اخبار داخلی

مقایسه سوزوکی گرندویتارا و ام وی ام X55

این دو خودروی متفاوت خریداران متفاوتی دارند اما اگر فکر می‌کنید با پرداخت هزینه بیشتر، خودرویی همه‌چیز تمام می‌خرید بهتر است در دیدگاهتان بازنگری کنید.

به گزارش دنده 6 – کلاس محبوب شاسی‌بلندها و کراس‌اوورها غنی‌تر از هر زمان دیگری شده است. برندهای مختلفی که در این قسمت بازار فعالیت می‌کنند، سعی دارند با گسترده‌کردن گستره سبد محصولاتشان، مشتریان بیشتری را به خود جذب کنند و سود بیشتری ببرند. هر چند این روش‌ها روی مشتریان تاثیر بسیار مهمی دارد اما شهرت برخی برندها (یا کشوری که در از آن می‌آیند) باعث ایجاد برچسب اعتماد یا عدم‌اطمینان برای آن برند می‌شود.

برای نمونه، در بازار داخلی خودروهای چینی در مقایسه با مدل‌های ژاپنی به‌عنوان خودروهایی بی‌کیفیت‌تر شناخته می‌شوند؛ بنابراین میل به خرید مدل باکیفیت‌تر ژاپنی بیشتر است اما مشکل آنجا آغاز می‌شود که می‌بینیم برای خرید یک خودروی ژاپنی باید مبلغ گزافی را پرداخت کنیم که گاه توجیه اقتصادی چندانی ندارد. محصولات چینی ارزان‌تر همان امکانات را به شکلی بهتر عرضه می‌کنند و قیمت منصفانه‌تری هم در برابر مدل‌های هم‌رده ژاپنی دارند.

در این بررسی به مقایسه دو مدل سوزوکی گرندویتارا و ام‌وی‌ام X55 پرو می‌پردازیم و می‌بینیم که آیا پرداخت مبلغ اضافه، خرید ویتارا را در برابر یک کراس‌اوور چینی توجیه می‌کند یا نه؟ پیش از شروع مقایسه، به هر دو خودرو نگاهی مختصر خواهیم داشت.

آشنایی با ام وی ام X55 پرو

این کراس‌اوور نسبتا کوچک به‌لطف بهره‌مندی از امکانات زیاد و به‌روزرسانی‌های جدیدی که در مقایسه با X55 عادی دریافت کرده، در میان هم‌رده‌هایش به یکی از پرفروش‌ترین خودروها تبدیل شده است. استفاده از یک پیشرانه بهینه ۱.۵ لیتری که بدنه ۱.۴ تنی این خودرو را تکان می‌دهد می‌تواند از پس تمام نیازهای مشتریان هدفش بربیاید و پکیجی را ارائه دهد که عرصه رقابت را بر دیگر خودروهای رقیب تنگ می‌کند؛ با وجود مزایای خوب، متاسفانه این ام‌وی‌ام هم بی‌نقص نیست و معایبی دارد که به آن‌ها هم خواهیم پرداخت.

آشنایی با سوزوکی گرند ویتارا

بسیاری گرند ویتارا را را به‌عنوان یک خودروی باکیفیت می‌شناسند که در زمان خود طراحی دلچسبی داشت و حس اطمینان را به مشتری ایرانی القا می‌کرد. تجهیز این کراس‌اوور بزرگ به یک پیشرانه ۲.۴ لیتری هم‌چنان برای وزن و ابعاد آن کافی نیست اما این مدل مزایایی دارد که مالکانش را دلسبته آن می‌کند؛ در ادامه به‌شکلی دقیق‌تر به مزایا و معایب این مدل و ام‌وی‌ام X55 پرو نگاه خواهیم کرد.

مقایسه طراحی

بسیاری طراحی گرند ویتارا را می‌پسندند؛ فرم جعبه‌ای شکل و حجم‌پردازی درشت این خودرو که به‌لطف طاق چرخ‌های برآمده، چراغ‌های مستطیلی و ارتفاع زیادی ممکن شده، خودرویی را در ذهن بیننده تداعی می‌کند که انگار به موتوری V6 مجهز شده و آماده انجام آفرود است (درحالی‌که این‌طور نیست). استفاده از خطوط مستقیم که با پستی‌وبلندی‌های روی پنل‌‎ها همراه شده است طراحی گرند ویتارا را خاطره‌انگیز کرده است. با این همه، با گذر زمان زبان طراحی این خودرو سالخورده شده و هیچ المان به‌روزی در خود ندارد.

در نقطه مقاب، ام‌وی‌ام X55 پرو طراحی به‌روزتری دارد؛ تجهیزشدن به چراغ‌های LED زیباتر، استفاده بیشتر از خطوط عضلانی منطقی و پخته‌تر شدن طراحی ام‌وی‌ام، باعث می‌شود که X55 پرو در مقایسه با گرند ویتارا دلپذیرتر باشد؛ زبان طراحی ام‌وی‌ام با وجود به‌روزتر بودن چیز خاصی ندارد و نشان‌دهنده یک محصول میان‌رده چینی است.هر چند هر خودروی ام‌وی‌ام به‌روزتر است اما طراحی ماندگاری ندارد. با این وجود هم و با توجه به بازه قیمتی و نحوه خرید، ما طراحی X55 پرو را به گرند ویتارا ترجیح می‌دهیم.

مقایسه کابین

کابین گرند ویتارا هم مانند بدنه بیرونی آن با استانداردها و المان‌های رایج ده سال گذشته طراحی شده و نمی‌توان از آن انتظار به‌روز بودن یا مدرنیته داشت. هر چند کیفیت ادوات داخلی با گذر زمان همچنان قابل قبول ارزیابی می‌شود طراحی آن قدیمی است و در بخش‌هایی هم محصولات ارزان‌تر را تداعی می‌کند.

در نقطه مقابل، ام‌وی‌ام کابینی به‌روزتری دارد و در آن کمتر از ادوات پلاستیکی خشک استفاده شده است. سیستم اطلاعات-سرگرمی آن هم به‌روز و کارآمدتر طراحی شده و روی‌هم‌رفته محیط بهتری را برای سرنشینان فراهم کرده است. مشخصا ضعف اصلی X55 پرو در برابر گرند ویتارا، فضای آن است که دلیل آن، ابعاد کوچک‌تر بدنه محسوب می‌شود.بنابراین در بحث طراحی داخلی و با وجود فضای کمتر، ام‌وی‌ام X55 پرو صفر کیلومتر می‌تواند گزینه معقولانه‌تری باشد. هر چند داستان به اینجا ختم نمی‌شود… .

مقایسه فنی

کراس‌اوور حجیم سوزوکی با وجود وزن ۱,۵۶۷ کیلوگرمی خود به یک پیشرانه ۲.۴ لیتری مجهز شده است که توان تولید ۱۶۹ اسب بخار قدرت و ۲۲۷ نیوتن متر گشتاور را دارد. هر چند این پیشرانه در برابر موتورهای متداول چینی و ایرانی قوی‌ به‌نظر می‌رسد اما در برابر وزن و دینامیک بدنه گرند ویتارا گردن خم می‌کند. قدرت پیشرانه از طریق یک جعبه‌دنده ۵ سرعتی به هر چهار چرخ خودرو منتقل می‌شود و آن را در عرض ۱۲ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رساند که کمی ناامیدکننده به نظر می‌رسد.

سواری کمی خشک است، بدنه مرکز ثقل بالایی دارد و عایق‌بندی نه‌چندان مناسب بدنه سروصدای محیط را در سرعت‌های بالا بیشتر می‌کند. اما برگ برنده این مدل، تجهیز آن به سیستم دیفرانسیلی توانمندی است که می‌تواند از پس آفرود هم بربیاید. سه حالت ۴H، قفل ۴H و قفل ۴L گرند ویتارا را به‌ترتیب برای حرکت در مسیرهای عادی و خیابانی، آفرود سبک و مسیرهای صعب‌العبورتر آماده می‌کند. هر چند فاصله آن از سطح زمین برای آفرود قابل‌قبول ارزیابی می‌شود اما ابعاد آن مزیت اصلی آن در آفرود به شمار می‌روند.

درحالی‌که گرند ویتارا می‌تواند در مسیرهای خارج جاده‌ای هم عملکرد مناسبی دارد، ام‌وی‌ام X55 پرو را می‌توان فاقد توانایی حرکت در این مسیرها دانست. برخلاف شاسی‌بلند سوزوکی که از دیفرانسیل مناسب سود می‌برد، کراس‌اوور ام‌وی‌ام تمایلی به حرکت آفرود ندارد و عملا یک سواری شهری بلندقامت به شمار می‌رود. این خودرو به یک موتور ۱.۵ لیتری ۱۵۶ اسب بخاری و ۲۳۰ نیوتن متر مجهز شده است. قدرت پیشرانه از طریق یک جعبه‌دنده CVT به چرخ‌های جلو منتقل می‌شود و به‌خاطر وزن کمتر، در مقایسه با گرند ویتارا شتاب بهتری دارد.فیزیک بدنه هیچ‌کدام باعث ایجاد رانندگی اسپرت نمی‌شود گرچه X55 پرو سرزنده‌تر از گرند ویتارا حرکت می‌کند؛ اما خبری از آفرود نیست. با توجه به اینکه هیچ‌کدام راحتی یک سدان را ندارند و در بازار داخلی با عنوان شاسی‌بلند شناخته می‌شوند، گرند ویتارا را برنده این بخش می‌بینیم.

مقایسه امکانات ایمنی

آنچه برگ برنده خودروهای کره‌ای در گذشته بود، امروزه به مدل‌های چینی رسیده است؛ ام‌وی‌ام X55 پرو با تجهیز به گستره مناسبی از امکانات می‌تواند رقیبی قدرتمند برای گرند ویتارا باشد. بهره‌مندی این خودرو از امکانات ایمنی چون ۶ کیسه هوا، کروز کنترل، TCS و ESP، HSA و HDA، سنسور عقب و فشار باد تایر، ABS و توزیع نیروی ترمز و اتوهولد آن را به گزینه‌ای مناسب تبدیل می‌کند.

در نقطه مقابل، گرند ویتارا تنها از کروز کنترل، سنسور عقب، ABS و توزیع نیروی ترمز و ۶ کیسه هوا سود می‌برد که شاید در زمان خود مناسب ارزیابی می‌شدند اما با توجه به نیاز روز، فاقد امکانات کافی ارزیابی می‌شود. با این وجود استاندارد ایمنی بدنه و شاسی گرند ویتارا در سطحی بالاتر قرار می‌گیرد و از این حیث بر X55 پرو برتری پیدا می‌کند. روی‌هم‌رفته، ویتارا خودرویی ایمن‌تر خواهد بود که راننده‌ را ملزم به احتیاط در رانندگی می‌کند؛ چون برای یاری‎‌رساندن به راننده به سیستم‌های هوشمند امروزی مجهز نشده است.

مقایسه تجهیزات رفاهی

کراس‌اوور ام‌وی‌ام از نظر امکانات رفاهی هم بر شاسی‌بلند ژاپنی برتری دارد؛ بهره‌مندی از نمایشگر ۱۰.۲۵ اینچی مرکزی و نمایشگر دیجیتال روبه‌روی راننده، صندلی ۶ جهته برقی راننده، گرمکن صندلی‌های جلو، تودوزی چرمی، فرمان برقی، دو حالت رانندگی، چراغ بدرقه، نورپردازی داخلی و نور خودکار، ۶ بلندگو، دوربین ۳۶۰ درجه‌ای، دوربین ثبت وقایع، سیستم تهویه با خروجی ردیف عقب و صندلی‌های تاشو عقب نیازهای یک خانواده معمولی را به‌خوبی برطرف می‌کند.

گرند ویتارا که از فرمانی هیدرولیکی استفاده می‌کند یک نمایشگر ۷ اینچی اطلاعات-سرگرمی دارد که به‌روز نیست اما صدای آهنگ و رسانه را از طریق ۷ بلندگو به گوش سرنشینان می‌رساند. این خودرو دوربین دید عقب هم دارد اما امکانات خاص مثل دید ۳۶۰ درجه ارائه نمی‌کند و در این بخش، بازی را به رقیب چینی می‌بازد.

مقایسه قیمت و نتیجه‌گیری

هدف از انجام این مقایسه این بود که ببینیم آیا پرداخت مبلغ ۲ تا ۲/۵ میلیارد تومان برای سوزوکی کم‌کار، دست دوم  منطقی است یا نه؟ این شاسی‌بلند، قوای فنی قابل قبول دارد و فضای مناسب در اختیار سرنشینان قرار می‌دهد. توانایی آفرود، یک مزیت مهم برای گرند ویتارا به شمار می‌رود که در خودروهای ارزان‌قیمت بازار نیست. کیفیت کابین آن متوسط است و می‌تواند باعث دلزدگی شود. این خودرو اگر کم کارکرد باشد، واقعا بی‌آزار و کم هزینه است اما اگر بخواهید مدل‌های ارزان قیمت و با کارکرد بالای ان را خریدارای کنید، با هزینه‌های وحشتناک نگهداری آن باید کنار بیایید.

در سوی دیگر، ام‌وی‌ام X55 پرو درست مانند یک گوشی چینی به امکانات زیادی مجهز شده است؛ بهره‌مندی از کابین جذاب، وزن کمتر و شتاب بهتر آن را به خودروی شهری مناسب‌تری تبدیل می‌کند.بنابراین اگر هدف شما از خرید خودرو، یک محصول بلندقامت است که برای مسافرت‌ها هم شما را به‌خوبی همراهی کند و در شهر به نیازهای خانواده کم‌جمعیتتان پاسخ دهد، می‌توانید روی ام‌وی‌ام ۱/۵ میلیارد تومانی هم حساب باز کنید اما اگر به فکر استفاده از خودرو به‌عنوان یک شاسی‌بلند واقعی هستید و امکانات دیجیتال برایتان چندان اهمیت ندارد، باید به فکر هزینه بیشتر و تهیه مدل‌ گران‌تری چون سوزوکی گرند ویتارا باشید. نظر شما چیست؟ رقیب گرند ویتارا در بازه قیمتی خود کدام خودرو است؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا