حباب هوش مصنوعی در بازار سرمایه کی ترک بر میدارد؟
همراه با رشد سریع هوش مصنوعی در سالهای اخیر، اکنون نگرانیهایی در خصوص پایداری این روند و ارزش واقعی بازار سرمایه این فناوری در میان سهامداران و سرمایهگذاران به وجود آمده است.
به گزارش دنده6 : هوش مصنوعی به عنوان یکی از نوآورانهترین و تحولآفرینترین حوزههای فناوری، در سالهای اخیر به شدت مورد توجه سرمایهگذاران، شرکتها و دولتمردان قرار گرفته است. این فناوری که به عقیده طیف گستردهای از متخصصان توانمندیهای بالقوه زیادی در تغییر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد، به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از عوامل کلیدی در شکلدهی آینده اقتصاد جهانی است.
هوش مصنوعی نه تنها میتواند فرآیندهای موجود را بهینه و کارآمدتر کند، بلکه قادر است به شکلی بنیادین نحوه تعامل ما با فناوری و حتی با یکدیگر را متحول سازد. از این رو، سرمایهگذاری در این حوزه نه تنها به عنوان یک فرصت اقتصادی بزرگ شناخته میشود، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای کشورها و شرکتها نیز به شمار میرود. از همین روی، در این نوشتار کوتاه به بررسی آینده بازار سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی، فرصتها و چالشهای پیش رو و ارزیابی وضعیت فعلی این بازار خواهیم پرداخت.
هوش مصنوعی: تحولی عظیم در صنایع مختلف
توسعه فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی توانسته است بسیاری از فرآیندها و روشهای سنتی مورد استفاده در صنایع را بهبود بخشد و حتی در برخی موارد بهطور کامل دچار تغییر و دگرگونی کند. برآوردهای صورت گرفته حاکی از آن است که این فناوری در حوزههای گوناگونی مانند پزشکی، تجارت الکترونیک، حملونقل و حتی هنر به کار گرفته شده و بهرهوری این صنایع را به طور چشمگیری افزایش داده است. از همین رو و به تناسب این شرایط، انتظار میرود که هوش مصنوعی نقشی اساسی در توسعه و رشد اقتصاد جهانی ایفا کند.
عرضه چتبات معروف شرکت «OpenAI» در سال ۲۰۲۱ و استقبال گسترده از این فناوری توسط کاربران، به ناگاه چهره فناوری را دگرگون ساخت. رقابت شدید میان شرکتهای فناوری برای توسعه بهترین ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی و تبلیغات گسترده، حجم عظیمی از توجه و سرمایه را روانه این بازار ساخت و سبب رشد بیسابقه ارزش سهام شرکتهای فعال در این حوزه شد.
با این حال، همراه با رشد سریع این فناوری، نگرانیهایی نیز در خصوص پایداری این روند و ارزش واقعی آن به وجود آمده است. بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار، از جمله برخی از صندوقهای مدیریت سرمایهگذاری مانند «Elliott Management»، نسبت به ارزشگذاریهای بالای شرکتهای فناوری متمرکز بر هوش مصنوعی ابراز تردید کردهاند. این نگرانیها عمدتاً به احتمال وقوع یک حباب در بازار هوش مصنوعی مربوط میشود؛ به این معنا که برخی معتقدند ارزشگذاریهای فعلی بیشتر تحت تأثیر هیجانات موقت و انتظارات غیرواقعبینانه است؛ امری که ممکن است بازار را در آینده نزدیک با افت شدید مواجه کند.
ارزیابی وضعیت فعلی بازار هوش مصنوعی
بازار هوش مصنوعی در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است. شرکتهای بزرگ فناوری مانند مایکروسافت، آمازون و متا میلیاردها دلار در توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی سرمایهگذاری کردهاند. این سرمایهگذاریها عمدتاً در جهت دستیابی به پردازندههای قدرتمندتر برای آموزش و اجرای مدلهای هوش مصنوعی صورت گرفته است. در همین راستا، «انویدیا» که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان پردازندههای گرافیکی (GPU) است، نقش کلیدی در این توسعهها ایفا کرده و ارزش سهام آن در سال گذشته بیش از ۶۰۰ درصد افزایش یافته است.
مؤسسه تحقیقات اقتصادی گلدمن ساکس، در ماههای ابتدایی سال ۲۰۲۴، اعلام کرد که سرمایه گذاری هوش مصنوعی به سرعت در حال افزایش است و سرمایه گذاری جهانی در فناوریهای هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۵ به ۲۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید. این مؤسسه اعلام کرد که سرمایه گذاری در هوش مصنوعی مولد باعث رشد اقتصادی بالقوه میشود و بهرهوری نیروی کار را سالانه ۱ درصد افزایش میدهد. علاوه بر این، سرمایه گذاری در هوش مصنوعی میتواند به ۲.۵ تا ۴ درصد تولید ناخالص داخلی در ایالات متحده و ۱.۵ تا ۲.۵ درصد در سایر کشورهای پیشرو هوش مصنوعی برسد.
همچنین بر اساس برآوردهای منتشر شده در وبگاه استاتیستا در ماه ژوئن ۲۰۲۴، بازار هوش مصنوعی امسال با رشدی خیرهکننده به بیش از ۱۸۴ میلیارد دلار رسیده که یک جهش قابل توجه نزدیک به ۵۰ میلیارد دلاری در مقایسه با سال ۲۰۲۳ را نشان میدهد. بر اساس دادههای آماری ارائه شده در آن بازه زمانی، پیشبینی شد این رشد خیرهکننده و افزایش ارزش بازار جهانی هوش مصنوعی با تداوم رقابت در بازار تا سال ۲۰۲۳ از مرز ۸۲۶ میلیارد دلار خواهد گذشت.
این رویکرد و پیشبینیهای خوشبینانه در حالی مطرح شد که اکنون و پس از گذشت حدود دو ماه از انتشار این نمودار، برخی از کارشناسان و تحلیلگران از جمله صندوق مدیریت سرمایهگذاری «Elliott Management» هشدار دادهاند که این بازار ممکن است در وضعیت حباب قرار داشته باشد. این صندوق اخیراً در گزارشی عنوان کرده که بسیاری از کاربردهای ادعایی هوش مصنوعی «هرگز بهطور واقعی عملی نخواهند شد، بسیار پرهزینه هستند یا از نظر مصرف انرژی مقرون به صرفه نخواهند بود.» این اظهار نظرها میتواند به عنوان یک دیدگاه هشداردهنده نسبت به موج خوشبینیهای موجود در بازار هوش مصنوعی تلقی شود. شرکت گلدمن ساکس نیز اخیراً و در ماه ژوئن با انتشار یادداشتی با عنوان «هوش مصنوعی مولد؛ خرج زیاد و دخل کم»، نگرانیهای مشابهی را مطرح کرد که حکایت از جدی قلمداد شدن تهدیدات موجود از سوی شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری دارد.
دلایل وجود نگرانی در بازار هوش مصنوعی
یکی از اصلیترین دلایل نگرانی برخی متخصصان اقتصادی و سرمایهگذاران نسبت به آینده هوش مصنوعی، مسئله بهرهوری است. هدف اصلی این فناوری نوظهور در حوزههای مختلف، افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها است، اما کارشناسان «Elliott Management» اظهار میدارند که هوش مصنوعی تا کنون نتوانسته است به میزان مورد انتظار بهرهوری را افزایش دهد. این موضوع بهویژه در بخشهایی مانند تولید محتوا و کدنویسی نرمافزار که هوش مصنوعی در آنها به کار گرفته شده، مشهود است.
علاوه بر این، هزینههای بالای اجرا و مصرف انرژی زیاد مدلهای بزرگ هوش مصنوعی یکی دیگر از نگرانیهای اساسی در این حوزه به شمار میرود. این مدلها به مقادیر زیادی داده و قدرت پردازشی نیاز دارند که این امر منجر به افزایش هزینههای اجرایی و محیط زیستی میشود. در نتیجه، سوال مهمی که مطرح میشود این است که آیا مزایای هوش مصنوعی میتواند این هزینههای اقتصادی و زیستمحیطی را توجیه کند یا خیر.
تداوم کاهش ارزش بازار شرکتهای بزرگ فناوری جهان
ارزش سهام شرکتهای بزرگ فناوری جهان در ماه جولای به دلیل نتایج مالی ضعیف و افزایش شدید نگرانیها در مورد ارزشگذاری بالای قیمت سهام، به شکل چشمگیر و محسوسی کاهش یافت و این امر سبب شد سرمایهگذاران توجه خود را تا حدود زیادی از بخش هوش مصنوعی منحرف کنند. این در حالی است که برآوردها از تداوم رکود در این بازار نوظهور حکایت دارند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، شرکت فناوری مایکروسافت در این بازه زمانی درآمدی کمتر از انتظار اعلام کرد و شرکت تسلا پایینترین حاشیه سود خود را در بیش از پنج سال گذشته ثبت نمود. علاوه بر این، آلفابت، شرکت مادر گوگل، در ماه جولای کاهش فروش تبلیغات در یوتیوب را تجربه کرد؛ امری که نگرانیها نسبت به توانایی آلفابت در گسترش حاشیه سود خود را به همراه داشت.
علاوه بر این، ارزش بازار مایکروسافت و آلفابت در پایان ماه ژوئیه با حدود ۶ درصد کاهش به ترتیب به ۳.۱ تریلیون دلار و ۲.۱ تریلیون دلار رسید. ارزش بازار مایکروسافت و آلفابت در پایان ماه ژوئیه با حدود ۶ درصد کاهش به ترتیب به ۳.۱ تریلیون دلار و ۲.۱ تریلیون دلار رسید. از سوی دیگر کاهش سود در میان شرکتهای بزرگ مشتری انویدیا انتظارات رشد این شرکت تراشهساز بزرگ را کاهش داده و منجر به کاهش ۵.۲ درصدی ارزش بازار آن به ۲.۸ تریلیون دلار در ماه گذشته شده است.
اکنون سهام شرکتهای مذکور حدود ۱۲ درصد نسبت به اوج خود در ماه گذشته کاهش یافته است و همین امر سهامداران را با وحشت مواجه کرده است.
چالشهای پیش روی هوش مصنوعی
علاوه بر نگرانیهای اقتصادی، چالشهای دیگری نیز وجود دارند که ممکن است مانع از تحقق کامل پتانسیل هوش مصنوعی شوند. یکی از این چالشها مسئله اعتماد و شفافیت است. بسیاری از الگوریتمهای هوش مصنوعی به عنوان یک جعبه سیاه عمل میکنند. به عبارت دیگر تصمیمات و نحوه عملکرد آنها شفاف و قابل درک نیست. این عدم شفافیت میتواند در صنایعی مانند خدمات مالی و بهداشت که در آنها تصمیمات باید شفاف و قابل توضیح باشند، به مشکل جدی تبدیل شود.
چالش دیگر در این بازار نوظهور مربوط به مقررات میشود. با افزایش نفوذ هوش مصنوعی در زندگی روزمره، نیاز به تنظیم مقررات برای مدیریت ریسکهای مرتبط با این فناوری بیشتر احساس میشود. این ریسکها شامل مسائل مربوط به حریم خصوصی، تبعیض الگوریتمی و امنیت سایبری هستند. در حال حاضر بسیاری از کشورها در حال تدوین مقررات جدید برای نظارت بر استفاده از هوش مصنوعی هستند؛ امری که ممکن است سرعت پذیرش و گسترش این فناوری را کاهش دهد.
آینده بازار هوش مصنوعی: آیا حباب خواهد ترکید؟
یکی از پرسشهای کلیدی که اغلب از سوی سرمایهگذاران مطرح میشود این است که آیا بازار هوش مصنوعی به یک حباب تبدیل شده است و در نهایت خواهد ترکید؟ کارشناسان معتقدند که پاسخ به این سوال پیچیده است و به عوامل متعددی بستگی دارد.
از یک سو، هیچ شکی نیست که هوش مصنوعی پتانسیل عظیمی دارد و میتواند به یکی از اجزای کلیدی اقتصاد جهانی در دهههای آینده تبدیل شود. فناوریهای جدید مانند یادگیری عمیق (Deep Learning) و شبکههای عصبی مصنوعی (Neural Networks) در حال ایجاد انقلابی در حوزههایی مانند پزشکی، حملونقل و حتی هنر هستند. از سوی دیگر، تجربه نشان داده است که فناوریهای جدید معمولاً در ابتدای مسیر خود بیش از حد بزرگنمایی میشوند و ممکن است برخی از کاربردهای مورد انتظار آنها هرگز به واقعیت نپیوندند.
یکی از موارد تاریخی که میتواند به عنوان نمونهای در این زمینه مطرح شود، حباب داتکام در اوایل دهه ۲۰۰۰ است. در آن بازه زمانی، بسیاری از شرکتهای اینترنتی با ارزشگذاریهای بسیار بالایی مواجه بودند، اما در نهایت بسیاری از این شرکتها به دلیل فقدان مدل کسبوکار پایدار با شکست مواجه شدند. اگرچه اینترنت به عنوان یک فناوری پایهای به رشد خود ادامه داد و امروز بخش جداییناپذیری از زندگی روزمره ما است، اما در آن مقطع، بسیاری از شرکتها به دلیل هیجان اولیه و رکود پس از آن، دچار ورشکستگی شدند.
این احتمال وجود دارد که الگوی مشابهی برای هوش مصنوعی نیز صادق باشد. به عبارت دیگر، با وجود اینکه برخی از شرکتهای فعلی ممکن است با شکست مواجه شوند، اما خود فناوری هوش مصنوعی به رشد و توسعه خود ادامه خواهد داد و به یکی از ارکان اصلی اقتصاد دیجیتال آینده تبدیل خواهد شد.
سخن پایانی
با توجه به تحلیلهای انجامشده، میتوان نتیجه گرفت که بازار هوش مصنوعی در مقطع کنونی با دو واقعیت موازی روبرو است: فرصتهای بینظیر و چالشهای جدی. از یک سو، پتانسیل این فناوری برای ایجاد تحولات عمده در صنایع مختلف مانند بهداشت و درمان، حملونقل، تولید و خدمات مالی غیرقابل انکار است. این فناوری میتواند بهرهوری را بهبود بخشد، فرآیندها را خودکار کند و نوآوریهای جدیدی را به ارمغان آورد.
اما از سوی دیگر، نگرانیهایی اساسی درباره هزینههای بالا، کارایی واقعی و میزان اعتماد به سیستمهای هوش مصنوعی همچنان به قوت خود باقی هستند. این مسائل میتوانند مانع از تحقق کامل توانمندیهای بالقوه هوش مصنوعی شوند و چالشهایی جدی برای شرکتها و سرمایهگذاران ایجاد کنند.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که احتمالاً بازار هوش مصنوعی در آیندهای نزدیک وارد دورهای از تعدیل و انطباق خواهد شد که در آن، شرکتهای پیشرو ناگزیر به بازبینی و اصلاح مدلهای کسبوکار خود خواهند بود. این تغییرات برای اطمینان از موفقیت پایدار در بلندمدت ضروری خواهند بود، چرا که شرکتها باید بتوانند با تغییرات بازار و انتظارات جدید سازگار شوند.
در این مسیر، نقش سرمایهگذاران و سیاستگذاران بسیار کلیدی خواهد بود. آنها باید با تدوین استراتژیها و سیاستهای هوشمندانه، به هدایت این بازار در جهت رشد پایدار و منطقی کمک کنند. بی تردید، موفقیت در این مسیر به تعادل مناسب بین بهرهگیری از فرصتها و مدیریت چالشها بستگی دارد.