اسلایدرکلاسیک

پونتیاک فیرو،از بدترین اسپورت های جهان

فیرو  يك خودروى اسپورت موتور وسط است كه در سال ١٩٨٣ توسط پونتياك معرفى شد. بر خلاف تصور اينكه اين خودرو قابليت اطمينان كمى داشت، اما اين خودرو، مدل بسيار موفقى از نظر فروش بود.

همه ى ٣٧٠١٦٨ مدل اين خودرو در مدت ٥ سال ساخته شد، كارخانه ى پونتياك واقع در ميشيگان نيز مسئول فرآيند مونتاژ اين خودرو بود.

اطلاعات فنى

فیرو  يك خودروى موتور وسط با سيستم ديفرانسيل عقب است و با دو موتور بنزينى ٤ سيلندر ٢/٥ ليترى و ٦ سيلندر ٢/٨ ليترى عرضه مى شد. اين خودرو داراى ٣ مدل سيستم انتقال قدرت بود، سه سرعته ى اتوماتيك، ٤ سرعته و ٥ سرعته ى دستى.

سيستم تعليق مدل هاى توليد شده در سال هاى ١٩٨٤تا١٩٨٧ مبنى بر شاسى شورلت Chevette بود و از يك سيستم تعليق دو جناقى استفاده شده بود. مدل سال ١٩٨٨ داراى سيستم تعليق كاملاً جديد بود. هر چهار چرخ نيز داراى ديسك هاى تهويه دار( ventilated) بودند. بدنه ى اين خودرو نيز توسط پونتياك و Entech توسعه داده شده بود كه به اصطلاح به آن فريم فضايى مى گويند. ساختار بدنه ى اين خودرو يكپارچه (unibody) بود و همچنين داراى پنل هاى پلاستيكى بود.

آيا اين خودرو واقعاً بد بود؟

بر روى كاغذ، اين خودرو فوق العاده بود، كوچك، نسبتاً سبك و بسيار سرگرم كننده. در ابتدا، اين خودرو مورد استقبال خريداران قرار گرفت كه آن را براى هندلينگ و قيمت مقرون به صرفه اش ستايش مى كردند. اين خودرو بسيار جذاب و مقرون به صرفه بود و از همه مهم تر ساخت آمريكا بود. اما بعد از اولين برداشت، بعد از حدود دو سال علاقه مندان به اين خودرو به معناى واقعى كلمه از آن متنفر مى شدند. در دهه اى پر از خودروهاى اسپورت دوست داشتنى از خودروسازان مختلف، فیرو  مانند يك مخلوط غير دقيق از قطعات بود كه در مركز توسعه جنرال موتورز در اواخر دهه ى ٧٠ ميلادى و اوايل دهه ى ٨٠ ميلادى توليد شد.

 

اين همه چيز نيست، هزينه ى تعمير و نگه دارى فیرو  بسيار بالا بود. به خصوص هزينه هاى مربوط به سيستم تعليق مستقل و پيچيده ى اين خودرو به دليل استفاده از سيستم تعليق چندگانه pivot بسيار بالا بود. سيستم خنك كننده نيز بسيار بد كار مى كرد.

 

در ابتدا پونتياك مى خواست كه مدل پايه داراى موتور 1.8ليترى با دور موتور بالا باشد، اما در پايان از يك موتور 2.5 ليترى Iron Duke ارزان قيمت استفاده شد، زيرا در آن زمان اين موتور در دسترس بود و احتياج به سرمايه گذارى بيشتر جنرال موتورز براى توليد موتور جديد نبود. فیرو  قرار بود كه به عنوان يك خودروى اسپورت مقرون به صرفه ى ارزان قيمت باشد. اين موتورها افتضاح بودند. سنگين، پر سر و صدا دور موتور پايين و ضعيف و بى قدرت. نمونه ى بزرگتر وی 6 عملكرد خوبى داشت اما قيمت آن از ١٣٤٨٩ دلار براى سال ١٩٨٧ شروع مى شد، چيزى در حدود ٥٠٠٠ دلار بيشتر از مدل پايه.

 

با توجه به ساختار نوآوارنه ى بدنه ى خودرو با فريم فضايى همراه با پنل هاى پلاستيكى انتظار مى رفت وزن خودرو زير ٢٠٠٠ پوند (٩٠٧ كيلوگرم) باشد. اما در پايان نتيجه ى كار وزن زيادى داشت و بسيار سنگين بود، حتى سنگين تر از خودرويى با همين سايز اما با بدنه ى فولادى. به دليل وزن زياد اين خودرو، بيشتر از ٢٥٠٠ پوند(١.١٣٥ كيلوگرم) فیرو  بسيار کند  بود. در تست هاى جاده اى كه با خودرو در دسامبر ١٩٨٣ انجام شد، در مدل پايه سرعت خودرو در مدت 11.3 ثانيه از صفر تا ٦٠ مايل بر ساعت(صفر تا ٩٧ كيلومتر بر ساعت) رسيد، بيشترين سرعت خودرو نيز ١٠٥مايل بر ساعت (١٦٩كيلومتر بر ساعت) بود.

 

سپس كابوس واقعى فیرو  به بازار آمد. هوندا CRX با يك بدنه ى فوق العاده سبك، موتور جمع و جور و ساختار ساده. اگرچه قدرت آن كمترين از پونتياك بود اما CRX زودتر از حالت ايستاده تا سرعت٦٠مايل بر ساعت مى رسيد، ولي بيشترين سرعت آنها يكسان بود. همچنين رانندگى كردن با CRX بسيار لذت بخش بود. با ضريب درگ ٠/٣٣ در برابر ٠/٣٧٧ براى Fiero خودروى ژاپنى مصرف سوخت كارآمدترى داشت.

 

همچنين مدل هاى اوليه فیرو  آتش مى گرفتند. با توجه به گزارش NHTSA ( National Highway Traffic Safety Administration) در مجموع ١٣٥ خودروى دچار حريق شده ى گزارش شده، ١٢٢ مورد در هنگام رانندگى موتور دچار حريق شده است.

 

مهندسان پونتياك اعلام كرده بودند كه با اين مشكل آشنا هستند. مدت كوتاهى بعد از شروع توليد اين خودرو در سال ١٩٨٣، در نهايت جنرال موتورز در سال ١٩٨٨ قبول كرد كه تست هايي كه در سال ١٩٨٤ بر روى اين خودروها انجام شد نشان مى داد كه سطح پايين روغن موتور مى تواند باعث ايجاد مشكل در شاتون شود كه در نتيجه مى تواند باعث آتش گرفتن محفظه ى موتور شود. ١٠ جراحت جزئى در رابطه با اين مشكل گزارش شد.

 

اما نظر Seyth Miersma نويسنده ى سايت Motor1 چيز ديگرى است. او مى گويد:” اين خودرو در خانواده ى من سابقه ى طولانى دارد. همين الان يك مدل ١٩٨٤ 2M4 قرمز رنگ در پاركينگ خانه ى من پارك شده است. بنابراين من به سختى مى توانم بى طرفانه و منصفانه نظر بدهم، و از آنجا كه فردى هستم كه به خودرو بسيار علاقه دارم، قبول دارم كه اين خودرو آهسته است و بيش از حد پيچيده كه احتياج نبود تا اين حد پيچيده باشد.

 

دليلى كه من اين خودرو را دوست دارم بيشتر احساسى است تا عاقلانه. اين خودرو در اواخر دهه ى ٧٠ براى جنرال موتورز اهميت بسيارى داشت. براى يكى از عظيم ترين شركت ها در جهان و با توجه شرايط بحران مربوط به بنزين در آن زمان ساخت خودروى اسپورت موتور وسط و اقتصادى كار بسيار دشوارى بود. اگرچه كه مدل هاى آخرى اين خودرو از كيفيتى بهترى نسبت به مدل ٨٤ من برخوردار بودند، اما من فكر مى كنم اين خودرو پلى بين خودروهاى جسور قديمى آمريكايى به خودروهاى دهه ى ٨٠ بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا