پارک مویی 20 میلیاردیها
به گزارش دنده 6 – 26 ساله است و با لبخند میگوید از 9 سالگی پشت فرمان نشسته است. با هیجان به گوشی تلفن همراهش اشاره میکند که چقدر فیلمش در فضای مجازی، به اشتراک گذاشته شده است. پیروزمندانه و با حسی حاکی از برتری، مهارتش را در پارک کردن یک خودروی لکسوس 20 میلیاردی در کنار یک بیام و که قیمتش را 14 میلیارد و نیم گذاشتهاند، به رخ میکشد. به نظر میرسد در حین پارک، سرتاسر طول دو خودرو به هم کشیده میشوند اما دوربین که نزدیک میرود، فاصله یک سانتی متری بین دو خودرو دیده میشود. یعنی همان که به «پارک مویی» معروف است و جزو مهارت برخی رانندگان به شمار میرود.
به تازگی پارک کردن خودروها در فاصلههای بسیار نزدیک به هم، تبدیل به رقابتی جالب میان نمایشگاه داران شده است. کل کل پسران جوانی که در این نمایشگاهها بهعنوان فروشنده کار میکنند اما مهارتی خاص در جابهجایی خودروهای گران قیمت مشتریان در فضای محدود گالری دارند، به راه افتاده است.
اینجا در این نمایشگاه در خیابان خرمشهر که فاصله بین خودروها به کمتر از یک سانت میرسد، حدود 12 خودروی گرانقیمت و چند دستگاه موتورسیکلت پارک شدهاند که در لحظه نخست، تصورت این است اینها پارک شده بودند که دورشان دیوار شیشهای کشیدهاند. یا شاید شیشهها متحرکند. اگرنه فاصلهای برای جابهجا کردن آنها نیست.
در میان خودروهایی که شکل ظاهری و قیمتشان هوش را از سر میبرد، یک مرسدس بنز کلاسیک s300 که روی پلاکش نوشته شده «تاریخی» خودنمایی میکند؛ درست چسبیده به دیوار شیشهای رو به خیابان. فروشنده میگوید قیمتش را مشتری 20 میلیارد گذاشته اما پایینتر هم میشود معامله کرد. به فاصله چند میلیمتر از این خودروی زیبا، یک بیامو مشکی پارک شده که قیمتش را 14 میلیارد و نیم گذاشتهاند. خودروهای دیگر قیمتی هر چند پایینتر از اینها، اما در همین حدود دارند تمیزی و براق بودن آنها نشان از اهمیت جلوهشان در نظر مشتری دارد و همین کار را سختتر میکند. اینکه کمترین خط و خراش، آسیب به بدنه و جزئیترین خسارت سطحی به این خودروها هر کدام میلیونها تومان میتواند افت قیمت برایشان داشته باشد. شاید به همین خاطر است که برخی نمایشگاه داران از جکهای چرخدار برای جابهجایی این خودروهای لوکس استفاده میکنند و برخی هم از فروشندگانی با مهارت بالا.
بهروز پسر 24 سالهای که در دفتر یک نمایشگاه خودرو در خیابان آپادانا پشت میز نشسته است، مثال جالبی میزند: چگونه یک غواص به کوسه نزدیک میشود، ما هم این طور با دقت و تمرین خودرو را جابهجا میکنیم.
او میگوید: صبح تا شب شاید 20 بار مشتری میآید و ماشینها را جابهجا میکنیم. اما در 4 سالی که در این نمایشگاه کار میکنم، هیچ وقت پیش نیامده که خودروها به هم یا به در و دیوار برخورد کنند. چون همه چیز با تمرین و تکرار، شدنی است.
عقیده دارد در این نمایشگاه، او بهتر از دیگران میتواند پارک کند و چندبار هم فیلم گرفته است: شاید دفعه اول ترسناک باشد، اما جسارت میخواهد. رانندههای تریلی را ببینید چطور بدون هیچ آپشنی پارک میکنند.
مهرداد 26 ساله که میگوید راننده پیست آزادی است، به فاصله 200 متری از نمایشگاه قبلی، در حال جابهجا کردن یک خودرو است. با چندبار جلو راندن و عقب رفتن، خودروی گران قیمتی را جابهجا میکند. او ادعا دارد از 9 سالگی مهارت رانندگی را یاد گرفته و مورد اعتماد صاحب نمایشگاه است. در این کار حرفهای است اگرنه همین نمایشگاه روبهرو از جک چرخدار برای جابهجایی استفاده میکند. 5-6 نفری جمع میشوند و فرمان میدهند تا خودرو را جابهجا کنند.
«فیلمهایی که منتشر میکنم، بازدید زیادی دارد.» این پسر با غرور میگوید: پارک کردن مویی خودرو از عهده هر کسی برنمی آید. این کار در نمایشگاههای خودرو، یک شغل نیست بلکه یک مهارت است و برای آنها که میخواهند در یک نمایشگاه مشغول به کار شوند، یک آپشن محسوب میشود.
چند متر آن طرفتر، شیشههای بلند یک نمایشگاه با خودروهای مشکی متالیک نظر رهگذران را جلب میکند و چند مرد جوان که در حال متر زدن درازا و پهنای یک خودرو هستند چون به گفته خودشان ابعاد این خودرو هنوز دستشان نیامده است. صاحب نمایشگاه با اشاره میفهماند که رغبتی به گفتوگو ندارد. اما یکی از کارکنانش، میگوید در اینجا من جابهجاییها را انجام میدهم.
20 سال دارد و از 13 سالگی رانندگی را تجربه کرده است. سختی کارش را مثل کارگران معدن میداند. اما شاید هرگز ظاهر مرتب و آراستهاش با کارگر سخت کوش معدن قابل مقایسه نباشد و درآمدش هم.
علی با اطمینان از این حرف میزند که نگران برخورد خودروها نیست. «من حرفهای هستم. فیلمهایم هست میتوانید ببینید چطور پارک مویی میزنم. اگر هم اتفاقی بیفتد، صاحب نمایشگاه تاوان میدهد. هرگز برایم پیش نیامده که خسارتی به خودروها بزنم.»
او از صاحب نمایشگاه میپرسد اجازه دارد به آن تصادفی اشاره کند که اتفاق افتاد؟ و ادامه میدهد: همه خودروها که اینجا هستند، متعلق به صاحب نمایشگاه نیست و برخی به امانت سپرده شدهاند. یک بار صاحب نمایشگاه، ماشین 13 میلیارد تومانی یک مشتری را که از در خارج کرد، تصادف شد و کاپوتش تا شد. حدود 800 میلیون تومان خسارت دید که خودش داد.
پسرها با راهاندازی گروههایی در فضای مجازی، فیلمهایشان را به اشتراک میگذارند و با هم رقابت دارند. هر کس خودش را در این مهارت برتر میداند و دلیل میآورد. اما رانندگان خودروهای شخصی و کاربران نظرهای متفاوتی دارند.
یکی میگوید: پارک میلیمتری سخت نیست، استرس کار اینجاست که خریدار پولش را نمیدهد یا فروشنده سند نمیزند.
محمد نیک آیین هم عقیده دیگری دارد: به خاطر امکانات و سنسورهای خودروهای گران قیمت است که امکان برخورد آنها با خودروهای دیگر به حداقل میرسد. ماشینهای مدل بالا همگی مجهز به دوربینهای 360 درجه و سنسورهای دقیق هستند که رانندگی را ایمن میکنند. حتی خودروهای چینی با قیمت یک و نیم میلیارد هم همه نوع آپشن دارند.
از نگاه او، جابهجایی خودروها در نمایشگاه، هر روز اتفاق نمیافتد و گاهی ممکن است روزها جابهجا نشوند و ثابت بمانند. ضمن اینکه آشنا شدن با یک فضای ثابت، کار را راحت میکند. دیوارها، ستونها، شیشهها و مساحت همیشگی برای راننده شناخته شده است و آن را میشناسد. چالش تازهای نیست. یک کار روتین است که عادت میشود. بخصوص برای پسرهای جوانی که هم ذوق رانندگی دارند و هم شوق دیده شدن.