ناکاجیما کیکا
جنگ جهانی دوم ناگفتههای زیادی دارد و این بار میخواهیم به بررسی ناکاجیما کیکا، جنگنده مرموز ژاپن در آن دوران بپردازیم.
به گزارش دنده 6 – حدود یک سال پس از نابودی ناوگان جنگی آمریکا در پرل هاربر، ژاپن در نبرد گوادالکانال که در آگوست ۱۹۴۲ شروع شد و تا فوریه ۱۹۴۳ ادامه داشت شکست سنگینی را تجربه کرد. نبرد زمینی و دریایی ارتش آمریکا باعث شد ژاپنیها از مواضع خود عقبنشینی کنند. این کشور آسیایی داراییهای با ارزش خود در جنگ را از دست میداد و البته آمریکاییها نیز همچنان بر شدت حملات خود میافزودند. اما امپراتور هیروهیتو تا آگوست ۱۹۴۵ تسلیم نشد. احتمالاً فرماندهان نظامی ژاپن فکر میکردند که همچنان میتوانند ورق را برگردانند و آمریکا را شکست دهند. آنچه ژاپن نیاز داشت یک سلاح خوفناک بود و مهندسان ژاپنی در حال کار روی چنین چیزی بودند: ناکاجیما کیکا! با اینکه جت مرموز موردبحث نتوانست ژاپن را نجات دهد اما شکی وجود ندارد که دستاوردی مهم برای این کشور بود. اگر کیکا در زمان دیگری تولید میشد شاید میتوانست تأثیر قابلتوجهی روی نتیجه جنگ بگذارد. در این مقاله میخواهیم جنگنده موردبحث را بهطور کامل معرفی کرده و تأثیر نهایی آن روی تلاشهای نظامی ژاپن را بررسی کنیم.
در طراحی بدنه ناکاجیما کیکا از جنگنده Me 262 آلمان الهام گرفته شده است. Me 262 اولین جنگنده هجومی دنیا به شمار میرود و پس از مشاهده تستهای پروازی احساسبرانگیز هواپیمای آلمانی، فرماندهان ژاپنی مطمئن شدند Me 262 همان چیزی است که باید الهامبخش جنگنده مرموز ژاپن باشد. البته شروع پروژه توسعه این جنگنده در سپتامبر ۱۹۴۴ با سختیهای روبرو شد. اولین دشواری این بود که جنگندهها محصولاتی کاملاً جدید به شمار میرفتند و پیشرانههای آنها هنوز به خوبی شناخته نشده بود.
Me 262
ژاپن تلاش داشت با کمک متحدان آلمانی خود این مشکل را رفع کند و به همین خاطر ژرمنها قطعات مربوط به پیشرانهها و اسناد و سایر مواد لازم را راهی ژاپن کردند تا بتوانند ناکاجیما کیکا را بسازند اما آمریکاییها زیردریایی حامل این قطعات را غرق کرد و ژاپنیها نتوانستند به اسناد و قطعات لازم دست یابند. در واقع فقط یک سند توانسته بود به دست مهندسان این کشور برسد. با این وجود نیروی دریایی ژاپن توانست پیشرانه توربوجت Ne-20 را بسازد. اگرچه این پیشرانه در حالت آزمایشی قرار داشت اما محصولی برجسته بود و میتوانست نیرو محرکه یک هواپیمای کوچک اما مؤثر باشد.
به دلیل اینکه ناکاجیما کیکا در اواخر جنگ جهانی دوم تولید شد بنابراین امکان تخمین میزان مؤثر بودن آن غیرممکن است. البته نگاهی به مشخصات این جنگنده نشان میدهد که ژاپنیها سلاحی با پتانسیلهای چشمگیر ساختهاند. دو پیشرانه Ne-20 روی این جت نصب میشدند، جتی که طول و عرض حدود ۸.۲ و ۹.۷ متری داشت و وزنش به ۴۰۸۰ کیلوگرم میرسید. ابعاد جنگنده ژاپنی کوچکتر از Me 262 بود و همچنین وزن کمتری هم داشت. البته مسراشمیت میتوانست به حداکثر سرعت ۸۷۰ کیلومتر در ساعت برسد که آن هم جزو تفاوتهای کلیدی دو جنگنده به شمار میرود. این در حالی است که حداکثر سرعت ناکاجیما کیکا حدود ۶۹۵ کیلومتر در ساعت بود و شعاع پروازی آن بسته به نوع سلاح حمل شده به حدود ۲۸۰ کیلومتر میرسید. جنگنده مرموز ژاپنی با این مشخصات شاید نمیتوانست در برابر نیروی هوایی آمریکا و به ویژه P-51 موستانگ برتری محسوسی داشته باشد اما همچنان سلاحی کلیدی برای ژاپنیها به شمار میرفت.
ناکاجیما کیکا ثابت میکرد که نقاط ضعف مشابه جنگنده مسراشمیت را دارد. هواپیمای آلمانی از کمبود متریال رنج میبرد و پیشرانه توربوجت آن نیز ضعفهایی داشت که در نهایت موجب شد تنها ۳۰۰ فروند آن در جنگ مورد استفاده قرار گیرد. علیرغم برتریهای فنی، Me 262 در نهایت راه به جایی نبرد چراکه در تیررس دشمن قرار میگرفت و قبل از رسیدن به سرعت بالای خود از بین میرفت. ناکاجیما کیکا نه تنها فاقد مزیت سرعت بالای Me 262 بود بلکه حتی از فاز آزمایشی اولیه نیز بدون مشکل عبور نکرد. پروتوتایپ این جنگنده در آگوست ۱۹۴۵ پرواز کرد و پرواز مجدد آن به دلیل ناهماهنگیهای رخ داده لغو شد. ژاپن چند روز بعد از پرواز آزمایشی جنگنده خود تسلیم شد و نیروهای آمریکایی با پیشروی در خاک ژاپن وارد کارخانه ناکاجیما شده و جنگندههای نیمه ساخته و رها شده را دیدند. کیکا سلاحی خلاقانه بود و بالهای مستقیم آن برای پنهانکاری بهتر تا میشدند. همچنین این جنگنده از انعطاف کافی برای حمل سلاحها و بمبهای متنوع برخوردار بود. با نهایی شدن تسلیم ژاپن در جنگ جهانی دوم، توسعه این جنگنده مرموز قبل از عملیاتی شدن متوقف شد و کیکا برای همیشه به خاطرات پیوست.