اخباراخبار داخلی

الگوی چینی تحول در خودرو‌سازی

خودروسازی چین در طول یک دهه گذشته پیشرفتی حیرت‌انگیز داشته است. بزرگ‌ترین بازار خودرو جهان، خود به سومین تولیدکننده خودرو در دنیا تبدیل شده است. اگرچه چین هنوز نتوانسته است مدل‌هایی نظیر آنچه در اروپا و آمریکا سراغ داریم عرضه کند، اما به نظر می‌رسد فاصله زیادی با این هدف ندارد. در نمایشگاه خودرو فرانکفورت آلمان ، خودروسازان چینی دوشادوش رقبای اروپایی و آمریکایی خود، حضوری پررنگ و جدی داشتند و مدل‌های تازه را در معرض دید عموم قرار دادند. پیش‌بینی می‌شود این مدل‌ها مورد توجه بازارهای اروپایی نیز قرار بگیرند.

 

اما خودروسازی چین چگونه به چنین جایگاهی رسیده است؟ چه مزیت‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی موجب شد این صنعت نوپا، با شکستن انحصار فناوری‌های تازه، جای خود را در میان بزرگان پرسابقه صنعت خودرو‌ باز کند؟ گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد» علل و عوامل بالندگی‌ صنعت خودروی چین را مورد بررسی قرار داده است. رسم بر این بود که در نمایشگاه‌های عمده صنعت خودرو در اروپا، تلاش‌های خودروسازان چینی برای نفوذ به بازار اروپا دستمایه شوخی‌های مکرر نشریات نه چندان وزین قرار گیرد. کمتر کسی ماجرای گرته‌برداری شوانگ‌هوان از مدل ایکس 5 بی‌ام‌و و ارائه آن کپی را در نمایشگاه فرانکفورت 2007 را از یاد برده است. این همان روندی بود که خودروسازان ژاپنی در دهه 1950 و خودروسازان کره‌ای در دهه 1980طی کردند. حتی در دهه 1990 هم خودروسازان پرسابقه تصور نمی‌کردند هیوندای بتواند روزی یک رقیب جدی برای آنها باشد. امروز اما ورق برگشته است.

 

رقابت در اروپا، چشم‌انداز تازه خودروهای چینی

در یک دهه اخیر تولیدات چری، وی، تاندر‌پاور و سایر خودروسازان چینی جهشی نجومی داشته‌اند؛ به‌طوری‌که اکنون دست کمی از تولیدات اروپایی ندارند. حقیقت ماجرا در گفت‌و‌گو با تامین‌کنندگان قطعات خودرو در نمایشگاه فرانکفورت مشخص می‌شود. الگوی تازه‌ای در صنعت قطعات خودرو، در حال شکل‌گیری است. تولید‌کنندگان قطعات در هر نمایشگاه دورنمای تولید انبوه نوآوری‌هایشان را اعلام می‌کنند. در هر دوره قطعه سازان بیشتری اعلام می‌کنند قطعات نوآورانه‌شان، پیش از ارائه در نمایشگاه، به سفارش یک خودروساز چینی به تولید انبوه رسیده است. این نشان دهنده تغییری بنیادین در صنعت خودرو است. پیش از این، نوآوری‌ها به‌صورت قطره‌ چکانی از آلمان به سایرین می‌رسید. در ابتدا این خودروسازان آلمانی بودند که در سالن‌های پر زرق و برقشان شمه‌ای از کاربرد فناوری‌های تازه را در معرض دید جمع مشتاقان قرار می‌دادند. اما امروزه چین این نقش را بر عهده گرفته است. این روند در همه بخش‌های موتوری و نیز قطعات داخلی خودرو دیده می‌شود.

دلایل گوناگونی برای این پدیده می‌توان در نظر گرفت. ظهور و اوج‌گیری چین، به‌عنوان بزرگ‌ترین بازار خودروی جهانی، لرزه‌ای بر پیکره صنعت خودرو وارد کرده است که پیش از این در انحصار مثلث آمریکا-اروپا-ژاپن بود. خودروسازان چینی در همکاری با شرکای غربی خود، رفته رفته دانش‌ و فناوری‌ روز را فرا گرفته‌اند. فعالان صنعت خودرو غرب نیز همکاری با چینی‌ها را ترجیح می‌دهند زیرا برخلاف خودروسازان پرسابقه، شرکت‌های چینی فرآیند تصمیم‌گیری ساده‌ترو ریسک‌پذیری بیشتری برای به کار گرفتن فناوری‌های تازه دارند و نگران تضعیف موقعیت‌شان در میان رقبا نیستند. کُندی و ناکارآمدی تحلیل‌ها و تصمیمات خودروسازان پرسابقه، موجب شده خودروسازان چینی رابطه بهتری با تامین‌‌کنندگان قطعات برقرار کنند. از سوی دیگر خودروسازان پرسابقه در فرآیند تامین قطعات به جای اعتماد به قطعه‌سازان و جست‌وجوی قطعاتی با بهترین کیفیت و بیشترین تناسب با نیازمندی‌های خود، تمام تلاش‌شان را بر کاهش قیمت‌ها متمرکز می‌سازند. عامل دیگری که به توسعه خودروسازان چینی کمک کرده، مشارکت دولتی است. این مشارکت، موجب تسهیل فرآیند تصمیم‌گیری درخصوص سرمایه‌گذاری‌های تازه می‌شود. خودروسازان چینی همچنین از پاسخگویی در برابر پرسش‌های موشکافانه تحلیلگران بازار سرمایه و مطالبات سهامداران در امانند. همچنین دولت با اعلام صریح راهبردها و اهداف هماهنگ در صنعت خودرو، از بروز آشفتگی و تغییر مداوم سیاست‌ها پیشگیری می‌کند.

اینها همه به آن معنی نیست که خودروسازان چینی در حال حاضر یا حتی در آینده نزدیک خطری بزرگ برای خودروسازی اروپا و آمریکا محسوب می‌شوند یا عنقریب بازارهای اروپا و آمریکا را قبضه خواهند کرد. بازار چین با تقاضایی بالغ بر سالانه بیش از 30 میلیون دستگاه، تا مدت‌ها خودروسازان چینی را به خود مشغول نگه خواهند داشت. حتی در آینده هم رقابت در بازارهای تثبیت شده اروپا و آمریکا، برای خودروسازان چینی دشوار خواهد بود؛ زیرا برند‌هایی که خودروسازان غربی در طول سالیان دراز بر ارزش آنها افزوده‌اند، جایگاهی غیر قابل انکار در میان مصرف‌‌کنندگان دارند. با این حال ممکن است شرایط به‌گونه‌‌ای دیگر رقم بخورد. با ارائه سرویس‌های حمل‌و‌نقل اشتراکی، انتظار می‌رود خرید و مالکیت خودروهای سواری به مرور کم‌‌رونق شود. به این ترتیب مردم‌ کمتر به خودرویی که سوار می‌شوند اهمیت‌ خواهند داد و ارزش برندها رفته رفته رنگ می‌بازد. گذشته از اینها، نمایشگاه خودروی فرانکفورت 2017 نشان می‌دهد خودروسازان چینی در پرچمداری فناوری‌های نوین، دست کمی از خودروسازان پرسابقه ندارند. زمان آن فرا رسیده است که باور کنیم خودروسازان چینی هم می‌توانند نظیر هیوندای و کیا، در عرصه جهانی حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشند.

 

تمهید تازه چین

این روزها چین اجرای برنامه اقتصادی تازه‌ای را بررسی می‌کند که به موجب آن خودروسازان خارجی می‌توانند حتی بدون مشارکت خودروسازان چینی، در مناطق آزاد تجاری، اقدام به ساخت خودروهای برقی کنند. این در حالی است که طبق قوانین فعلی، خودروسازان خارجی تنها می‌توانند در سرمایه‌گذاری مشترک با خودروسازان چینی در مرزهای چین فعالیت‌های تولیدی خود را پیگیری کنند. قانون مالکیت مشترک (50-50) در سال 1994 به‌منظور رشد و تامین فناوری‌های روز برای صنعت نوپای خودروسازی چین ابلاغ شد. این قانون زمینه‌ساز همکاری‌های گسترده خودروسازان چینی با غول‌های صنعت خودرو در جهان نظیر فورد و فولکس‌واگن شد. در صورت اجرای قانون جدید، تغییرات عمده‌ای در بازار خودروی چین به وقوع خواهد پیوست. حتی شرکت‌هایی نظیر تسلا که حاضر نمی‌شوند فناوری‌های خود را با شرکای چینی در میان بگذارند، کارخانه‌های خود را در این کشور تاسیس خواهند کرد و روند انتقال فناوری، با اندکی تاخیر، آغاز خواهد شد. اشتیاق سیاست‌گذاران چینی به بهره‌گیری از انرژی‌های نو و فناوری‌های تازه، موجب شده است راه برای سرمایه‌گذاری‌های خارجی با شرایط بهتر باز شود. این اقدام در راستای اعلام قبلی دولت چین، مبنی بر از رده خارج کردن خودروهای فسیلی در دهه‌های آینده نیز هست. حامیان قانون جدید باور دارند اجرای این قانون می‌تواند با تقویت عنصر رقابت در میان خودروسازان چینی، زمینه‌ساز ورود به بازارهای رقابتی خودرو در جهان باشد/دنیای اقتصاد

2 دیدگاه

  1. از ديد من به عنوان فردي كه ٢ هفته در ماه را با چينيها ميگزراند يكي از دلايل پيشرفت چينيها در همه زمينه ها همكاري و همفكري آنهاست،به عموان مثال وقتي در دكل مشكلي بروز ميكند تمام چينيها اعم از پايين ترين كارگر تا ارشدترين مهندس دور يك ميز مينشينند و درباره مشكل بحث ميكنند و هركس نظر و راه حلش را ميگويد و در نهايت بهترين ايده فارغ از اينكه توسط كارگر مطرح شده يا مهندس پذيرفته و اجرا ميشود ،حالا يك مشكل در فاز ايراني را تصور كنيد،هيچكس فرد زيردستش را قبول ندارد و فقط درپي اثبات برتر بودن خودش و به كرسي نشاندن حرفش است حتي به قيمت وخيمتر كردن مشكل
    قبلا هم گفتم كه ساخت خودرو براي كشوري كه ناو هواپيما بر و ايستگاه فضايي و هواپيما و دكل نفتي و…. ميسازد كاري سختي نيست ولي تا چند سال اخير عزمي براي ورود به اين حوزه نداشته اند اما هم اكنون كه قصد اينكار را كرده اند ميتوان سرعت خيره كننده شان را به وضوح ديد,

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا