ما تنها کسانی نبودیم که سال گذشته هنگام معرفی کیا استینگر در نمایشگاه خودروی دیترویت بسیار وسوسه شدیم. ما به عنوان علاقه مندان به خودرو، هر بار که یک خودروساز جدید با احتیاط وارد کلاس سدان های اسپرت می شود، دوست داریم بدانیم که این خودروی جدید در برابر سدان هایی که به عنوان معیار در این کلاس شناخته می شوند چه عملکردی خواهد داشت.
در واقع رقبای این مدل جدید کیا در همه جا هستند، اما وقتی به سدان های لوکس با هندلینگ خوب فکر می کنیم، باز هم نام بی ام و به ذهنمان خطور می کند. بی ام و 430i گرَن کوپه با ظاهر شیک، خصوصیات اسپرت و قیمتی در محدوده میانی 40 هزار دلار، هماهنگی بسیار خوبی با خودروی آزمایشی کیا استینگر GT1 دارد. مطمئناً کیا اندکی بزرگتر و بسیار قویتر است، اما مقایسه این کره ای با خودرویی که نهایت در هر چیزی است یک روز رانندگی جذاب را رقم خواهد زد.
موتور و سیستم انتقال قدرت
بی ام و: مقایسه بی ام و 430i گرَن کوپه با کیا استینگر GT1 امکان پذیر است، زیرا قیمت و تمایل بازار در مورد این دو خودرو بسیار با یکدیگر در ارتباط هستند، ولی از نظر موتور هماهنگی مناسبی با هم ندارند. بی ام و از موتور 4 سیلندر 2.0 لیتری توربوشارژ خود 248 اسب قدرت و 350 نیوتن متر گشتاور تولید می کند که در هر دو مورد بیش از 100 واحد کمتر از کیا استینگر است. (می توانید کیا استینگر را با موتور 4 سیلندر 2.0 لیتری توربو و قیمت کمتر نیز خریداری کنید، ولی نمونه این مدل هنوز برای آزمایش در دسترس نیست).
با این حال، در رانندگی عادی و اسپرت (نه در پیست مسابقه یا پیست درگ)، 430i هنوز هم بسیار سریع احساس می شود. بی ام و شتاب 0 تا 96.5 کیلومتر این خودرو را محافظه کارانه 5.6 ثانیه اعلام کرده است و بی ام و از نظر واکنش و نرمی عملکرد گیربکس 8 دنده اتوماتیک برنده این رقابت است.
موتور کوچکتر 4 سیلندر بی ام و بسیار کم مصرف تر از کیا است که مسلماً دلیل بسیار خوبی برای این برتری نیز وجود دارد و آن حجم کمتر موتور است. مصرف سوخت بی ام و در شهر و اتوبان به ترتیب 10.23 و 7.13 لیتر در 100 کیلومتر و همین ارقام برای کیا به ترتیب 12.38 و 9.41 لیتر در 100 کیلومتر است.
کیا: اگر کیا استینگر هم اکنون شما را هیجان زده کرده است، به احتمال زیاد علت اصلی این هیجان زدگی موتور V6 این خودرو با 365 اسب قدرت و 510 نیوتن متر گشتاور است. قدرت موتور در استینگر به هر 4 چرخ منتقل می شود و هنگامی که پدال گاز را تخته می کنید، موتورِ توربوی این خودرو باعث می شود استینگر بسیار تهاجمی به نظر برسد. رسیدن به سرعت 96.5 کیلومتر در ساعت در این خودرو حدود 4.5 ثانیه طول می کشد و صدای بم اگزوز همراه با صدای دوست داشتنی موتور خودرو، حس سریع بودن را تکمیل می کنند.
مطمئناً تعویض دنده های گیربکس اتوماتیک این خودرو اندکی خشن تر از رقیب آلمانی خود و به نرمی آن نیست، اما این موضوع اهمیت چندانی ندارد. پدال گاز را تخته کنید و به صدای رسای چرخش توربین توربو گوش کنید و از آن لذت ببرید.
بنابر این، در این قسمت کیا به رقیب آلمانی خود برتری دارد.
سواری و هندلینگ
بی ام و: در مورد این موضوع که بی ام و های جدید مانند مدلهای فرز و چابک دهه 80 نیستند زیاد بحث می شود که منصفانه است. اما این شرکت هنوز می داند که چطور یک تعادل تقریباً بی نقص بین کیفیت سواری خوب و نرم و هندلینگ چابک و سریع ارائه دهد. این موضوع قطعاً در مورد 430i گرَن کوپه صحت دارد، زیرا سیستم تعلیق آن توانایی خوبی در جذب شدیدترین ضربات هنگام رانندگی در خیابان های ناهموار از خود نشان داد. این روزها استفاده از رینگ 18 اینچی در خودروها نسبتاً محتاطانه است، اما رینگ های استاندارد کوچکتر در بی ام و به همراه تایرهایی با دیواره پروفایل بلندتر بدون شک در جذب خوب ناهمواری ها تاثیرگذار بوده است.
بی ام و 430i هنگام تغییر مسیر واکنش سریعی دارد و فقط اندکی بدنه آن دچار انحراف عرضی می شود که زیاد حاد نیست. فرمان این خودرو دقیق بوده و سفتی متوسطی دارد و در حالت خنثی نسبتاً بدون حس و سفت است، اما در نهایت حس می کنید که این سدان می تواند از پس تهاجمی ترین نوع رانندگی برآید.
کیا: هنگامی که وارد اولین پیچ تند مسیر می شوید، متوجه بزرگترین قسمتی که در تواناییهای دینامیکی استینگر جای رشد دارد می شوید. فرمان این خودرو حس ارتجاعی و مبهمی دارد و سفتی آن در حالت اسپرت مصنوعی است و در حالت کامفورت به حدی نرم است که با انگشت دست می چرخد. در نهایت این خودرو به خوبی از پیچ عبور می کند، اما برای عبور از پیچ باید یاد بگیرید که به تنظیم ناهنجار فرمان برقی این خودرو غلبه کنید.
استینگر کیفیت سواری رضایت بخشی دارد، ولی از این نظر در حد بی ام و نیست. رینگ های استاندارد 19 اینچی استینگر حتی با وجود تایرهای تمام فصل این خودرو، ناهمواری های مسیر را به صورت محسوس تری به راننده منتقل می کنند. شاید بدتر از این، صدای تلق و تپ تپ سیستم تعلیق است که هنگام جذب ناهمواری ها مدام شنیده می شود. حتی هنگامی که این خودرو سواری آشفته ای ندارد، از زیر اتاق آن سر و صدای زیادی به گوش می رسد.
بنابر این، در این قسمت برتری با بی ام و است.
طراحی ظاهری
بی ام و: شاید نمای خارجی همان مرحله ای است که ماهیت این دو خودرو را با شفافیت زیاد توصیف می کند. 430i طراحی زیبایی دارد و سقف آن که اندکی شیب آیرودینامیکی دارد، بیانگر این است که این خودرو با بی ام و سری 3 فرق دارد. اما طراحی بی ام و همچنان سنتی و محافظه کارانه است و احتمالاً برای طیف وسیع تری از خریداران جذابیت دارد. بی ام و زیباست، ولی زیبایی آن تا حدی کسل کننده است.
کیا: تا همان اندازه ای که یک خودروی 4 درب می تواند از طراحی خسته کننده دوری کند، استینگر نمای جلوی آشفته ای دارد و ابعاد عضلانی آن با حفره ها و دریچه هایی که کیا در آن به کار برده است، اندکی مضحک جلوه می کند. شاید اینطور فکر کنید که می توان طرح یک عقاب آتشین (مانند پونتیاک های فایِربِرد دهه 70) روی کاپوت دراز کیا ترسیم کرد که این موضوع احتمالاً تا حد زیادی به پختگی زبان طراحی کیا اشاره دارد.
در این قسمت نیز برتری با بی ام و است.
فضای کابین و جنبه های کاربردی
بی ام و: کابین 430i از ترکیب رنگ رایج بی ام و یعنی قهوه ای روشن و سیاه برخوردار است. صندلی های آن فوق العاده هستند و تنظیمات فراوانی برای بدن افراد مختلف با سایزهای متفاوت دارند. این صندلی ها حمایت جانبی مناسبی نیز ارائه می دهند. غربیلک فرمان استاندارد اندکی باریک است، شاید به خاطر این باشد که اکثر رانندگان به غربیلک فرمان بکار رفته در نسخه های اِم-اسپرت (M-Sport) عادت کرده اند، ولی در هر صورت این خودرو فرمان خوش دستی دارد.
در مورد سیستم سرگرمی در جلوی کابین شکی وجود ندارد که آی دِرایو شش (iDrive6) در بی ام و ظاهر بهتر و نرم افزار قویتری نسبت به کیا دارد. اما بی ام و صفحه نمایش کوچکتر و قدیمی تری دارد و برای سازگاری با اپل کارپلِی باید 300 دلار هزینه پرداخت کنید، اما بدتر اینکه خبری از اندروید اتو نیست که برای کاربران اندروید خوشایند نخواهد بود.
با وجود اینکه طول بی ام و 20 سانتی متر کوتاهتر از کیا است، بسیار شگفت آور است که فضای صندلی های عقب و صندوق بار در بی ام و بسیار نزدیک به کیا است. فضای صندلی عقب کیا فقط اندکی بیشتر از بی ام و است.
کیا: داخل کابین استینگر چرم قرمز با رگه های سیاه و نقره ای به کار رفته است تا با فضای بیرون خودرو هماهنگی داشته باشد. وقتی این خودرو را واقعاً از نزدیک ببینید، متوجه می شوید که این ترکیب رنگ کمتر از آنچه انتظارش را دارید شلوغ و زننده است. فضای آرنج در جلوی کابین کیا نسبت به رقیب آلمانی خودش بسیار بیشتر است، گرچه فضای سر و پا تقریباً مساوی هستند. صندلی راننده در استینگر نیز راحت بوده و حمایت جانبی خوبی دارد، ولی تنظیمات آن نسبت به بی ام و اندکی کمتر است.
طراحی داخل کیا از صندلی راننده تا جلوی کابین تازه تر و مدرن تر است. دریچه های تهویه، جذابیت بصری داشبوردِ وسیعِ کیا را افزایش می دهند و کار کردن با صفحه نمایش لمسی بزرگ و روشن آن آسان است، به خصوص با واسط کاربری گوشی های هوشمند. ممکن است بعضی افراد بگویند که در کابین کیا مقدار زیادی پلاستیک سیاه رنگ وجود دارد، اما در مجموع ظاهر و حس کابین کیا 60 درصد اسپرتی و 40 درصد لوکس است. بسیاری از مشتریان آمریکایی باید توقعات محافظه کارانه ای نسبت به برند کیا داشته باشند.
برنده این قسمت از تست بی ام و سری 4 است.
قیمت
بی ام و: قیمت مدل ایکس درایو (xDrive) بی ام و 430i گرَن کوپه از حدود 45 هزار دلار شروع می شود و سپس به سرعت افزایش می یابد. با اینکه 430i موجود در این تست از نظر امکانات صوتی و تصویری کم آپشن محسوب می شود، ولی با این حال قیمت آن تقریباً به 54 هزار دلار می رسد. به عنوان مثال، پکیج های لاکچری (Luxury)، پریمیوم (Premium) و اِگزِکیوتیو (Executive) در مجموع 6250 دلار به قیمت آن اضافه می کنند. اگر همچنان امکانات آن را افزایش دهید و گزینه هایی مانند شارژ بی سیم، صندلی های عقبِ گرمکن دار یا پکیج اِم-اسپرت (M-Sport) را سفارش دهید، سریع به قیمتی فراتر از 60 هزار دلار خواهید رسید بدون اینکه مدل خودروی شما به 440i ارتقا پیدا کند.
کیا: با توجه به قیمت پایه کیا با سیستم انتقال قدرت 4 چرخ محرک و این همه قدرت و گشتاور، باید گفت از این نظر به بی ام و برتری دارد. قیمت مدل GT1 استینگر با موتور توئین توربوی V6 و سیستم چهار چرخ محرک، از 45450 دلار شروع می شود. وقتی از قیمت پایه بالاتر می رویم، تفاوت مشخص می شود. استینگر در این تست مجهز به پکیج پیشرفته کمک راننده به قیمت 2000 دلار است که شامل امکاناتی مانند کروز کنترل هوشمند، سیستم هشدار تصادف از جلو، سیستم ترمز خودکار، سیستم کمکی حفظ خودرو در مسیر حرکت و موارد دیگر می شود. ولی تمام امکانات دیگر از جمله مکان یاب ماهواره ای، صفحه نمایش لمسی 8 اینچی، سیستم صوتی هارمن کاردون، وای-فای درونی خودرو، سیستم شارژ بی سیم، صندلی های جلو و غربیلک فرمانِ گرمکن دار در تریم GT1 به صورت استاندارد عرضه می شوند. قیمت کل این خودرو با تجهیزات کامل تر از بی ام و 48350 دلار است.
برنده این قسمت از تست کیا است.
رای نهایی
تعیین برنده در چنین تستی تا حد زیادی به اولویت های شخصی افراد بر می گردد. کیا با موتور عالی، ظاهر تهاجمی و جذابیت بالایی که در خیابان دارد، به وضوح خودروی هیجان انگیزتری است. در عوض بی ام و خودرویی بسیار متفاوت با طراحی ظریف و محافظه کارانه است که لذت رانندگی بسیار حرفه ای تر و پخته تری را در دسترس راننده قرار می دهد.
احتمالاً مزیت های بی ام و در طول زمان ارزشمندتر خواهند بود و برای اکثر خریدارانی که در جستجوی سدان های لوکس و زیبا در این رده قیمتی هستند، گزینه مطمئن تری است. با این حال، این موضوع باعث ننگ و رسوایی کیا نیست و با توجه به اینکه اولین تجربه کیا در این کلاس تا این حد به یکی از خودروهای برتر نزدیک است، یعنی کیا استینگر نیز به نوعی برنده محسوب می شود.
در مجموع برنده نهایی این تست بی ام و 430i گرَن کوپه است.
منبع: وب سایت موتور وان (Motor1.com)
شخصی که این مقایسه انجام داده بی شک عاشق بی ام دبلیو بوده در مقایسه اتاق و هندلینگ و کیفیت برنده بی منازع کیا استینگر است چه بلحاظ شتاب اولیه 4.5 ثانیه ای کیا د رمقابل 5.9 بی ام دلبیو چه بلحاظ حرکات اسلالوم اما بطور شگرفی تهیه کننده مقاله با علم به این موضوع بی ام دبلیو برنده اعلام کرده در بحث امکانات و آپشن کیا در استینگر انبوهی از آپشن ها را گنجانده که فقط در مرسدس و جنسیس و آئودی قابل مشاهده است حال آنکه نگارنده عاشق بی ام دبلیو بازهم bmw برنده اعلام کرده حتی بلحاظ طراحی و امنیت که در 4 نمایشگاه پی در پس از استینگر بعنوان سرآغاز بازگشت شکوه به طراحی یاد شده در این مقاله جانبدارانه bmw برنده اعلام شده
در هر صورت برنده این مقایسه کیا استینگر با اتاق بسیار بزرگتر زیباتر جادارتر خدمان 7 ساله کیا و ضمانت آن است
در تمامی بخش ها کیا استینگر برنده این مقایسه است از شتاب تا احساس استابلیتی نرمی و سفتی فرمان در حالت های مختلف و سیستم های فوق پیشرفته
در طراحی کیا استینگر 3 نابغه و نام بزرگ طراحی از آئودی بی ام دبلیو و بوگاتی حضور داشتند و حاصل کار آنها کیا استینگر است که بعنوان یک نمونه بی نقص کوپه نام گرفته
آقای-گرئوری-گویلائومه آلبرت بیرمن و پیتر شرایر خودوریی طراحی کردن بنام کیا استینگر که همانند جنسیس g80 تابو شکنی کرد
شاید هم پرسنل کیا
ماشین کره ای را باید با چینی مقایسه شه نه ماشین المانی!
مهدی تو چقدرحالیته تا حالا کوجا بودی ؟ خود آکریکایی و اروپایی ها هم به این نتایج عچیبی که تو رسیدی نرسیدن اونجا کره ای با آلمانی مقایسه میکنن چرا بهشون نمیگی این کارو نکنن ؟ یکم دانش و علم و معرفت از تو یاد بگیرن که پشت کامپیوترت نابغه شدی
لازم ازین درفشانی ها از خودت ول بده
با اسم عجیب و غریبی که واسه خودت درست کردی سان مارتین! معلومه چجور ادمی هستی تو اصلا سواد داری؟مثل شماها تو مملکت ما زیاد شدن که ماشینهای اشغال کره ای و چینی بازارشون خوب شده.
من هم با مهدی موافقم.شما اون اسم انگلسیت را عوض کن بزار جومونگ که سنگ کره ای بیسواد و کپی کار را میزنی.من مهندسم کره رفتم هیچی ندارن.جز کپی برداری از زاپن و المان و امریکا.بنده خدا خودتو عذاب نده
تو کره رفتی ؟؟????
شهر پوسان دیدی؟؟
نظر به برند پنجم جهان و اول آسیا شرکت سامسونگ چیه که تویوتا پشت سر گذاشت؟؟؟
نظرت راجع به کیا هیوندا که در کیفیت رتبه اول آمریکا هستن و در رضایتمندی هرسال اول تا چهارم ؟؟؟
اگه قصد عقده گشایی داری اینجا محلی از اعراب برای امثال تو نیس و شاید هم ابراز وجودی خواستی بکنی که باز هم در موارد فنی حریف شخصی مثل من نمیشی که در اکثر نمایندگی ها و تست ها حضور دارم و مجلات فارسی و انگلیسی زبان در حوزه صنعت خودرو مطالعه میکنم رشته ام در ارتباط با خودرو و کارم است پس بهتره زین پس سنجیده سخن وری کنی شاید پلنگ هفته باشد رجوعت میدم به اندر حکایت بیشه و پلنگ و شخص نادان
من خودم چند ساله بخاطر شغلم در سفرم تو آلمان و حوزه خلیج فارس والا اونجا کره ای ها با آلمانی مقایسه میکنن و از ژاپنی ها هم رد شدن بخصوص کیا که محصولاتش دیگه زبانزده البته فصد ندارم وارد بحث بشم اما این حرف شمارو دیدم یکه خوردم sunmartin درست میگن و شما احتمالا از برند کره ای بدت میاد و این دلیل نمیشه که بخوای با دروغ مغلطه کنی میتونی به دبی یا قطر سفر کنی اونجا 80 درصد کیا هیوندای سوار میشن تو خود انگلیس ماشین پلیس هاش اسپورتیج و اپتیما هستن و این حرف شما کاملا برعکسه امیدوارم که شما هم قدری مطالعه کنی
اقای سان مارتین شما از کره پورسانت میگیری.خیلی حرص میخوری .کره هیچی نیست ظاهرا شما هیچی حالیت نیست.من سانتافه داشتم.اشغالتر از این ماشین خودشه.اسپورتیج سورنتو همینطور.ماشین فقط ژاپنیها ضمن من مهندس مکانیک هستم.
من با حسین موافقم اسمت را بزار جومونگ.
ضمنا رتبه 1 تا 5 واسه ژاپنه.لکسوس تویوتا اینفینیتی نیسان هندا مزدا بی ام و بنز
من مهندسم و مکانیک پس میدونم کره ای جماعت چقدر بده و بی کیفیت ولی چینی ها و فرانسوی ها کیفیت دارن اونم شدید