خودروهایی که ستاره سینما شدند
هالیوود نهتنها خوانندهها و بازیگران را به شهرت میرساند، بلکه خودروها را هم به ستارههایی جهانی تبدیل میکند. این مقاله نگاهی به خودروهایی دارد که با حضور در فیلمهای معروف، برای همیشه در ذهن طرفداران خودرو جاودانه شدند.
به گزارش دنده 6 – برخی خودروها پیش از حضور در هالیوود هم جذاب بودند اما برخی دیگر به لطف فیلمها از گمنامی به شهرت رسیدند. در این مقاله، فهرستی از خودروهایی را بررسی میکنیم که هالیوود آنها را به ستارههای دنیای خودرو تبدیل کرد وگرنه شاید در حاشیه تاریخ خودروسازی باقی میماندند.
تویوتا سوپرا
فیلم: سریع و خشن
نسل چهارم سوپرا (A80) در اوایل دهه ۱۹۹۰ معرفی شد، اما تا پیش از حضور در فیلم سریع و خشن، بیشتر در کارگاههای تیونینگ و مسابقات باشگاهی دیده میشد. در سال ۲۰۰۱، وقتی پل واکر با سوپرای نارنجیرنگش در قیمت اول فیلم سریع و خشن وارد یک مسابقه خیابانی شد، این کوپه ژاپنی بهیکباره به یک نماد فرهنگی تبدیل شد. سوپرا از نظر پرفورمنس، خودرویی متوسط بود و هرچند قابلیت تیونینگ داشت، بهترین در کلاس خود محسوب نمیشد؛ اما هالیوود آن را به یک ستاره تبدیل کرد. تویوتا سوپرای استفادهشده در فیلم بعدها در حراجی به قیمت ۵۵۰ هزار دلار فروخته شد.
دلورین DMC-12
فیلم: بازگشت به آینده
دلورین با درهای گالوینگ و طراحی گوهای شکل، ظاهری خاص داشت؛ اما این خودروی اسپرت که تنها در ۹ هزار دستگاه طی دو سال تولید شد، تا پیش از هالیوود چندان شناختهشده نبود. فیلم «بازگشت به آینده» همهچیز را تغییر داد. دلورین با چراغهای آبی درخشان به ماشین زمان تبدیل شد که به گذشته و آینده سفر میکرد. حالا دلورین نهفقط یک خودروی اسپرت، بلکه نمادی از نوستالژی و فرهنگ پاپ است که برای همیشه در خاطر طرفداران حک شده است.
لوتوس اسپریت S1
فیلم: جاسوسی که دوستم داشت
یکی از جذابترین خودروهای سینمایی، لوتوس اسپریت سفید جیمز باند در فیلم «جاسوسی که دوستم داشت» سال ۱۹۷۸ است. وقتی این خودرو مستقیم به داخل دریا رفت و مانند یک زیردریایی کوچک زیر آب حرکت کرد، صحنهای خلق شد که تا امروز در تاریخ سینما ماندگار است. اسپریت با طراحی گوهای شکل، در زمان خود قدرت کافی برای رقابت با پورشه ۹۱۱ یا فراری ۳۰۸ نداشت اما حضور در فیلم جیمز باند، جایی که تعقیب دشمنان و تبدیل شدن به زیردریایی را به نمایش گذاشت، آن را به یک ستاره تبدیل کرد.
آستونمارتین DB5
فیلم: پنجهطلایی
جیمز باند نهتنها لوتوس را به شهرت رساند بلکه آستونمارتین DB5 را هم به یک افسانه تبدیل کرد. در فیلم «پنجهطلایی» سال ۱۹۶۴، شان کانری در نقش باند، برای فرار از دست خلافکاران و نجات جانش از تمام ویژگیهای عجیب DB5 نقرهای خود مثل صفحهٔ ضدگلولهٔ عقب، پردهٔ دود، مسلسلهای داخل سپر جلو و صندلی پرتابشونده استفاده کند. آستونمارتین DB5 خودرویی گرانقیمت و محدود بود، اما بدون حضور در سری جیمز باند، شاید هرگز به این سطح از شهرت جهانی نمیرسید. این خودرو هنوز هم نماد تجمل و جاسوسی است.
فورد موستانگ
فیلم: بولیت
فورد موستانگ پیش از فیلم «بولیت» هم خودرویی محبوب بود اما حضور در این فیلم جایگاه آن را بهعنوان برترین ماسل کار زمان خود تثبیت کرد. موستانگ GT 390 سبزرنگ متعلق به استیو مککوئین در سال ۱۹۶۸، در یکی از معروفترین صحنههای تعقیب و گریز تاریخ سینما درخشید. مککوئین خودش در بسیاری از صحنهها پشت فرمان بود و موتور V8 با حجم ۶.۴ لیتر، غرشی ترسناک داشت. یک تعقیب و گریز بهیادماندنی کافی بود تا موستانگ برای همیشه در ذهن عاشقان خودرو حک شود.
فولکسواگن بیتل
فیلم: عشق پردردسر
فیلم «عشق پردردسر» سال ۱۹۶۸ امروز ممکن است سادهلوحانه به نظر برسد اما در زمان خود، فولکسواگن بیتل سفید مدل ۱۹۶۳ به نام «هربی» که شخصیتی مستقل داشت، قلب مخاطبان را تسخیر کرد. هربی خودش رانندگی میکرد و گاهی با بلند کردن چرخهای جلویش، حرکات نمایشی انجام میداد. بیتل با طراحی دهه ۱۹۳۰، در دهه ۱۹۶۰ خودرویی قدیمی محسوب میشد اما دیزنی با انتخاب این خودرو بهعنوان یک قهرمان دوستداشتنی، آن را به یک نماد تبدیل کرد. بیتل با حضور در هالیوود به شخصیتی فراتر از یک خودروی مردمی تبدیل شد.
شورلت کامارو
فیلم: تبدیلشوندگان
در اواسط دهه ۲۰۰۰، شورلت تصمیم گرفت کامارو را با نسل پنجم این ماسل کار احیا کند. برای این کار، شورلت تصمیمی هوشمندانه گرفت و کامارو به هالیوود برای حضور در فیلم تبدیلشوندگان پیشنهاد کرد. کاماروی زردرنگ جدید، در نقش «بامبلبی» در فیلم ۲۰۰۷ مایکل بی درخشید. این فیلم موجی از محبوبیت برای کامارو ایجاد کرد و فروش آن را به موفقیت بزرگی رساند. طراحی جذاب کامارو که الهام گرفته از مدلهای قدیمی بود همراه با شخصیتپردازی بامبلبی، این خودرو را به انتخابی محبوب برای مخاطبان جوان تبدیل کرد.
مینی کوپر
فیلم: شغل ایتالیایی
در فیلم «شغل ایتالیایی» سال ۱۹۶۹، سه مینی کوپر قرمز، آبی و زرد در مناطق روستایی ایتالیا، درحالیکه شمشهای طلا را حمل میکردند، از دست مافیا و پلیس فرار کردند. مایکل کین در نقش سارقی که بهتازگی از زندان آزاد شده بود، در این فیلم اکشن و هیجانانگیز درخشید. برخلاف «عشق پردردسر» که بیتل را ساده و معصوم نشان داد، مینیها در «کار ایتالیایی» چابک، توانمند و باهوش بودند. مینی پیشازاین هم خودرویی محبوب بود اما فرار این سه خودرو از تونلها، گذرگاههای کوهستانی و خیابانهای شلوغ، آنها را به قهرمانان فرهنگی تبدیل کرد.