عملکرد سیستم فنربندی تطبیق پذیر با آنچه تصور میکنید متفاوت است
آیا فنربندی تطبیقپذیر هم یک ویژگی تبلیغاتی بلااستفاده در خودروهای امروزی است؟
به گزارش دنده6 : اگر با سرعتی متوسط در حال رانندگی در یک مسیر مستقیم و بدون پیچ باشید و سیستم فنربندی خودروی خود را از حالت نرم به اسپرت تغییر دهید، عملا نباید هیچ اتفاقی رخ دهد؛ حداقل اگر میراگرها (دمپرها)ی خودروی شما تطبیقپذیر باشند، نباید هیچ اتفاقی رخ دهد؛ چرا؟ چون در خط مستقیم و مسیر بدون فرازونشیب زیاد، نیازی به سفتتر شدن ندارند.
اما مسئله اینجاست که این سیستمها همیشه با تغییر حالت، تنظیمات را تغییر میدهند! چرا؟ چون مهندسان شرکتها میدانند که وقتی راننده چنین دکمهای را فشار میدهد بهدنبال تازگی در راندمان خودروی خود میگردد و باید بهطریقی، هزینهای را که از او دریافت کردهاند جبران کنند.
انتظاراتی که از میراگرهای تطبیق پذیر داریم
همانگونه که از نام این فناوری بر میآید، میراگرهای تطبیقپذیر، خود را با شرایط گوناگون وفق میدهند. اگر شرایط تغییری نکرده باشد، نیازی هم به تغییر وضعیت ندارند؛ باید در همان حالت نرم باقی بمانند. اما بهمحض اینکه خودرو وارد پیچ میشود، محاسبات کامپیوتری دستور سفتتر شدن عملکرد میراگرها را ارسال میکند و کنترلهای بدنه تاحدی خنثی میشود. انتظار دیگری که از این فناوری داریم، این است که حالت شناوری ایجادشده در مواجهه با فرورفتگیها و چالهها را هم برطرف کنند.
مهم است بدانیم که این فناوری باید بتواند روی کمفرمانی و بیشفرمانی تاثیرگذار باشد. اگر محور عقب پیش از محور جلو سفت شود، حالتی ایجاد میشود که حضور یک میل ضدلغزش سفت را برای خودرو ایجاد میکند؛ بهاینترتیب، کمفرمانی دفع میشود. به همین شکل، عکس این حالت هم وجود دارد. این پاسخ استثنایی، ربطی به دکمه تغییر حالت سیستم ندارد و درهرصورت، کار خود را انجام میدهد.
حسگرهای مختلفی در خودرو وجود دارند که با اندازهگیری شرایط و گاه پیشبینی آنها، دادهها را به کامپیوتر میرسانند تا دستورات لازم را به سیست فنربندی ارسال کند. با این وجود هر راننده میتواند سبک سواری متفاوتی را مناسب و دلچسب قلمداد کند. به همین دلیل حالات رانندگی مختلف و حالات مختلف فنربندی برای آنها تعبیه میشود.
دلیل اصلی وجود فنربندی های مطیع
بهاینترتیب، هر چند شاید نیاز لحظه آن باشد که خودرو عملکردی سفتوسخت داشته باشد اما راننده تصمیم میگیرد که برای کنترل بهتر، به راحتی بیشتری نیاز دارد؛ پس سیستم را کمی نرمتر میکند. عکس این داستان هم صدق میکند و ممکن است کسی راندمان اسپرتتر را در شرایطی خاص ترجیح دهد.
به همین خاطر است که مهندسان شرکتها، به دکمه تنظیم سیستم فنربندی، دکمه بازاریابی هم میگویند؛ بسیاری از رانندهها نیاز و دلیل اصلی حضور فنربندی و میراگرهای تطبیقپذیر را درک نمیکنند و حتی متوجه تاثیر آنها روی خودرو هم نمیشوند. بسیاری بر این باورند که دکمه اسپرت، همهچیز را سفتوسختتر میکند!
فریب بی ام و
مهندسان بیامو برای سالها روشی ابداعی و جالب برای فریبدادن رانندهها داشتند. این خودروساز درک کرده بود که راننده میتواند حالت نامناسب برای مسیر پیش رو انتخاب کند، عملکرد خودرو را کاهش دهد و سپس از عملکرد بد آن گلایه کند؛ پس از فریبی هوشمندانه استفاده کرد. مهندسان این شرکت آلمانی کاری کردند که سیستم فنربندی تا ۳۰ ثانیه پس از فشردهشدن حالت اسپرت، عملکردی سفتوسخت را از خود به نمایش میگذاشتند اما پس از آن به حالت ازپیش تعیینشده شرکت بازمیگشتند؛ حالتی که نرم محسوب نمیشد اما سفتوسخت هم نبود. نظر شما درباره این فناوری چیست؟ به نظر شما، دیدگاه ما درباره کدام تکنولوژیهای دیگری اشتباه است؟