میراث فراری
نیما مجتهد زاده – فراری را برخی مهمترین خودروسازان جهان میدانند؛ خودروسازی که با تولید سریعترین، خاصترین و باپرستیژترین خودروهای جهان حدود 7 دهه است که در عرصه سوپراسپرتها و خودروهای گرندتورر حرفی برای گفتن دارد؛ به طوری که رفته رفته همگان نام و نشان فراری را مترادف با سرعت و زیبایی میدانند اما تاثیر حضور این برند در تمام دوران 70ساله وجودش بیش از ساخت چندین خودرو خاص و سریع بوده است. این اثرات که در تمامی بطن صنعت خودروسازی ایتالیا و جهان رخنه کردهاند، نشان از آن دارند که فراری همواره یکی از مهمترین بازیگران صحنه بوده و هست.
در این مطلب به برخی اثرات تاریخی این برند پرداخته، سعی میکنیم تا چهره واقعی فراری را در جهان خودرو بشناسیم.
ورود جدی فورد به عرصه مسابقات
فورد به عنوان یکی از 3 غول بزرگ صنعت خودرو آمریکا همواره سعی بر آن دارد تا در بازار اروپا و جهان از رقبای اروپایی و هموطنان خود پیشی بگیرد. هنری فورد دوم، مالک کمپانی فورد در دوران شکوفایی صنعت خودرو در آمریکا، یکی از راههای این سبقتگرفتن را شرکت در مسابقات استقامت اتومبیلرانی همانند لمانز دانست؛ اما به دلیل عدم وجود تشکیلات کارآمد، تجربه و دانش کافی تصمیم گرفت تا با خرید فراری به طور غیرمستقیم به این عرصه وارد شود. علاوه بر این فراری میتوانست به نحوی در حضور فورد در بازار ایتالیا کمک کند و فورد هم با قرار دادن امکانات مالی و تجهیزات مناسب و پیشرفته، میتوانست فراری را صاحب شبکه فروشی فوقالعاده در ایالات متحده کند. انزو فراری در اوایل دهه60 به دلیل نیاز به یک پشتیبان مالی و حامی قدرتمند به دنبال فروش بخشی از سهام فراری بود. فورد با دیدن این فرصت طلایی به سرعت با فراری وارد مذاکره شد. پس از برخی مذاکرات اولیه در سطح معاونان و مشاوران، روند توافق سرعت گرفت و کمکم زمزمههای فروش 40درصد سهام فراری به فورد آمریکا در محافل خودرویی شنیده میشد.
در نهایت مذاکرات به سران 2 کمپانی رسید و شخص فراری و فورد بر سر میز مذاکره نشستند اما پس از 24 ساعت مذاکره مداوم و طاقتفرسا، به ناگاه انزو فراری با ناراحتی و عصبانیت جلسه را ترک و اعلام کرد که حتی یک درصد از سهام فراری را به فورد نمیفروشد. علت این تصمیم انزو فراری آن بود که وی احساس کرده بود در صورتی که فورد سهام فراری را خریداری کند، اختیارات شخص او در کمپانی فراری بسیار کاهش خواهد یافت و دیگر انزو فراری شخص اول و تصمیمگیرنده اصلی نخواهد بود. همچنین هنری فورد دوم تاکید داشت که تمامی تیمهای فراری از این به بعد نام فراری-فورد را یدک بکشند.
این نیز یکی از عواملی بود که به دلخوری انزو فراری و قهر ناگهانی وی انجامید. پس از این مذاکرات، هنری فورد با عصبانیت گفت، کاری خواهد کرد که انزو فراری از تصمیم خود پشیمان شود. پس از آن فورد با همکاری کرول شلبی، شرکت Lola انگلستان را که به دنبال یک حامی ثروتمند بود انتخاب و طرح T70 این کمپانی را خریداری کرد و سرانجام این طرح به فورد GT40 تبدیل شد. این خودرو توانست 4 سال پیاپی قهرمانی مسابقات لمانز را بهدست آورد و فراری را به صورت قاطع و بی چون و چرا شکست دهد. در کنار آن کرول شلبی ایده ساخت نمونه کوپه مسقف خودرو کبرا را اجرا کرد و خودرو افسانهای «شلبی کبرا دیتونا» را پدید آورد. این خودرو توانست در 2 فصل پیاپی در مسابقات اروپا، فراری را شکست دهد. با آنکه فورد بعدها به حضور موفق خود در مسابقات لمانز و پیستهای اروپایی ادامه نداد، اما توانست به جهانیان نشان دهد که برای شکست دادن رقیب میتوانید اقدام و با نشان دادن تواناییهای خود، آن را تحقیر کنید.
پدید آمدن لامبورگینی
فروچیو لامبورگینی یک میلیونر ایتالیایی بود که در بولونیا یک کارخانه ساخت تراکتور را اداره میکرد. او به عنوان یک جنتلمن ایتالیایی، از همان ابتدا علاقه شدیدی به فراری داشت و مشتری پروپاقرص خودروهای این برند بود؛ اما در دیداری که انزو فراری با مشتری دقیق و زیرک خود یعنی آقای لامبورگینی داشت، فروچیو ضمن تقدیر و تمجید از محصولات فراری، به انزو گله کرد که کلاچ و راحتی محصولات شرکت فراری به اندازه باقی ویژگیهای آنها عالی نیست. اما انزو فراری که به تندمزاجی و صراحت بیان معروف بود به نحوی دندانشکن به فورچیو گفت که اگر بهتر از این میتوانید بسازید، خودتان دست به کار شوید! همین کافی بود تا فروچیو خشمگین شود و به فکر ساخت خودرویی بهتر از فراری بیفتد. در ابتدا او با جذب عدهای از مهندسان زبده شرکت لامبورگینی را با هدف ساخت خودروهای GT بهتر از فراری تاسیس کرد، اما در همین اثنا انزو فراری با برخی زیردستان و مهندسان شرکتش درگیر شد و همه آنها را به دلیل اعتراضی که نسبت به مدیریت وی داشتند، اخراج کرد. همین مهندسان (همانند جیوتو بیتزارینی، طراح پیشرانه فراری 250 GTO) توسط لامبورگینی جذب شدند و توانستند مسیری هموار و محکم را برای لامبورگینی بسازند. انزو فراری در ابتدا لامبورگینی را جدی نگرفت و آن را همانند کمپانیهایی مانند مزراتی و ایزو، یک رقیب کمجان پنداشت. اما لامبورگینی با معرفی دومین خودرو خود یعنی میورا در سال 1966 توانست شوکی بزرگ به فراری و تمامی صنعت خودرو وارد کند. جرأت مهندسان لامبورگینی در ساخت خودرویی موتور وسط با آن طراحی عجیب و خارقالعاده برای خیابان و رقابت با امثال فراری ستودنی بود. پس از میورا بود که فراری حس کرد جایگاهش به عنوان برترین سازنده سوپراسپرت به خطر افتاده و سعی کرد با ساخت دیتونا و دینو جایگاه خود را بازیابد. اما لامبورگینی باز هم همگان را شوکه کرد و این بار با کونتاش توانست شوک بزرگتری را به جهان خودرو وارد کند. با آنکه در دهه 80 لامبورگینی به تر و تازگی دهههای قبل نبود و بارها به مالکان متعددی سپرده شد، اما در نهایت تندمزاجی انزو فراری به پدید آمدن خشنترین سازنده سوپراسپرت و اصلیترین رقیب فراری انجامید.
Racing Car For the Road
امروزه خودروسازان بسیاری در جهان وجود دارند که تلاش میکنند خودروهایی را تولید کنند که برچسب «خودرو مسابقهای برای جاده» را یدک میکشند. این تلاش اما از کی و چگونه آغاز شده است؟ از میانه دهه 50 میلادی خودروهای بسیاری وجود داشتند که برای مسابقات طراحی شده بودند، اما به جاده هم راه مییافتند و توسط برخی ثروتمندان خریداری میشدند. امثال این خودروها را میتوان مرسدس بنز 300SL گالوینگ و جگوار XKSS دانست. با این حال هیچ خودرو خیابانیای وجود نداشت که برای خیابان طراحی شده باشد، اما روح یک خودرو اصیل مسابقهای در آن دمیده شده باشد. این روند در دهههای 60 و 70 میلادی نیز ادامه یافت. خودروهایی همانند پورشه 911 Carrera RS 2.7، بامو 2002 توربو، لانچیا استراتوس و رنو 5 توربو همگی خودروهایی مسابقهای بودند که خود برپایه خودروهای خیابانی شکل گرفته، اما دوباره به خیابان بازگشته بودند. در میانه دهه 80 فراری درصدد بود تا برای گرامیداشت چهلمین سالگرد تاسیس فراری و پیش از فوت انزو فقید، هدیهای به خود کمپانی اعطا کند. اما این هدیه باید چیزی بیش از یک خودرو خاص سریع و زیبا (که مشخصه اکثر فراریهاست) میبود. ایده اصلی کمپانی ساخت خودرویی بود که بتواند یک خودرو خیابانی باشد و در عین حال روح خودروهای مسابقهای در آن دمیده شده باشد. برای این کار پیشنمونههایی بر پایه خودرو 288 GTO ساخته شدند و تحت نظر مهندسان فرمول یک فراری به نمونههای Evoluzione بدل شدند. این پروتوتایپها رفته رفته به نمونههایی قابل استفاده بدل شده، برای بدل شدن به هدیه جشن تولد فراری یعنی F40 آماده شدند. در نهایت در سال 1987 F40 متولد شد. در ساخت این خودرو برخی از مهمترین المانهای منحصربهفرد خودروهای مسابقهای همانند پیشرانه توربو وحشی تحت فشار بالا، بدنه فیبرکربنی و شاسی فضایی فوق سبک، کابین خالی از امکانات حداقلی (حتی کفپوش!) و عدم وجود هرگونه تجهیزات ایمنی به کار گرفته شده بود. با وجود آنکه انزو فراری تصمیم گرفته بود تا تنها 299 دستگاه از این خودرو خاص تولید شوند، اما به دلیل استقبال قابل توجه هواداران، بیش از 1200 دستگاه از این خودرو تولید شد. این نشان از آن داشت که ثروتمندان و علاقهمندان سوپراسپرتها نهتنها با فلسفه وجودی این خودرو که فاقد هرگونه امکانات رفاهی بود مشکلی نداشتند، بلکه این ایده برایشان بسیار ناب و جذاب بود. همین سبب شد تا خودروسازان دیگری در دهه 90 و پس از آن به فکر ساخت خودروهایی با همین فلسفه بیفتند. پاگانی زوندا، مکلارن F1 و باقی فراریهای تولید محدود (انزو، لافراری و F50) از جمله مهمترین این خودروها بودند. همین سبب شد تا المانها و تکنولوژیهای خاصی همانند گیربکس نیمه اتوماتیک با شیفتر پشت فرمان، ترمزهای سرامیکی و کربنی و تجهیزات اکتیو آیرودینامیکی از جمله مهمترین این تکنولوژیها هستند که همگی از پیست مسابقه به خیابانها راه یافتهاند و فراری هم تقریباً مبدع تمامی این تکنولوژیها و ورودشان به دنیای خودروهای خیابانی بوده است.
دعوتنامه خودرویی!
همواره خودروسازان بسیاری وجود داشتهاند که به طور سفارشی و برای مشتریان خاص خود خودروهایی مجلل و اصطلاحاً سفارشی تولید میکنند. اما این روند تکراری طولانیمدت، اخیراً دچار تغییری شگرف شده است. داستان از این قرار است که فراری برای مدلهای خاص و سفارشیاش، خود به دنبال مشتری میگردد و از میان بهترین فراریبازهای جهان، برترین را برای خودرو مذکور انتخاب میکند. این روند مشتریگزینی فراری از خودرو انزو آغاز شد و با آنکه موجی از انتقادات را در پی داشت، اما به نحوی در میان ماشینبازان جهان جا افتاد و کمکم مورد توجه قرار گرفت. بعدها فراری پایش را فراتر نهاد و برای ساخت خودروهایی سفارشی، پیشنهاد همکاری را به طور مخفی برای برخی فراریبازهای قهار ارسال میکرد و پس از دریافت نظر مثبت آنها، پروژه را تعریف میکرد. این پروژهها که با کد SP شناخته میشوند، بهتازگی و تقریباً هرسال میوههایی عجیب و خارقالعاده را به سطح خیابانهای جهان راهی میکنند. با آنکه ساخت خودروهای سفارشی و این نوع تشریفات سالهای سال و از دهه 20 میلادی رواج داشته، اما فراری این روند را وارد عرصهای جدید کرده است. پس از موفقیت فراری، امروزه مکلارن و برخی خودروسازان دیگر نیز به سراغ این روش رفتهاند و به نحوی سعی میکنند تا در جذب پرستیژ و شخصیت از رقیب دیرینه خود عقب نیفتند.