تبلیغات خودرویی،از توهین تا آشوب !
در دانش بازاریابی و تبلیغات، چندین مبحث مهم و اساسی درباره انواع تبلیغ و روشهای ارائه آنها وجود دارد که توسط اساتید و کارشناسان این رشته با توجه به جنس کالا، موقعیت و نوع هر بازار، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و گزینههای صحیح، اثرگذار و کارآمد برای دستیابی به بهترین نتیجه طراحی، انتخاب و اجرا میشوند.
مهندس جواد علیپورصدری/ «مجله ماشین» – چنین شیوهای تقریباً در سراسر دنیا یکسان است و قانونی کلی برای تمام محصولات، محسوب میشود و در این میان تنها برخی تولیدات مانند خودرو دارای شرایط ویژهای هستند که تبلیغ و اطلاعرسانی درباره آنها روند خاصی را دنبال میکند، اما از آنجایی که در کشور ما بسیاری از موضوعات مربوط به صنعت خودروسازی، داستانی سوای روش معمول در جهان دارند، تبلیغ و حتی نمایش این کالا نیز از حکایتی بیبدیل برخوردار است! در این نوشتار به بررسی اجمالی برخی از این اتفاقات عجیب و نامرسوم پرداختهایم.
سردمدار تبلیغ در مملکت، صدا و سیما است که برای کسب درآمد و پوشش هزینههایش، با آقای «پیام بازرگانی» قرارداد همکاری بلندمدت دارد! ولی انگار «پیام بازرگانی» به مفاد خودرویی این قرارداد پایبند نیست و به همین دلیل صدا و سیما در همه فیلمها، سریالها و برنامههای تولیدی خود، مجبور به محو نشان یا نوشته اتومبیلهای آرتیست آن برنامه به بدترین شکل ممکن میشود. البته اگر خودروهای غیر آرتیست دیگری از همان نوع در سکانسهای مختلف با تمام نمادها و نشانها مشاهده گردند (که به وفور دیده میشوند) اصلاً مشکلی نیست، زیرا بیننده قدرت تشخیص یکسان بودن آنها را ندارد! با این روش برای اتومبیلهای حاضر در فیلم تبلیغ نشده و خیال صدا و سیما نیز از ناهماهنگی آقای «پیام بازرگانی» راحت میشود!
نکته اینجاست که حتی کودکان امروزی، خودروها را علاوه بر نام با مدل و جزئیات مربوطه میشناسند ولی هنوز رسانه ملی، نگران تبلیغ بیمایه از راه نمایش آرم و علامت آنهاست!
وضعیت غمانگیز بازار اتومبیل در کشور کار را به جایی رسانده است که متأسفانه در تبلیغات برخی از شرکتهای به اصطلاح خودروساز، خریداران ایرانی، افرادی بیاطلاع و ندیده فرض میشوند که باید با یک خودروی چینی نه چندان با کیفیت، «خودروی مدرن و رانندگی مدرن» را تجربه کنند. البته از چنین تبلیغی، میتوان نتیجه گرفت که ارائهدهندگان این آگهی، هیچ تجربهای از رانندگی مدرن با یک خودروی مدرن نداشته و با این اتومبیل چینی چنان مبهوت شدهاند که سایرین را مثل خود پنداشتهاند!
با همین تفکر خام است که تولیدکنندگان انواع محصولات خوراکی، آشامیدنی و… نیز با ایجاد حساسیت در بینندگان در مورد خودرویی مثل لکسوس، آنان را برای دستیابی به رؤیایشان! تشویق به خرید محصول خود میکنند تا «شاید تو برنده بعدی باشی». واقعاً اگر بازار رقابت در کشور ما یک طرفه نبود و مجوز ورود خودروهای مختلف به درستی و با تعرفه صحیح صادر میشد، آیا با توجه به تعداد زیاد خودروهای وارداتی، علیرغم قیمتهای نامتناسب موجود، برای جایزهای با عنوان لکسوس، جای چنین گفتهای باقی میماند که «نگو که بهش فکر نمیکنی؟»
قضاوت در مورد آگهیهای شبیه به این مورد مثل چای بخرید، برنج بخرید، روغن بخرید «شاید برنده باشی، خودروی نو سوار شی» با خود شما؟ به راستی داشتن اتومبیل نو (آن هم از نوع چینی) تا این حد به آمال و آرزوی مردم ما تبدیل شدهاست؟
در این بین برخی شرکتهای فعال در عرصه ارتباطات و… نیز از جوایزی در قالب خودرو سخن میگویند که بر اساس قانون، ورود آنها به کشور ممنوع است یا حتی در برخی از آگهیها اتومبیلهای جایزه، اجازه پلاک و معامله شدن هم ندارند، اما وعده تحویل آنها داده میشود!
در بحث آگهی و تبلیغ خودرویی، خالی از لطف نخواهد بود به این نکته نیز اشاره کنیم که تغییر شعار یا به قول فرنگیها «موتو»ی تبلیغاتی، روالی رایج در بین تولیدکنندگان است اما وقتی از شعاری مثل «سایپا، مطمئن» به «سایپا در اندیشهای متفاوت» میرسیم این پرسش در ذهنمان شکل میگیرد که آیا دستاندرکاران این خودروسازی هم سرانجام واقعیت را پذیرفتهاند؟ فراموش نکنیم انتخاب شعار واقعی و غیرتحمیلی به مشتری، یکی از ارکان تبلیغات صحیح و جلبکننده خریداران وفادار و جدید است.
هرج و مرج و نابسامانی در آشفته بازار خودرویی کشور، به قدری گسترش یافته که بسیاری را بر آن داشته تا به هر شکل ممکن، برای خود منفعتی را در آن جستجو کنند. به نظر شما در این بین مردم ما مظلوم واقع شدهاند، یا خودرو مورد ظلم قرار گرفته است؟
خودروهای ولکس چقدر برای شرکت محسن سودآفرینی کرد؟
شرکت محسن اعلام کرده بود که در ازای خرید محصولاتش و ارسال کدهای درج شده بر روی محصولات به قید قرعه هر هفته به یک خریدار خوش شانس! یک خودروی ولکس هدیه می دهد.به گزارش بولتن نیوز، محسن البته بر عهد خود وفادار ماند و به لطف ساعاتی که تلویزیون برای پخش تبلیغات دوباره و مراسم قرعه کشی جوایز در اختیار این شرکت قرار داد، جمعه شب هر هفته یک ساعتی به تبلیغ خود پرداخت و البته خودروی وعده داده شده را نیز به یکی از مشتریان تقدیم کرد.
به گواهی مراسم های جمعه شب قرعه کشی جوایز محسن، در هر هفته این قرعه کشی بین بیش از یک میلیون کد ارسالی برگزار شده است. اگر سود ناشی از فروش این بیش از یک میلیون محصول را که هر کدام یک کد قرعه کشی داشته اند، حداقل 2 هزار تومان در نظر بگیریم، شرکت محسن هر هفته فقط از محل این جایزه حدود 45 میلیون تومانی (خودروی ولکس)، بیش از دو میلیارد تومان سود برده است. ضمن اینکه این تبلیغات جامع، مشتریان ماندگاری نیز برای این شرکت جذب خواهد کرد.
به نظر می رسد باید به ذکاوت مدیران محسن آفرین گفت و البته مدیران تلویزیون را نیز مورد تفقد قرار داد که نشان دادند، اگر پول خرج کنی می توانی روی سبیل آقا ضرغام هم ویلا بنا کنی.
ممنون.البته کاش همه روشهای تبلیغی را هم مینوشتید.مثلا کم خرج ترین تبلیغ اینترنتی که مد شده و بد هم جواب نمیده. یعنی تخریب دیگران در ابتدا و بعد هم تعریف از خود در انتها میباشد.این روش را همه خوب بلدیم.راستی لکسوس سان استار چی شد.بالاخره دست مردم دادند یا این یکی هم سوری و ساختگی بود.تبلیغ خودرو به تعداد اعضا خانواده محسن که خیلی فجیع بود.
خیلی ایران جای باحالیه
خیلی
شب خوابیدیم صبح بیدار شدیم همه چی 3 برابر شد
بعد برای ماشینی که توی بازار جهانی 9هزار دلار بیشتر قیمت نداره و محال می دونم همسایه های عربمون تا حالا دیده باشنش
بعد ما ملت شریف (شریف = نا امید )باید چایی و برنج درجه 3 چینی و هندی بخوریم تا بلکه آقایان از کنار سود های کلانشون یه چیزی هم …
بعله
اقتصاد سالم و اسلامی همینه دیگه
خدا لعنت کنه امپریالیسم و نظام سرمایه داری رو