال ترمز تمام شده است.
