لذتی وصف نشدنی در یک خودرو بزرگ کوپه GT وجود دارد. این گونه خودروها نه تنها ارزان نیستند بلکه خیلی هم کارآمد نیستند و در واقع خرید یک چنین خودرویی هیچ چیزی به جز یک اتلاف پول نیست ولی در عین حال بسیار رضایت بخش است.
درب موتورهای دراز و کشیده، خطوط مواج بدنه و پیشرانه های بزرگ و آرام از آن چیزهایی است که شور و شوقی چنان شگرف در عشاق خودرو ایجاد می کند که حتی نمونه هایی از آن ها را در اشعار و ترانه های ملل می توان دید.
BMW هم با این سبک خودروهای GT کوپه بزرگ غریبه نیست و سری ۶ مشهورش قریب به ۴۰ سال است که جاده ها را در می نوردد.
در سال ۱۹۷۶ BMW سری ۶ را با کد اتاق E24 به عنوان جایگزینی برای خودروی شیک E9 که دیگر ۱۰ سالی از عمرش گذشته بود معرفی کرد. E9 نه تنها در جاده ها بلکه در پیست مسابقه هم برای خود اسم و رسمی به هم زده بود. خیلی ها آن را با مدل 3.0 CSL که به خودروی بتمن Batmobile معروف شده بود به یاد داشتند.
درواقغ E24 می بایست پای در کفش بزرگان می گذاشت.
این خودرو که توسط رییس تیم طراحی آن روزهای BMW ، پول براک (Paul Bracq) در خود شرکت طراحی شده بود یک خودروی GT دودرب بود که بر پایه پلتفرم E12 سری ۵ طراحی شده بود
در سال ۱۹۸۲ به روز رسانی بزرگی در این خودرو رخ داد و به منظور ارتقای کمبودهای E24 به پلتفرم جدید تر سری ۵ یعنی E28 ارتقا یافت و هم طراحی بیرون و هم درون دست خوش تغییر شد.
خودروی آبی رنگی که در عکس های ما می بینید مدل 635 CSi ساخت سال ۱۹۸۴ هست که در آن زمان قوی ترین پیشرانه ساخت باوارایی ها را که یک بلوک ۳.۵ لیتری با توان تولیدی ۲۱۴ اسب بخار و گشتاور ۳۰۴ نیوتون متر با معماری ۶ سیلندر خطی بود را در قلب خود جای داده است.
سری ۶ در اواخر دهه ۸۰ با سری ۸ جایگزین شد اما دوباره در سال ۲۰۰۳ به همان سری ۶ بازگشت. ما هم آن دوره عجیب و غریب را دور می زنیم و مستقیم به سراغ جدیدترین و در عین حال با اختلاف زیاد جذاب ترین مدل این سری یعنی سری ۶ کوپه F13 می رویم.
مدل ۲۰۱۶ BMW 650i نسخه ای به روز رسانی شده از مدل ۲۰۱۲ نسل سوم سری ۶ است که در سال ۲۰۱۵ یک به روز رسانی میان دوره دریافت کرد. این خودرو در قلب خود پیشرانه ای ۴.۴ لیتری با توربوهای دوقلو و معماری V8 دارد که توان تولیدی ۴۴۲ اسب بخار و گشتاوری برابر ۶۵۰ نیوتون متر دارد که حتما متوجه شده اید که بیش از ۲ برابر پدربزرگ اش است. این خودرو واضحا سنگین تر است اما نه آنقدر که فکر می کنید. این خودرو ۱۷۵۰ کیلوگرم وزن دارد که در مقایسه با وزن ۱۴۵۰ کیلوگرمی E24 متوجه میزان پیشرفت BMW در ساخت خودروهای سبک وزن پی برده می شود چرا که این خودرو چیزی حدود ۱۴ سانت از رقیت کهنه کارش بلندتر است و این بدنه با طول ۴۸۹۴ میلیمتر عرضی برابر با ۱۸۹۴ میلیمتر دارد که ۱۶ سانت از خودروی قدیمی تر عریض تر هم هست. ولی ارتفاع دو خودرو تقریبا برابر است و تنها ۴ میلیمتر در طول این سالها بلندتر شده است و به ۱۳۶۵ میلیمتر رسیده است.
در آن زمان های دور برای خرید این خودرو باید چیزی در حدود AU$109,750 می پرداختید که با احتساب تورم به قیمت امروزی بالای مرز AU$310,000 قیمت داشته و این امر باعث می شود تا خودروی امروزی با قیمت نجومی AU$231,615 آن هم با امکانات پایه ای و بدون اضافه کردن آپشن ها انتخابی اقتصادی به نظر برسد.
در حالی که گذر زمان طراحی خودروها را تکامل بخشیده ولی با این حال E24 با گذر این ۴۰ سال باز هم خودرویی زیبا به نظر می رسد.
دماغ کوسه نمادین در جلو و ستون C هوف مایستر در عقب در کنار قوس های با وقاری که در تعادل خوبی با طراحی خشن تر M-Tech در جلو و بال عقب هستند. خودروی ما چرخ های کمی بزرگتر نسبت به استاندارد ۱۴ اینچ دارد و در واقع چرخ های ۱۶ اینچ متعلق به مدل کمی جدید تر E31 سری ۸ هستند.
پوشش کرومی دور پنجره ها و سپر ها باعث شده تا 635CSi ظاهری گران قیمت داشته باشند هر چند در آن زمان مدل shadowline که این کروم ها را سیاه می کرد طرفداران بیشتری داشت ولی به نظر ما این مدل بهتر در طول زمان خود را حفظ کرده است.
از طرف دیگر اما مدل 650i از کروم تنها برای پوشش کناره های جلو پنجره انحصاری BMW استفاده کرده چرا که به کیت M-Sport مجهز است که بدون هزینه اضافی قابل سفارش بوده و تلاش می کند تا خصوصیات sport این خودرو را بارز تر کند.
طراحی عضلانی تر بدون اغراق در خشونت در کنار بدنه عریض تر و طراحی slimline کمک کرده تا خودرو خوابیده تر از E24 به نظر برسد که انصافا چرخ های ۲۰ اینچی هم به این زیبایی کمک زیادی می کند.
چشمان فرشته ۴ تایی خودروی جدیدتر با بهره گیری از فن آوری LED بهره وری و کارایی بیشتر و رویکردی مدرن تر نسبت به چراغ های هالوزنی با درخشش محدود شده در E24 دارد ولی حتی قوی ترین سیستم های شست و شوی فشارقوی چراغ ها یارای رقابت با سیستم شست و شوی چراغ مجهز به تیغه شست و شوی خودروی قدیمی تر را ندارد.
در نمای پشت هم قدرت از سروپای 650i می ریزد. نمای عضلانی عقب به مراتب منطقی تر از لبه های قوس دار 635CSi به نظر می رسد ضمن اینکه وجود دو کانال عرض و مجزای خروج گازهای موتور در 650 به مراتب از دولوله به هم چسبیده در وسط 635 کارآمدتر و زیبا تر است.
. اما چیزی که در بحث طراحی این دو خودرو را با هم گره زده است لبه خمیده درب صندوق عقب و نماد زیبای BMW است.
نکته جالبی که در مورد این لوگو است این است که در طول این ۴۰ سال هیچ تغییر اساسی نکرده صرفا کمی فونت یا رنگ آن عوض شده. با اینکه کمپانی ها معمولا هر چند سال سعی در تغییر چهره خود و به روزرسانی ظاهری خود دارند و لوگو هم یکی از همان تغییرات است ولی بی ام و با تکیه بر اصالت خویش چنین کاری نکرده.
اما اگر زمان تولید یک خیانت به 635 کرده باشد آن چیزی نیست به جر آنتن برقی رادیو که به صورت مکانیکی با هر بار روشن شدن خودرو از کناره پشتی خودرو بالا می آمد. اما حال به لطف پیشرفت فن آوری بشریت این آنتن با باله کوسه ای روی سقف که توانایی دریافت سیگنال های دیجیتال را نیز دارد جایگزین شده است. گرچه به نظر می رسد که توانایی خودرو قدیمی در دریافت موج AM بیشتر است.
داخل E24 اصلا به شما این حس را نمی دهد که سوار خودرویی ۳۰ ساله هستید چرا که این خودرو بسیار از زمان خود جلوتر بود. ادوات پیشرفته ای مثل کامپیوتر سفری دیجیتال که شبیه ماشین حساب بود و اطلاعات پیشرفته ای چون میزان مصرف سوخت را نشان می داد در آن نصب بود.
این چیزی است که حتی برخی ار خودروهای مدرن امروزی هم ندارند.
هرچند برخی آپشن ها مثل بخاری و کولر دستی با اهرم های گیج کننده شان هم در اینجا هست.
ولی در آن سوی میدان 650i وجود دارد که شاهکاری است از ارگونومی امروزی. گرچه برخی به BMW خرده می گیرند که چرا داخل این خودرو به حد کافی هیجان انگیز نیست ولی باز در آن نوعی ظرافت و سادگی وجود دارد که باعث می شود به راحتی بدانید هرچیز کجاست و هرچیز چه کاری می کند.
توجه به نکته های کوچک کار کمپانی های بزرگ است. اینجا هم همین طور است. به عنوان مثال مانیتور کوچکی که دما را نشان می دهد در طول شب از نارنجی به سفید تغییر رنگ می دهد تا در طول شب داخل سالن زیادی نارنجی نباشد.
ولی درست در وسط و جلوی داشبورد صفحه نمایش ۱۰.۲ اینچی است که نماد پیشرفت فن آوری در این ۴ دهه است. از همین طریق است که چیزهایی مثل تلفن، سیستم صوتی و ناوبری خودرو کنترل می شود سیستم بی نظیر iDrive با محیط کاربری ساده و آسان نیز در اینجا وجود دارد.
هرچند همه چیز بی نقص نیست. به عنوان مثال تنظیمات سیستم صوتی خودرو اصلا مدرن نیست و مانند مدل های بالاقیمت E24 یه صفحه با گرافیک های ساده و آزادی عمل کم است.
در عوض سیستم صوتی کوچک “نقطه آبی” در 635 به سیستم حفاظتی مجهز به کارتخوان برای زمان خود بسیار جلوتر و آینده نگر بود.
وقتی که نمای درونی دو خودرو را درکنار هم نگاه می کنید می بینید که تا چه حد زیادی المان های مختلف از E24 به F13 رسیده و این گواهی بر این مدعاست که E24 تا چه حد خودرویی مترقی و برای زمان خود پیشرفته بوده است.
یک چیزی که در مورد 650i عجیب است این است که این خودرو علیرغم داشتن سقفی پانوراما تنها قادر است لبه میانه آن را کمی باز کند و سانروف آن به طور کامل حرکت نمی کند. در حالی که در خودرویی حتی به قدمت 635 این امکان وجود داشته است.
هزچقدر که طراحی می تواند سلیقه ای باشد ولی پرفورمنس و قدرت ماشین قابل اندازه گیری است و شاید دقیق ترین جا برای نمایش واقعی پیشرفت تکنولوژی است. در طول حرکت 650 با هر بار فشار به اهرم گاز به جلو می پرد و سخاوت مندانه همه ۶۵۰ نیوتون متر گشتاور خود را در دور موتور ۲۰۰۰ تا ۴۵۰۰ در اختیارتان می گذارد. این بخشش موجب می شود که در برخی جاده ها رانندگی حقیقتا ترسناک باشد.
حعبه دنده استپترونیک ۸ سرعته این خودرو با اینکه دو اهرم برای تعویض دنده در پشت فرمان در اختیارتان قرار می دهد اما خودش نیز به خوبی در حالت عملکرد استاندارد از پس خواسته های شما بر می آید. این یک خودرو کوچک و سبک سرعتی نیست بلکه خودرویی GT است و به راحتی هر مسیری را در می نوردد.
اما موتور شش سیلندر خطی 635 به نسبت رام تر و آرام تر است ولی به زیبایی قدرتش را ارایه می دهد. حداکثر گشتاور در دور ۴۰۰۰ به دست می آید و بعد از آن تا رسیدن دور موتور به خط قرمز در طول مسیر غرش می زند.
دسته دنده دستی BMW که به پای سگ معروف بود و در آن دنده ۱ در پایین و چپ و دنده ۲ در وسط و بالا قرار داشت در این خودرو کمی مستهلک به نظر می رسد ولی به هرحال رانندگی با آن لذت بخش است.
فرمان لاغر و نرم 635 به راحتی در سرعت های پایین بازی داده می شد و در سرعت های بالا خودش را می گرفت و به راننده اطمینان خاطر می داد. پرواضح است که این خودرو در زمانی ساخته شده که BMW وقتی خود را نهایت لذت رانندگی می نامید در ازای آن دلیلی هم برای ارایه داشت.
هر چند به نظر می رسد به درخواست گروه هدف این خودرو، فرمان آن در 650 به مراتب سفت تر شده است. ولی با این حال رانندگی هم چنان بسیار لذت بخش و قابل کنترل است و به راحتی از پس پیچ خم جاده بر می آید.
وقتی به هردوی این خودرو ها در کنار هم می نگیریم. نمی توان سحر و جادوی 635 را انکار کرد و جذابیتی که در قید و بند زمان نیست ما را درگیر خود می کند. هرچند این موضوع از زیبایی 650 کم نمی کند. به هرحال این خودرو خودریی زیبا عضلانی و قوی و پر از خوبی است اما بعید به نظر می رسد هیچ گاه با گذر زمان مانند 635 E24 خاص و ویژه شود.
شاید اگر از من بپرسید که کدام را بخرم به شما توصیه می کنم که به جای 650 یک مدل کوپه سری ۴ که کوچکتر و ارزان تر ولی در عین حال پرتوان و مدرن است تهیه کنید و در کنار آن نیز یک 635 کلاسیک برای سفرهای گهگاهی در دل طبیعت داشته باشید.
تشکر از مطلب که تهیه کردید