نگاهی به امپراتوری تاثیرگذارترین چهره صنعت خودرو
روایتی که تمام بخشهایش حول فولکسواگن و مدیر سابق آن، «فردیناند پیئک»، یا طوری که ما صدایش میکنیم “فردیناند پیچ” میگردد!
به گزارش دنده 6 – تمام صنعت خودروی جهان بهمدت پنجاه سال، موفقیت خود را مرهون دستاوردهای او بود؛ مردی که نامش روی هیچ خودرویی ثبت نشد. با این همه، خودروهایی که او مسئولیت ساخت آنها را بر عهده داشت برای همه آشنا هستند؛ چون فناوریهای پیشرفته آن محصولات نهایتا راهخود را به مدلهای عامهپسند باز کردند.
پایان یک عصر
نام بنتلی مترادف استفاده از مواد باکیفیت چون چوب و چرم است؛ در عین حال کوپه کانتیننتال اسپید از این برند میتواند درعرض ۲.۹۹ ثانیه به سرعت معیار ۱۰۰ کیلومتربرساعت برسد. این مدل از یکی از چگالترین موتورهای جهان که ۱۲ سیلندر آن فضای ۸ سیلندر عادی را اشغال کرده و رویهمرفته ۶۵۰ اسب بخار قدرت تولید میکنند، استفاده میکند. هر چند کانتیننتال شهرت خوبی هم دارد اما بنتلی اعلام کرده بههمراه برند خواهرش، بوگاتی، پیشرانه W12 را برای همیشه کنار خواهد گذاشت. این حرکت پایانی رسمی بر عصری بود که در آن، یکی از قدرتمندترین مدیران صنعت خودرو بر فولکسواگن و زیرشاخههایش فرمانروایی میکرد.
پیشتازان صنعت خودرو
صنعت خودروی جهان به بازههای مشخصی تقسیم میشود که در هر کدام از آنها، یک انسان بهخصوص درخششی بیمانند داشته است. برای مثال میتوان به عصر «گوتلیب دایملر» اشاره کرد که در آن زمان خودرو اختراع شد یا عصر «تویودا» که با تاسیس تویوتا به بهبود و انقلاب در بهینهسازی خط تولید پرداخت. پس از آنها هم نوبت به مردی میرسد که چندینوچند شرکت را از ورشکستگی نجات داد و زیر یک پرچم جمع کرد تا بزرگترین و قدرتمندترین خودروساز را جهان را پایهریزی کند. آن مرد «فردیناند پیئک» بود که بهجای تمرکز بیچونوچرا روی پول سهامداران، روی ساختن خودروها و مسابقهدادن با آنها تمرکز داشت.
پیئک و خاندان پورشه!
نوه «فردیناند پورشه اول»، آغازگر جریان پورشه، و پسرعموی فردیناند پیئک یعنی «بوتزی پورشه» مسئولیت خلق کوپه موفق ۹۱۱ را برعهده دارد. زمانی که کار او روی پروژه ۹۱۱ خاتمه پیدا کرد، پیئک وارد برند پورشه شد و تمام خط را متوقف کرد. او در ۶ ماه اول کاری خود موفق شد شرکت سازنده پیشرانه نسل نخست ۹۱۱، مزگر، و تیم مدیریتی پورشه را راضی کند که باید در این خودرو از سیستم روغن دیگری استفاده کنند تا این کوپه توان رقابت و مسابقهدادن را داشته باشد.
پیئک زمان خود در پورشه را صرف بهبود و توسعه مدلهای مسابقه با پیشرانههای مختلف دیگری هم کرد: از نمونه ۴ سیلندر گرفته تا ۱۲ سیلندر. اوج هنر کاری او مسابقهدهنده ۹۱۷ بود که با تکیهبر موتور ۱۲ سیلندر تویین توربوی تخت خود ۱,۱۰۰ اسب بخار قدرت تولید میکرد. اما مشکلات خاندان پورشه باعث شد تا دست پیئک از مدیریت این برند کوتاه شود و شرکت مشاوره خود را آغاز کند؛ شرکتی که بلافاصله از مرسدسبنز سفارش گرفت و نخستین موتور ۵ سیلندر خانوادگی جهان را خلق کرد.
پیئک پس از همکاری با مرسدسبنز، همکاری با آئودی را آغاز کرد و یک موتور ۵ سیلندر گازی را برای این شرکت توسعه داد تا از شر موتور وانکل آن خلاص شود. دقیقا در همان دوره که آئودی برای تثبیت هویت خود مشکل داشت، یک مهندس این شرکت، ایده استفاده از سیستم چهار چرخ محرک را به پیئک عرضه کرد. او هم تمام تلاش خود را روی جلب رضایت مدیران فولکسواگن گذاشت تا هزینه ساخت آئودی کواترو را بپردازند. سرانجام کواترو وارد مسابقات شد و جایگاه نخست را از آن خود کرد و به مشتریان مرسدسبنز و بیامو دلیلی داد تا به خرید یک آئودی هم فکر کنند.
TDI و DSG
ایده ترکیب موتور توربوشارژر و تزریق مستقیم سوخت برای پیئک جذاب بود تا اینکه با افزایش قدرت مدیریتیاش در فولکسواگن، دستور توسعه نخستین موتور دیزلی TDI را داد. این فناوری نشان داد که دیزل هم میتواند جایگزین مناسبی برای بنزین باشد. در پی این دستاورد، پیئک مدیریت گروه خودروسازی فولکسواگن را در دست گرفت که بهگفته متخصصان، تنها ۶ ماه با ورشکستگی فاصله داشت.
او کار خود را با یک هدف متناقض آغاز کرد و میخواست فولکسواگن خودرویی بسازد که از مرسدسبنز هم بهتر باشد؛ البته که با تولید نسل سوم هاچبک گلف R32، دقیقا همین کار را انجام داد. موتور ۶ سلیندر این خودرو آنقدر خوب بود که توسط مرسدسبنز خریداری شد، صدای فوقالعادهای داشت و نخستین خودروی جهان بود که بهشکلی درستدرمان به جعبهدنده دوکلاچه خودکار (DSG) مجهز شده بود.
عملیات نجات
از دیگر برندهای درحال سقوطی که توسط پیئک نجات پیدا کرد، میتوان به سوپراسپرتساز محبوب ایتالیایی، لامبورگینی، اشاره کرد. پیئک با تولید یک محصول با دو نام متفاوت، دو خودروی متفاوت را وارد بازار کرد که نهایتا آئودی R8 و لامبورگینی گالاردو نام گرفتند. در این دوران، پیئک از فروش یک خودرو با دو برند و ساخت دو خودرو با یک ساختار مشخص استفاده زیادی میکرد اما کار او یک تفاوت اساسی داشت. برخلاف سایر خودروسازان که یک محصول ارزان را شالوده کار خود قرار میدادند و بعد از روی آن، یک محصول گران توسعه میدادند، پیئک پایه کار خود را محصولی بالارده قرار میداد و برای فروش مناسب، نسخهای اقتصادی از آن را توسعه میداد.
گالاردو هم یک لامبورگینی خوب بود و هم یک آئودی اقتصادی مناسب. اگر تمرکز پیئک روی آئودی قرار میگرفت، کار برای ایتالیاییها خراب میشد. درست همان بلایی که سر شاسیبلند اوروس آمده است چراکه با استانداردهای یک لامبورگینی تولید نشده؛ اوروس یک آئودی Q8 با نشان لامبورگینی است. پیئک از قدرت اقتصاد استفاده میکرد تا خودروهای اقتصادیاش را با قطعات خوب بسازد و بهلطف فروش زیاد، این کار را توجیه میکرد.
تولد پدیده قرن: ویرون
با کنار رفتن پیئک از سمت مدیریتی پورشه، رکورد سرعت بخش مستقیم پیست لمان موسومبه «مولسان» توسط پژو WM P88 دزدیده شده بود؛ این خودروی مسابقهای با دستیابی به سرعت ۴۰۷ کیلومتر بر ساعت، رکورد پورشه ۹۱۷ را شکسته بود. همین شد که پیئک در زمان معرفی ویرون با اعتمادبهنفس کامل اذعان کرد: این خودرو به سرعت ۴۰۷ کیلومتر بر ساعت میرسد. هدف او شکستدادن یک مسابقهدهنده با خودرویی جادهای بود!
نتیجه کار او ،ویرون، تنها به سریعترین خودروی جهان تبدیل نشد؛ این ابرخودرو با به پشت سر گذاشتن مرز سرعت ۳۵۰ کیلومتری مکلارن F1، نخستین ابرخودروی جادهای جهان، یک بار برای همیشه نام مکلارن را نیز زیر سایه بوگاتی قرار داد. تولد ویرون انتقام پیئک از صنعت خودرو بود که سالها پیش، دست او را از مدیریت پورشه کوتاه کرده بود و از آن زمان نتوانسته بود خودرویی در حد پورشه ۹۱۷ بسازد.
هدف آخر: بهینهسازی
هدف بعدی پیئک پس از ویرون، خلق بهینهترین خودرو جهان بود. خودرویی که مانند ویرون از بدنهای تمام کربنی، دیسک ترمز کربنسرامیکی، موتور توربوشارژ و جعبهدنده ۷ سرعتی DSG سود میبرد و برخلاف ویرون، تحت برند فولکسواگن رونمایی میشود. فولکسواگن آنقدر در کار ساخت کوپه دونفره XL1 موفق بود که در آن خبری از سیمهای بیرونزده و انواع مشکلات برقی و موتوری مدلهای کمتولید نبود. نهایتا ۲۰۰ دستگاه XL1 تولید شد تا این خودروی ۲ سیلندر با مصرف کمتر از ۱ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر برای همیشه در خاطرهها بماند.
کلید طلایی پیئک
کلید اصلی ماجرا بهمعنای واژه در کلید (سوئیچ) این خودروها بود. همین یک قطعه آنقدر خوب ساخته شده بود که فولکسواگن پس از ساختنش برای سدان لوکس فائنتون، از آن در مدل گلف، XL1 و حتی ویرون استفاده کرد. استراتژی استفاده از قطعات مشترک پیئک باعث شد تا در بازی صنعت خودرو پیروز شود و مدیریت خانواده فولکسواگن یعنی آئودی، پورشه، بنتلی، بوگاتی، لامبورگینی، سئات و اشکودا را به بهترین نحو انجام دهد. سبد محصولات فولکسواگن شامل همه نوع خودرویی میشد، از اقتصادیترین مدلها گرفته تا سریعترین ابرخودروی جهان!
دیزل گیت
دکتر فردیناند پیئک با رساندن فولکسواگن به اوج خود، ماه آوریل سال ۲۰۱۵ و در سن ۷۸ سالگی، مدیریت فولکسواگن را به هیئتمدیره آن واگذار کرد؛ گویا میدانسته که هر آنچه در توان داشته انجام داده یا اینکه از اتفاقهای بعد از آن باخبر بوده است! تنها ۵ ماه پس از کنارهگیری پیئک، رسوایی دیزلگیت و تقلب فولکسواگن در انتشار آلایندههای محصولاتش به سرتیتر خبرهای جهان تبدیل شد. در قلب تمام این خبرها هم موتور محبوب پیئک یعنی TDI قرار داشت.
فولکسواگن با جاسازی دستگاهی که در تستهای ایالاتمتحده، انتشار آلایندگی خودروهایش را کمتر از حد واقعی نشان میداد؛ پس به دادگاه رفت و مجبور به پرداخت غرامت ۴۰ میلیارد دلاری شد. البته پیئک اعلام کرد که از این دستگاهها بیخبر بوده است چون پس از زمامداری او استفاده شده بودند.
راه پیش رو
با خروج و سپس مرگ پیئک، فولکسواگن تنها با مدیر توانمند خود خداحافظی نکرد بلکه با مدلهای محبوب خود نیز وداع داشت. کانتیننتال به آخرین خودروی بنتلی با موتور W شکل دوره پیئک تبدیل شد. بوگاتی تنها پایان W16 را اعلام نکرد بلکه بدون مدیریت پیئک آنقدر سردرگم شد که کلید خانه خود را به یک سوپراستار کوآت تحویل داد. دیگر خبری از موتور VR6 نیست. موتور ۵ سیلندر آئودی درحال خواندن غزل خداحافظی است و حتی هاچبک گلف، قلب تپنده فولکسواگن در نیم قرن اخیر، هم برای زندهماندن به کمک نیاز دارد.