رانندگی با تویوتا لندکروزر J40 مدل 1952
با یک لندکروزر مدل ۱۹۵۲ در اسکاتلند رانندگی کردیم و بار دیگر متوجه شدیم که چرا این نام در جهان خودرو به یک افسانه تبدیل شده است.
به گزارش دنده 6 – در استرالیا ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: «اگر میخواهید بیرون بروید، سوار لندروور شوید اما اگر میخواهید دوباره به خانه برگردید، به لندکروزر نیاز دارید». هرچند شاید این ضربالمثل کمی اغراقشده باشد ولی چندان هم بیراه نیست و بر پایهٔ یکی از ستونهای قابلیت اطمینان، استحکام و انعطافپذیری شکل گرفته است. افسانهای بنام تویوتا لندکروزر. این خودرو که ابتدا با نام تویوتا جیپ شناخته میشد، بهعنوان یک خودروی نظامی با تواناییهای آفرود برای پلیس ملی ژاپن در سال ۱۹۵۱ پس از وقوع جنگ کره طراحی شد.
بااینحال، تویوتا نتوانست با پلیس قراردادی منعقد کند زیرا در برابر میتسوبیشی شکست خورد. به همین دلیل، تویوتا خودروی خود را در سال ۱۹۵۳ تحت نام امروزی لندکروزر برای استفادههای غیرنظامی تغییر داد. در سال ۱۹۵۵ نیز نسخهٔ بروز شدهٔ لندکروزر با نام سری ۲۰ با تغییرات مختلفی مثل کابین کاملاً بسته مورد بهروزرسانی قرار گرفت. همزمان با عرضهٔ سری ۲۰، فروش لندکروزر در بازارهای خارج از ژاپن هم آغاز شد. سپس در سال ۱۹۶۰، نوبت به معرفی سری ۴۰ رسید یعنی همین خودرویی که پشت فرمان آن نشستهایم. این نسلی است که بسیاری آن را منشأ داستان لندکروزر میدانند.
هنگام معرفی سری ۴۰، لندکروزر به خشنترین مسیرهای آفرودی جهان راه پیدا کرده و به خاطر قابلیت اطمینان بینظیر شهرت یافته بود ولی در سری ۴۰ با شاسی مقاوم، سامانهٔ چهارچرخ محرک قابل انتخاب و پیشرانهٔ شش سیلندر خطی تویوتا، همهچیز ارتقاء پیدا کرد. البته این نسل از لندکروزر با طیف متنوعی از پیشرانههای بنزینی و دیزلی عرضه شد ولی این پیشرانهٔ اصلی ۳.۹ لیتری سری F با بلوک چدنی مستحکم بود که J40 را به چنین خودروی افسانهای تبدیل کرد. J40 از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۴ در ژاپن و دیگر کارخانههای جهانی تویوتا بهطور مداوم تولید شد و حتی تولید آن در برزیل تا سال ۲۰۰۱ ادامه داشت.
سری ۴۰ در طول عمر خود در نسخههای هاردتاپ کوتاه، سافتتاپ، پیکاپ و استیشن کشیده تولید شد ولی نمیتوان تعداد کل تولید آن را مشخص کرد زیرا در کشورهای مختلفی بهصورت تحت لیسانس هم تولید میشد. در اواسط دههٔ ۶۰، سری ۴۰ همچنان در اوج محبوبیت قرار داشت و به همین دلیل، تویوتا بجای جایگزینی آن با نسل جدید، تصمیم گرفت نسخهٔ مدرنتری از لندکروزر را معرفی کند که سری ۵۰ نام داشت و فقط بهصورت استیشن کشیده تولید میشد. این مدل خانوادهٔ دومی از لندکروزر را ایجاد کرد که تا سال ۱۹۸۱ بهموازات سری ۴۰ تولید میشد و نهایتاً با سری ۶۰ جایگزین شد. در سال ۱۹۸۶ نیز سری ۴۰ با سری ۷۰ جایگزین شد که همچنان جانسختی و تواناییهای آفرود سلف خود را حفظ کرده بود و تا به امروز تولید میشود.
در سال ۱۹۹۰ نیز تویوتا تصمیم به ایجاد خانوادهٔ سوم لندکروزر در قالب مدلی سبک یا لایت دیوتی گرفت که با نام پرادو عرضه شد و هماکنون در اروپا و آمریکا با نام لندکروزر عرضه میشود؛ اما علیرغم تولید در سه خانوادهٔ مختلف، اصول اولیهٔ لندکروزر یعنی شاسی نردبانی، پیشرانههای حجیم و تجهیزات آفرود متعدد همیشه سنگ بنای تمام مدلهای لندکروزر بوده است. حال ما شانس نشستن پشت فرمان یک سری ۴۰ مدل ۱۹۵۲ را در ارتفاعات اسکاتلند پیدا کردیم. این رانندگی نهتنها پیشینهٔ افسانهٔ تویوتا را نشان داد بلکه انعکاس این ریشهها در جدیدترین نسل لندکروزر که هماکنون با نام سری ۲۵۰ در اروپا عرضه میشود را هم برایمان به تصویر کشید.
پشت فرمان J40 قدیمی
روی صندلی راننده، اولین چیزی که جلبتوجه میکند اندازهٔ بزرگ غربیلک فرمان است. در اینجا همچنین خبری از سیستم هیدرولیک هم نیست و تنها نیروی کمکی در سرعتهای پایین فقط زور بازوی راننده خواهد بود. با فشردن پدال کلاچ و حرکت دادن دستهدندهٔ بزرگ، صدای خشن موتور شش سیلندر خطی از زیر کاپوت بلند میشود. این خودرو که متعلق به تویوتا آلمان است، حتی در قیاس با خودروهای آفرودی زمان خود هم در ظاهر بسیار قدیمی به نظر میرسد. J40 در جلو و عقب به اکسلهای صلب و سامانهٔ چهارچرخ محرک قابل انتخاب با قفل دیفرانسیل مرکزی مجهز است.
کلاچ خودرو خیلی بالا است تا جایی که برای شروع حرکت، زانوی من به زیر چانهام میرسید! فرمان نیز بسیار سنگین است و فقط با شروع حرکت قابل چرخاندن خواهد بود. بااینحال، پسازاینکه لندکروزر به حرکت درمیآید، بهراحتی قابل رانندگی خواهد بود. پیشرانهٔ نرم خودرو زمانی که به بازهٔ حرکتی زیاد پدال گاز عادت کنید، بسیار پاسخگو خواهد بود. در این خودرو هیچ چیز پیچیدهای وجود ندارد و کابلی که از انتهای پدال گاز به دریچهٔ گاز متصل شده تعامل شگفتانگیزی را با خودرو فراهم میکند. هرچند شاید رانندگی با چنین خودرویی دشوار باشد اما در دنیایی که در اکثر شاسیبلندها حتی بهاندازهٔ یک دستهدنده هم اتصال مکانیکی وجود ندارد، بسیار رضایتبخش خواهد بود.
با وجود اکسلهای صلب، هرچه سریعتر حرکت کنید احساس خواهید کرد چرخها فقط چند لحظه با جدا شدن از مسیر فاصله دارند و فاصلهٔ محوری کوتاه و فاصلهٔ عرضی زیاد بین چرخها نیز این موضوع را تشدید میکند ولی هدف اصلی این ماشین تواناییهای آفرود در کنار قابلیت اطمینان است که لندکروزر در این وظیفه غیرقابل توقف خواهد بود. به همین دلیل، اغلب وقتی با خودروهای قدیمی رانندگی میکنیم، باید مراقب باشیم آسیبی به آن وارد نشود تا مبادا یک قطعهٔ مهم از تاریخ لطمه ببیند اما پشت فرمان J40 نیازی به هیچگونه مراعاتی نیست زیرا لندکروزر در طول دوران خدمتش با سختترین و خشنترین شرایط مواجه بوده است.