در ذهن سگ و گربه چه می‌گذرد؟

به عنوان مثال سگ‌ها به عنوان حیواناتی که از حدود ۳۰ هزار سال پیش به عنوان حیوان خانگی با انسان خو گرفته‌اند خود را با حالت‌های صاحبشان تطبیق می‌دهند تا بتوانند بهتر با او ارتباط بگیرند. سگ‌هایی که در خانه‌هایی با حضور نوزادان زندگی می‌کنند به تدریج عادت می‌کنند که سرشان را پایین بیاندازند و دست‌شان را به سوی انسان‌ها بگیرند.

حالتی که کاملا بر اثر تقلید از انسان‌ها در سگ‌ها پدید می‌آید. تخمین زده می‌شود که سگ‌ها به طور متوسط بین ۱۰۰ تا ۲۵۰ لغت زبان صاحبشان را فرا می‌گیرند و به این ترتیب می‌توانند بهتر با او ارتباط بگیرند.

سگ‌ها همچنین به دلیل شامه قوی خود از آن برای شناسایی و ارتباط گیری استفاده می‌کنند. این حس بویایی است که به سگ‌ها امکان می‌دهد فرد خودی را از غیرخودی، زن را از مرد و جاندار را از بی‌جان تشخیص دهند.

نتیجه چند پژوهش نشان داده است که سگ‌ها می‌توانند بوهای مرتبط با احساسات انسانی را تشخیص دهند. به همین دلیل آنها از طریق شامه خود متوجه میزان استرس صاحبشان می‌شود. با این حال عکس‌العمل آنها متفاوت است؛ گروهی از سگ‌ها تلاش می‌کنند صاحبشان را آرام کنند و عده‌ای دیگر خودشان هم مضطرب می‌شوند.

از سوی دیگر گربه‌ها هرچند هزاران سال است که با انسان خو گرفته‌اند اما غریزه شکارچی بودن خود را از دست نداده‌اند. شکار برای آنها اهمیت زیادی دارد و دائم در حال ارزیابی محیط اطراف هستند تا مسیر خوبی را برای جهیدن و شکار کردن پیدا کنند.

گربه‌ها به کمک موهای صورت‌شان (سیبیل معروف گربه‌ها) حس لامسه قدرتمندی دارند و با آن کوچکترین تحرکی در هوا را متوجه می‌شوند. گربه‌ها به تعلق محیط اطراف به خودشان اهمیت زیادی می‌دهند. اگر گربه‌ای خود را به پای شما می‌مالد بیش از آنکه نشانه علاقه‌اش به شما باشد نشانه تلاش او برای تعیین حریم زندگی خودش است.

دانشمندان بر این باورند که چهره گربه‌ها ۲۷۶ حالت متفاوت می‌تواند داشته باشد. حالت‌هایی که تشخیص و تفکیک آنها برای انسان ممکن نیست. کوچکترین تکان در گوش‌ها، موهای صورت و چشم‌ها می‌تواند پیامی هشدارآمیز یا محبت‌آمیز به ما باشد.

گربه‌ها برخلاف تصور رایج (واصطلاح معروف «گربه‌صفت») به انسان‌ها و صاحبشان دلبسته می‌شوند زیرا برای گربه‌های خانگی انسان‌ها تنها موجود زنده محیط‌شان هستند.