رهام: خودروی جدید سایپا
اوایل دهۀ هفتاد، پس از سالها مونتاژ خودروهای از رده خارجی مانند پیکان، کمکم این ایده شکل گرفت که خودرویی با عنوان خودروی ملی شکل بگیرد. ارتباط فنی و مهندسی ایران با کشورهای توسعهیافته کم یا تقریباً هیچ بود، ولی باز هم این مانع از آن نمیشد که این ایده شکل عملیاتی بر خود نگیرد. همان سالها، کانسپتهایی از خودروی ملی شکل گرفت و روی جلد مجلاتی هم رفت؛ اما تولید انبوه این خودرو مداوم به تعویق افتاد. اواخر همان دهه و اوایل دهۀ هشتاد خودروی سمند با تغییراتی در شاسی و پیشرانۀ پژو ۴۰۵ راهی بازار شد. همان زمان هم عدهای اهل فن میگفتند که دستی سر روی ماشینی قدیمی کشیدن و آن را با عنوان خودروی ملی دست مردم دادن کاری سزاوار نیست و بهتر است که مسیری دیگری را پیش گرفت، ولی این حرفها راه به جایی نبرد. بااینحال، سمند راهی میدان شد و هزاران هزار دستگاه آن به فروش رفت.
اینک سایپا خودروی رهام را عرضه کرده است و مدعیست که اولین خودروی ملی ایران است. با روزچین همراه باشید تا نیمنگاهی داشته باشیم به این خودرو و ببینیم ادعای سایپا تا چه حد میتواند صحت داشته باشد.
راهی که سمند رفت و (احتمالاً) رهام هم خواهد رفت!
سمند، مداوم با تغییرات کوچکی در چراغها و بخشهای فنی راهی بازار شد و صدها هزار دستگاه از آن راهی بازار شد. همزمان، تولید خودروهایی مانند ۴۰۵ و پراید هم با فناوری سه دهه پیش ادامه یافت و هر بار در نمایشگاههای خودرو با تغییراتی جزئی و نامی جدید به بازار عرضه شدند.
در سطحی جزئیتر، این روال اینگونه طی شده است: ارائۀ خودرو در نمایشگاه، در بوق و کرنا شدن معرفی آن، نارضایتی مردم از خودروی معرفیشده و تولید و ارائۀ ان به بازار. بازار انحصاری اما همواره سبب شده است که در نبود رقبای قَدَر و نیاز مردم به این محصول، همواره صفی از مشتریان در انتظار خرید خودروی معهود باشند.
خودروی جدیدی که این بار و در این ایام خبر از ارائۀ آن به بازار است رهام نام دارد. محسن جهرودی مدیرعامل سایپا گفته است: «رهام اولین خودرویی است که روی پلتفرم ملی SP100 به تولید رسیده و هماکنون مراحل تست آن در حال انجام است. این خودرو صددرصد ایرانی بوده و تمام مراحل طراحی تا ساخت آن توسط متخصصان ایرانی انجام شده است. باتوجهبه تحریمهای یکجانبه آمریکا رویکرد ما تمرکز روی تولید داخل است و تولید این خودروی ایرانی جدید نیز در این راستا صورت میگیرد».
باید دید این وعده چه تفاوتی با دیگر وعدهها دارد و خودروی ملی این بار تا جه حد محقق میشود.
طراحی ظاهری
خلاف خودروهای ژاپنی یا کرهای یا دیگر کشورهای توسعهیافته که نوعی «سنت طراحی» در آن به چشم میخورد، به نظر میرسد مشکل نبود سنت طراحی همچنان در رهام هم به چشم میخورد. همانطور که سمند مجموعهای از طراحیهای فولکسواگن و میتسوبیشی بود، رهام نیز در ظاهر المانهای طراحی را از دیگر خودروهای مطرح وام گرفته است؛ برای مثال، جلوی خودرو شبیه هیوندایی و کیا و بیش از همه بیوک است – گرچه از پیچیدگیهای و انحناهای آنها مخصوصاً در قسمت کنار تهیست. با تمام این اوصاف باید این خودرو را در زمینۀ طرحی نسبت به سایر خودروهای سایپا و ایرانخودرو جلوتر دانست.
پیشرانه و پلتفرم
سمند که یکی از خودروهای ملی ایران نام گرفت، در پیشرانه و پلتفرم از ۴۰۵ بسیار وام گرفته بود، بعدها موتورهای مختلفی نیز طراحی و روی آن قرار گرفت. دنا هم همان پیشرانۀ بهینهشدۀ سمند را به کار گرفت. سایپا مدعیست که پلتفرم رهام کاملاً ایرانیست. باید دید که آیا در عمل چنین چیزی محقق شده است یا نه؟
در زمینۀ پیشرانه هم چیز جدید کاملاً ایرانی به چشم نمیخورد. پیشرانۀ رهام همان پیشرانه بهینهسازیشدۀ شرکت برلیانس چین است. این پیشرانه که سایپاییها ادعا میکنند ایرانی است، طراحی و ساخته شده شرکت چینی برلیانس است که حتی ساخت آن کاملاً در ایران بومی نشده است. البته برنامههایی برای ساخت پیشرانۀ جدید دیگری اعلام شده است، باید منتظر ماند و دید که آیا عملیاتی میشود یا نه.
امنیت
چند ماه پیش وقتی یکی از شبکههای ایرانیزبان مستقر در خارج، خودروی سمند را در یکی از نهادهای مهم اروپایی تست کرد، نتایج آزمایش شوکهکننده بود. سمند که همواره ایمنترین خودروی ملی به شمار میرفت، در این آزمایشها بسیار ضعیف ظاهر شد. اما داستان سمند، داستان مهمترین ضعف خودروهای ایرانی بوده است. درمورد رهام شرکت سایپا ادعا کرده این خودرو میتواند استاندارد سه ستارۀ ایمنی اروپا را کسب کند. در هیچ گزارشی در مؤسسات ایمنی اروپا این ادعا ثابت نشده است که اگر ثابت هم شود سه ستاره، ایمنیِ متوسط و رو به پایین است.
سایر مشخصات
سایر مشخصات خودروی رهام به شرح زیر است:
نتیجهگیری
هر گونه سخنی درمورد خودروی رهام ابتدا باید تکلیف خود را با دو مسئله روشن کند: ۱٫ اخبار و نوشتهها را جدی بگیرد؛ ۲٫ تجربیاتی که در این چند دهه در صنعت خودروسازی ایران مشاهده کرده است. اگر مبنا را اخبار قرار دهیم، به نظر میرسد که حضور رهام خبر خوبی صنعت خودروی ایران است. در بخش ظاهر، امکانات و امنیت رهام یک سر و گردن از دیگر محصولات تولیدی بالاتر است.
اما اگر مبنا را تجربیات خود قرار دهیم، احتمالاً رهام نیز به سرنوشت بسیاری دیگر از خودروهای داخلی دچار خواهد شد: سالیان سال مونتاژ و ساخت، کاستهشدن از امکانات و افت کیفیت ساخت، گرانتر شدن و در نهایت دستی بر ظاهرش کشیدن و به اسم خودرویی نو تحویل دادن.