سپهر زنگنه – در تاریخ خودروسازی ،نمونه های معدودی هستند که بنیان گذار یک خانواده اند،
سلسه ای از موفقیت و محبوبت را به وجود می آورند ، سبکی نو می آفرینند و خاطره ساز می شوند.چنین خودروهایی نه تنها به عنوان آغاز گر یک سلسله، بلکه به عنوان مدل هایی به ذات موفق ارزشمندند.چرا که موفقیت اولیه آن ها باعث ادامه حیات نسلی تازه شده است.اولین نسل از ب ام و سری پنج نیز بی هیچ کم و کاستی در چنین دسته ای جای می گیرد.خودرویی که به لطف خردمندی مدیران ب ام و در ترکیب قابلیت های یک سدان خانوادگی با یک خودروی اسپرت، بنیان گذار کلاسی تازه در جهان خودروسازی محسوب می شود.پدر سری پنج های امروز و ناپدری تمامی سدان های اسپرت جهان که خوشبختانه به یمن فروش مطلوب در بازار کشورمان، امروز از کلاسیکهای شناخته شده و خاطره انگیز برای مردمان ایران زمین است.
طرحی از خالق میورا
در سال هایی که معجون مهندسی آلمانی و طراحی ایتالیایی آرمانی به نظر می رسید،مدیران ب ام و برای جان بخشی به محصول تازه خود، بوم نقاشی را به کمپانی مشهور برتونه سپرده بود. به دلیل اهمیت این پروژه مارچلو گاندینی که در آن سال ها یکی از اسطوره های دنیای طراحی محسوب می شد، راسا مسئولیت طراحی نخستین سری پنج را برعهده گرفت.گاندینی که به خلاقیت و تزریق روح به آثار خود مشهور است، کمتر از عناصر مشترک در طرح های خود استفاده می کند، با این حال می توان نقاط اشتراکی را در لانچیا استراتوس، لامبورگینی کونتاچ و مدل مفهومی آلفارومئو 33 کابریو یافت که به کلی با سبک او در طراحی لامبورگینی میورا به عنوان یکی از زیباترین لامبو های کلاسیک متفاوت است.به هر روی طرح های اولیه سری پنج را باید تلفیقی از دماغه مدل جاودانه 3.0 CS و کاراکتری ایتالیایی دانست.خط برجسته شانه ای که در سرتاسر نمای جانبی ادامه دارد، یکی از میراث مهم E12 برای نوادگان خود محسوب می شود و به تزریق هیجان در قالب ساده یک سدان سایز متوسط کمک شایان توجهی کرده است.همچنین درب موتور بسیار بزرگ که در واقع بخشی از گلگیرهای جلو را نیز شامل شده و همچون تمامی ب ام و های قدیمی به صورت خلاف جهت معمول گشوده می شود، از دیکر نکات پر رنگ طراحی گاندینی برای این خودروست، طراحی که به استفاده از درب های پروانه ای برای خودروهای اسپرتی نظیر خانواده لامبورگینی نیز تاکید فراوان داشت و این بار درب موتور ب ا م و را برای نشان دادن علاقه قدیمی خود انتخاب کرده بود.شمای ذوزنقه ای چراغ های عقب، یکی از مهمترین نکات طراحی سری پنج اولیه محسوب می شود که چندان به مذاق عوام خوش نیامد و در اولین فیس لیفت (برای مدل های 1977 به بعد) با چراغ های مستطیلی ساده اما عامه پسندتری جایگزین شدند.همچنین طراحی اولیه درب موتور که در سری قبل از فیس لیفت برای مدل های چهار و شش سیلندر متفاوت بود، با طرحی یکپارچه جایگزین شد که شاید در مجموع به تزریق جذابیت بیشتر به چهره این سدان اسپرت کمک می کرد اما از طرح اولیه گاندینی فاصله گرفته بود.تغییرات مدل های فیس لیفت شده به تنها همین دو مورد ختم نمی شد و شامل بسیاری جزییات در طراحی داخلی یا ساده سازی خمکاری سپر جلو نیز بود که البته امکان ذکر تمامی آن ها در این مقاله وجود ندارد.
گستره وسیع فنی
درکشورمان مدل های قبل از فیس لیفت ، اغلب با نام 520 و نمونه های بعد از فیس لیفت نیز تحت عنوان 518 شناخته می شود، این مسئله خود از محدودیت های عرضه مدل های قدرتمندتر شامل 525 ، 528 و 530 در کشورمان حکایت دارد.مسئله ای که عمدتا از قوانین سخت گیرانه گمرکی و عوارض بالای پرداختی برای مدل های مجهز به پیشرانه های پرحجم نشات می گرفت.به هر روی E12 صرف نظر از مدل،در انواع چهار و شش سیلندر قابل انتخاب انتخاب بود و طیف وسیعی از نمونه های 1.8 لیتری تا شش سیلندر 3.5 لیتری را شامل می شد.ضعیف ترین مدل یعنی همان 518 معروف که از پیشرانه چهار سیلندر 1.8 لیتری با حداکثر قدرت 98 اسب بخار، نیرو می گیرد و به عنوان مدل پایه با گیربکس چهار سرعته دستی و ترمزهای کاسه ای (برای محور عقب) عرضه می شده است و بیش از 80 درصد مدل های موجود در کشور را شامل می شود.گونه 520 با پیشرانه ای 2.0 لیتری از همان خانواده به صورت دو کاربرات ، یارای تولید 115 اسب بخار قدرت را داشته و به عنوان مدلی سریعتر و البته با دردسر های فنی بیشتر ناشی از برهم خوردن تنظیم دو کاربراتور افقی در سال های اولیه (مدل های پیش از فیس لیفت) به کشورمان راه یافته است.شمار نسبتا معدودی از مدل های 520 شش سیلندر نیز در سال های بعدی ، در کنار گونه های 525 با پیشرانه 2.5 لیتری شش سیلندر دو کاربرات در کشورمان وجود داشتند که امروزه تعداد بسیار کمی از آنان همچنان توسط علاقه مندان نگهداری می شوند و علیرغم مشخصات فنی بهتر (150 اسب بخار برای مدل 525) با مسائل مربوط به کمبود قطعات یدکی و پیچیدگی های فنی نیز مواجه هستند.از مدل های بسیار خاص E12 در کشورمان می توان به گونه های انژکتوری 520i اشاره کرد که البته قالب آن ها به دلیل ضعف دانش مکانیک ها به سرعت به انواع کاربراتوری مبدل شده اند.معدود نمونه های دست نخورده از این سری،عملکردی چشمگیر را در کنار مصرف سوخت مناسب ارائه می دهند.جالب آنکه تعداد انگشت شماری از سریعترین مدل های سفارش آمریکا با کد 530i نیز توسط سفارت خانه های مختلف در کشورمان استفاده می شدند که امروزه شاید کمتر از 3 دستگاه از این مدل های سریع باقی مانده باشد.خودروهایی با نزدیک به 200 اسب بخار قدرت،ترمزهای چهار چرخ دیسک و امکانات رفاهی متعدد که در آن روزگار دست کمی از M5 های امروزی نداشتند.البته در بازارهای اروپایی،سریعترین E12 ، M 535i بود که نخستین محصول رسمی تاریخ M POWERمحسوب شده و از عملکردی خیره کننده بهره مند بود.شتاب گیری صفر تا صد برای این مدل تنها 7.2 ثانیه به طول می انجامید و علیرغم آیرودینامیک ضعیف بدنه، لمس حداکثر سرعت افزون بر 220 کیلومتر بر ساعت نیز با این پدربزرگ قهرمان دور از ذهن نبود.جالب آنکه کمپانی آلپینا به عنوان تیونر رسمی ب ام و در آن سال ها، پا را از این هم فراتر گذاشته بود و برمبنای همین خودرو،قلاده گرگ درنده ای با 300 اسب بخار قدرت و 460 نیوتن متر گشتاور را به خریدار تحویل می داد.خودرویی مجهز به توربوچارجر و وزن نزدیک به 1.6 تن که در 6 ثانیه به تندی 100 km/h و در نهایت به حداکثر سرعت 250 کیلومتر بر ساعت می رسید و البته بدون هیچ سیستم الکترونیکی می توانست بسیار هیجان انگیز و البته خطرناک باشد.
تجربه رانندگی
سه نمونه مختلف از مدل های 518 ، 520i و 525 به عنوان نمایندگانی از تمامی انواع e12 وارد شده به کشورمان در روز آزمایش گرد آمده بودند، تا تجربه لمس تفاوت های این سه مدل امکان پذیر باشد.جالب آنکه علیرغم گذشت بیش از 35 سال، همچنان اتاق هر سه خودرو کاملا بی صدا بود و درب ها به نحو احسن و به شیوه ای کاملا آلمانی بسته می شدند،نکته ای که از کیفیت ساخت بالا این خودروها حکایت می کرد.صندلی به نسبت خودروهای امروزی در ارتفاع بالاتری نصب شده و به همین دلیل تسلط به محیط پیرامون خودرو عالی به نظر می رسد که البته در این راستا، شیشه بزرگ جلو و ستون های A نه چندان ضخیم نیز سهمی در خور توجه دارند.در پشت آمپر 518 ، خبری از دور سنج موتور نیست و جای خود را به ساعت آنالوگ کاملا بزرگی داده است که در کنار سرعت سنج خود نمایی می کند.پیشرانه چهار سیلندر که طبق سنت ب ام و به جای تسمه تایم، از زنجیر تایم بهره می گیرد.صدایی نسبتا ریز و در عین حال قدرتمند دارد و نسبت به بسیاری از پیشرانه های هم سن و سال خود، خوب و سریع دور می گیرد.بی شک 98 اسب بخار قدرت، برای سرعت دادن به هیکل 1.3 تنی (وزن خالص) E12 چندان کافی نیست، اما شتاب گیری اولیه به لطف ضرایب سنگین دنده 1 و دیفرانسیل قابل قبول به نظر می رسد.با افزایش سرعت، به تدریج روح اقتصادی 518 آشکار می شود و شتاب گیری اولیه قابل قبول، جای خود را به واکنش های کُند نسبت به فشردن پدال گاز می دهد، ضرایب گیربکس آنچنان سنگین انتخاب شده اند که در مسافرت ها برای رسیدن به سرعت 120 کیلومتر در ساعت در سبک ترین دنده، به فشار بر پدال گاز تا حدود 4300 RPM نیاز دارید، شرایطی که احساس تحت فشار بودن پیشرانه را در بلند مدت به راننده القاء می کند.البته جالب است که حتی با چنین اوصافی، مصرف سوخت به شرط میزان بودن کاربراتور ، در حدود هشت الی 9 لیتر در یکصد کیلومتر حفظ می شود که رقمی مناسب برای چنین خودرویی به نظر می رسد. 520iنقره ای رنگ حاضر در محل، به نسبت 518، دنیایی متفاوت است.پیشرانه اینبار به لطف نسبت تراکم بالاتر، 0.2 لیتر حجم بشتر و البته سوخت رسانی انژکتوری در حدود 130 اسب بخار نیرو دارد، ضریب دیفرانسیل نیز سبک تر انتخاب شده است و بدین ترتیب عملکرد خودرو چه در شتاب گیری اولیه و چه در سرعت های بالا بسیار مناسب است، جالب آنکه فنربندی نیز با افزوده شدن میل موجگیر بر روی محور عقب، اندکی سفت تر شده و هندلینگ بالاتری را نسبت به 518 به ارمغان می آورد.هرچند به طور کلی حرکت گهواره ای E12 همچون بسیاری از خودروهای هم دوره خود، بسیار چشمگیر است، اما اثری از ناپایداری یا کاهش چسبندگی چرخ ها به سطح مسیر احساس نمی شود، در عوض این فنربندی نسبتا نرم، به واکنش های بسیار بهتر سیستم تعلیق در مقابل ناهمواری های سطح مسیر در مقایسه با خودروهای امروزی منجر می شود.از این رو می توان راندن 520i را باید حتی پس از گذشت 37 سال، بسیار لذت بخش توصیف کرد، لذتی که با نگاه تحسین برانگیز همگان در سطح خیابان همراه است.
525
درب موتور با طرح 5 ضلعی برجسته، مهمترین مشخصه مدل های شش سیلندر قبل از فیس لیفت محسوب می شود.خودروی تیره رنگ مورد آزمایش نیز یکی از بازماندگان این سری در کشورمان است که با صرف هزینه ای قابل توجه بازسازی شده است.امکاناتی نظیر فرمان هیدرولیک، کولر ، آینه های جانبی برقی، شیشه های برقی و در برخی موارد سانروف ، برف پاک کن مخصوص چراغ های جلو، گیربکس اتوماتیک و دیفرانسیل کلاچ دار، برای e12 های شش سیلندر قابل انتخاب بودند که شماری از این موارد در نمونه حاضر در آزمایش نیز وجود داشت.صدای پیشرانه M30B25 به کلی با انواع چهار سیلندر متفاوت است و به یمن کورس کوتاه میل لنگ به سرعت دور می گیرد.150 اسب بخار این روزها رقم زیادی نیست اما برای حرکت بخشیدن به اتاق اولین سری پنج، کاملا کافی به نظر می رسد، البته در هنگام رانندگی بزرگترین تفاوت نسبت به ضعیف ترین گونه (518) این است که 525 به شکل چشمگیری سبک تر و سره حال تر احساس می شود، احساس لذت بخشی که البته به قیمت هزینه بیشتر سوخت حاصل می شود.تنظیم اصولی کاربراتور های پیشرانه شش سیلندر خطی، به مهارت فنی بالایی نیاز دارد که ظاهرا از عهده کمتر مکانیکی ساخته است.ترمز های دیسکی برای هر چهارچرخ ، از دیگر مشخصه های مدل های شش سیلندر با پیشرانه های خانواده M30 محسوب می شوند.آرایشی که در آن سال ها در کمتر خودرویی رایج بود و به قدرت چشمگیر ترمزها این سدان با جذبه منجر شده است، فرمان باریک و استخوانی مدل های قبل از فیس لیفت، یکی از دیگر از مشخصه هایی است که حس راندن با خودرویی کلاسیک را تشدید می کند.گیربکس 5 سرعته، یکی از آپشن های محبوب برای مدل های شش سیلندر بوده است که تاثیر آن در کاهش مصرف سوخت و افزایش حداکثر سرعت غیر قابل انکار است.جالب آنکه برای برخی مدل ها گیربکس ضریب کوتاهی نیز تحت عنوان اسپرت قابل سفارش بوده است که در کنار دیفرانسیل کلاچ دار برای هیجان بخشیدن به این سدان خانوادگی مطرح بوده است.شتاب گیری 0 تا 100 9.5 ثانیه ای حکایت از برتری قابل توجه عملکرد این مدل نسبت به 520i و 518 دارد که به ترتیب در 10.8 و 12.5 ثانیه از حال سکون به تند صد کیلومتر بر ساعت می رسند.
عاشقی برای بقا
نگهداری از خودروهای کلاسیک این روزها با هزینه های سرسام آوری همراه است، به خصوص آنکه قطعات این خودروها نیز در طول سال های اخیر به تدریج کمیاب و نایاب شده اند و از این رو بازسازی برخی خودروها به ذات سالم و ارزشمند نیز به امری بسیار سخت و حتی غیر ممکن مبدل شده است.با این حال 520i و 525 حاضر در این جمع با صرف هزینه ای قابل توجه توسط آقایان فرهاد گیوی و بردیا طباطبایی ، سفر در زمان را تجربه کرده و به روزهای اوج خود بازگشته اند تا به عنوان نمونه های خاص از e12 همچنان زینت بخش خیابان ها باشند، 518 سبز رنگ معتلق به مهندس بهرنگ بقال پور نیز از معدود ب ام و های کلاسیک رنگ فابریک موجود در کشورمان محسوب می شود که بسیار کم کارکرد و به راستی نو است.امید است که علیرغم تمام مشکلات موجود، شرایط برای پایداری این عشق کم نظیر فراهم شود تا حفاظت از خودروهای کلاسیک ارزشمند کشورمان برای این عاشقان واقعی در بلند مدت نیز امکان پذیر باشد.
عکس های داخلی : رامین فرخ زاد و فرهاد گیوی
این مطلب با همکاری ماهنامه صفر تا صد تهیه شده است
خیلی عالی بود ، خسته نباشید واقعا
بازن از این اسطوره ها مطلب بزارید
ممنونم
سلام خسته نباشید.من یه چند تا سوال داشتم.یک اینکه 520 سری2 تو ایران اومده یا نه؟؟؟دو اگر امکانش هست یه عکس از 530i در ایران بزارید من هرچی گشنم گیرم نیومد.سه درسته که میگن 520i که تو ایران بودن(و بابام هم یکیشو داشت)دو میل سوپاپ بودن.؟؟؟
520 های فیس لیفت شده با موتور شش سیلندر n20 در ایران داریم ولی به تعداد بسیار محدود، عکس از 530 هم در اولین فرصت به این پست اضافه خواهد شد،520 ها دو کاربراتوربودن اما m10 اساسا ورژن دو میل سوپاپ ندارد.
ممنون از پاسخگوییتون. 🙂 .یه سایت هم سراغ دارم اگر دوست داشتید یه سری بش بزنید…(www.e12.de)
بسیار عالی و مفید من که لذت بردم