چرا اتوبوس های اسکانیا مدام کشته می دهند؟
سازمان استاندارد، پلیس راه و وزارت راه چه می کنند؟
پس علت این اتفاق چه بوده است؟ رئیس پلیس راه استان همدان چنین می گوید:
“هم لاستیک های این اتوبوس صاف بود و هم بالا بودن شمار تلفات در این سانحه موید ضعف توجه به استاندارد 4160 مربوط به استحکام اتاق اتوبوس است که مربوط به استحکام اتاق اتوبوس است و مقرر شده بود از ابتدای سال 93 این تست توسط سازندگان اتوبوس انجام شود که متاسفانه تا کنون اجرایی نشده است.”
اما چه برخوردی شد؟
بنا به اعلام پلیس راه پلیس راه استان همدان “شرکت مسافربری ‘جهان گشت مهر’ شهر قم که به اتوبوس دارای نقص فنی و تصادفی صورت وضعیت داده بود به مدت یک سال تعطیل شد” ؛ همین؟!
مشتی نمونه خروار
به پاییز 1391 بر می گردیم و به عنوان مشتی نمونه خروار از آنچه اتوبوس های اسکانیا بر سر مردم می آورند، ماجرای کشته شدن غم انگیز 26 دانش آموز بروجنی را مرور می کنیم. آن روز دانش آموزان سوار بر یک دستگاه اسکانیا راهی اردوی راهیان نور بودند که ناگهان اتوبوس واژگون شد و فاجعه شکل گرفت.
فرمانده پلیس راه کشور در تشریح علت این ماجرا ، چنین اعلام کرد: “یکی از علل حادثه، عدم رعایت نظامات دولتی از سوی شرکت سازنده اتوبوس اسکانیا است که به علت ضعف ستونهای اتصال سقف با بدنه اتوبوس بیشترین علت ضربات وارده به سر و گردن مسافران در این بخش بوده است.”
آن حادثه، نه اولین حادثه مرگبار اسکانیا بود و نه آخرینش؛ کما این که در اردیبشهت امسال نیز واژگونی یک دستگاه اسکانیا، 12 کشته و 18 مجروح برجای گذاشت. بعد از آن حادثه، در اطلاعیه شماره یک پلیس راه “ضعف استحکام سقف و ستون اتوبوس ” علت مشدده حادثه عنوان شد.
اینک نیز دوباره همان حکایت تکرار شده است و اتوبوسی که با سرعت متعارف حرکت می کرده و به دره ای هم سقوط نکرده بوده، صرفاً به علت واژگونی روی سقف ضعیف و کم استحکام آن، 11 انسان را به کام مرگ فرستاد.
و حال چند سوال داریم که امیدواریم مسوولان مربوطه به جای شکایت از رسانه، به این سوالات پاسخ دهند و کاری بکنند:
1 – خانم نیره پیروزبخت، رئیس سازمان ملی استاندارد، در فروردین سال گذشته و در واکنش به اعتراضات گسترده ای که در سطح رسانه ها نسبت به استاندارد اتوبوس اسکانیا وجود داشت ، در کمال خونسردی منتقدان را به جوسازی متهم کرد و گفت:” اعتقاد دارم در مورد اتوبوس اسکانیا و استاندارد و کیفیت آن از سوی برخی جوسازی رسانهای صورت گرفته و من از اصحاب رسانه می خواهم در این زمینه با دقت عمل کنند. اتوبوس اسکانیا از نظر ما استاندارد بوده و تائیدیههای لازم را نیز کسب کرده است.” (+)
جالب اینجاست که سفیر سوئد در ایران در همان روز اعلام کرد که با توجه به دستکاری های انجام شده در تولید این اتوبوس در ایران، تولیدات ایرانی اسکانیا، از شمول استاندارد خارج شده است. سوئد کشور اصلی سازنده اسکانیاست. (+)
از سرکار خانم پرسش می شود این چه استانداردی است که مدام کشته می دهد؟ این چه استانداردی است که در گزارش های رسمی پلیس مکرراً “ضعف سقف و ستون های متصل به آن” مورد اشاره و انتقاد قرار می گیرد؟
گیریم انتقادات دلسوزانه رسانه ها ، جوسازی است، آیا خون های بناحق ریخته شده مسافران این اتوبوس استاندارد هم جوسازی است؟ اصلاً از نزدیک، مغزهای متلاشی شده و گردن های شکسته مسافران که از زیر سقف های استاندارد شده شما بیرون کشیده می شوند را دیده اید؟
کی می خواهید استانداردهایتان را استاندارد کنید تا مردم کمتر تاوان این استانداردهای ناکارآمد را بپردازند؟
2 – آن دسته از نمایندگان مجلس که انشاءالله برای رضای خدا و منافع ملی، مدام سنگ اسکانیا را به سینه می زدند و آن دسته از مسؤولانی که در تلاش بودند پلیس را به خاطر ممنوعیت شماره گذاری محکوم کنند، چه پاسخی دارند در برابر این اتفاقات مرگبار و آیا اگر یکی از اعضای خانواده هایشان هم در اسکانیاها کشته می شدند آیا باز هم دم از تولیدات استاندارد داخلی می زدند؟ ای کاش پلیس، تصاویر قربانیان را به طور محرمانه به این افراد ارسال می کرد و زیرش می نوشت: فقط برای خلوت کردن با وجدان تان!
3 – از پلیس هم انتقاد جدی داریم. مگر نه این است که پلیس در همه جاده های کشور حضور دارد؟ و مگر نه این است که اتوبوس ها مدام در ایستگاه های پلیس راه متوقف می شوند و مدارک شان را جهت ثبت و بررسی ارائه می کنند؟ چرا پلیس اتوبوس های دارای نقص فنی را متوقف نمی کند؟ چرا وقتی پلیس می بیند اتوبوسی، اعم از اسکانیا و غیر اسکانیا، دارای لاستیک های صاف است، آن را متوقف نمی کند؟
یا وقتی می بیند اتوبوسی باک اضافه وصل کرده یا دستکاری های مشهود دیگری انجام داده ، یا چکش های شیشه شکن را که برای مواقع اضطراری تعبیه شده اند را برداشته است و … ، چرا از ادامه حرکت آن ممانعت نمی کند؟
شاید گفته شود که با مسافرانش چه کند؟ سؤال اینجاست که آیا کمی معطلی تا رسیدن اتوبوس های دیگر و راهی کردن مسافران با هزینه شرکت متخلف بهتر است یا این که آن مسافران چند کیلومتر آن طرف تر کشته و مجروح شوند؟
وانگهی، اگر پلیس چند بار این کار را بکند، دیگر شرکت های اتوبوسرانی بین شهری و رانندگان اتوبوس ها جرأت نخواهند کرد با هر اتوبوس دستکاری شده و دارای نقص فنی، جان مردم را به بازی بگیرند. مشکل، همان چند روز اول است ولی قطعاً به خاطر جان هایی که در آینده نجات می یابند، ارزشش را دارد.
4 – وزارت راه و شهرسازی در این میان چه می کند؟ چرا در پایانه های مسافری، نظارت جدی تری بر اتوبوس ها و مسوولان فنی شرکت های اتوبوسرانی ندارد؟ آیا فقط شمردن تعداد مسافران و تطبیق آن با بلیت ها مهم است و نظارت جدی بر کیفیت و سلامت اتوبوس ها، کار پیش پا افتاده ای است که نیاز چندانی بدان احساس نمی شود؟ همه چیز که فروش بلیت نیست!
چرا شرکت سازنده را ملزم نمی کنند اتوبوس های تولیدی اش را فراخوان و مقاوم سازی کند؟ آیا قرار است هزاران اتوبوس مشابه، سالیان سال در جاده ها تردد کنند و به خاطر سوانحی که در همه جای دنیا تلفات ندارد یا خیلی کم دارد، ملت کرور کرور کشته و زخمی شوند؟!
نمی شود که یک کارخانه اتوبوس هایی با بدنه ضعیف بسازد، یک عده هم در آن دستکاری و کار راخراب تر کنند ، ملت را سوار نمایند و وزارت راه و پلیس هم بی توجهی کنند و بعد از هر تصادف، بروند تعداد کشته ها و مجروحان را بشمارند و گزارش دهند که چون سقف ضعیف بود یا چون در اتوبوس دستکاری کرده اند، مردم کشته شدند؛ تا تصادف و مرگ بعدی خداحافظ!
به نظر بنده تمام این اتفاقات و حواشی با هدف خاصی نقل میشه،ما همه روزه از این صوانح رانندگی داریم اما فقط نمونه های اسکانیا هست نشون داده میشه،توی ناوگان اتوبوسرانی،اتوبوسهایی از برند بنز،ولوو،رنو،مان،هیوندای و … هست،اما هیچکدام از اینها تصادف نمیکنند!!!
در ضمن شرکت عقاب افشان که اتوبوسهای اسکانیارو تولید میکنه از زیر مجموعه های شرکت ماموت هست،صحبت از یکی از با کیفیت ترین واحدهای صنعتی کشور هست که صادرات به کشورهای اروپایی داره.
همینطور منطق حکم میکنه وقتی یک اتوبوس با وزن شاسی و متعلقات سیستم تعلیق و موتور و انتقال نیرو و اتاق و… بیاد رو سقف اون هم نه به آرومی بلکه با ضربه نتیجش چیزی غیر از له شدن سقف نیست.
همچنین هیچکدوم از سرنشینان اتوبوس که کمربند هم نمیبندن و در هنگام تصادف پرت میشن اینور اون ور!!! حتی اگه داخل زیردریایی اتمی هم باشی و بغلتوننت بعید میدونم جون سالم بدر ببری.
اما سخن آخر اینکه شرکت تولید کننده اسکانیا در ایران زمانی که شروع به کار کرد بازار خیلی از برندها الاخصوص ولوو(رانیران)که داشتن توی بازار بی رقیب حسابی جولان میدادن خراب شد،حالا میخوان به هر طریقی هست بازار از دست دادرو بازیابی کنند و ….این داستان هایی که میبینیم پیش میاد!!!
متاسفانه این نوع سوانح برای تمامی مدلهای اتوبوس و سایر وخودروها پیش میاید و صرفا مختص به برند خاصی نیست و اما اصل مشکل از کجاست.
مشکل در عدم نظارت سازمان استاندارد است جالب است جاهائی که کار تولیدی و اجرائی انجام میدهند مانند خودروسازی دولتی هستند و در برابر واگذاری به بخش خصوصی شدیدا مقاومت میکنند ولی بخش نظارت که در تمام دنیا مستقل و معمولا در اختیار دولت است درایران توسط سازمان استاندارد به بخش خصوصی واگذار شده است.
دومین مورد فرافکنی سازمان استاندارد در خصوص نظارت بر کیفیت خودرو است که با نام استانداردهای 55 گانه خودرو ازش نام میبرند که در واقع 55قلم از قطعات مورد استفاده در خودرو را شامل میشود مثلا لنت ترمز و هیچگونه نظارتی بر سیستم ترمز ندارند و به هیچ عنوان در مورد کفایت یک سیستم ترمز برای مثلا یک تریلر اظهار نظر نمیشود. و یا در مورد شاسی و مقاومت بدنه و ستونها که مطلقا موضوع مسکوت مانده است.
مورد سوم این است که حتی همین 55قلم کالا هم به درستی کنترل نمیشود مثلا لاستیک خودرو که همین چند روز قبل یک دستگاه اتوبوس در محور قم البته با برندی غیر از اسکانیا به دلیل استفاده از لاستیک چینی و ترکیدن 10 کشته داد.نه در بازار و نه در مبادی با وجود داشتن قوانین بسیار قوی, سازمان استاندارد کمترین اثر گذاری را در جلوگیری و یا جمع آوری کالاها و لاستیکهای بی کیفیت ندارد.
وقتی میپرسی چرا این وظایف سنگین و حاکمیتی که قانون بر عهده شما گذاشته را به این راحتی به بخش خصوصی که در این زمینه از قدرت کافی برخوردار نیست واگذار میکنید ؟میگویند :هیچکدام از سازمانهای استاندارد کشورهای پیشرفته کار نظارتی نمیکنند و فقط کار تدوین را انجام میدهند!!!در حالی که اون سازمانها فقط در نام با ما مشترک هستند و قوانین و وظایفی که قانون گذار بر عهده استاندارد ایران گذاشته را بر عهده ندارند و سازمانهای دیگری با نام دیگری وظایف کنترل کیفیت تولیدات و خدمات را بر عهده دارند که هیچگاه هم حاضر نیستند وظایف خود را واگذار کنند مانند consumer service(سرویس مصرف کننده) که در آمریکا وظیفه حمایت از مصرف کنندگان و نظارت بر کیفیت کالاها و خدمات را بر عهده دارند .
موارد دیگری نیز هست از جمله نگاه یکسان به موضوع ایمنی در خودروهای شخصی و عمومی که میبایستی در خودروهای عمومی سخت گیرانه تر باشد و حتی رعایت بیشترین سرعت مجاز هم از دید پلیس یکسان است هم اتوبوس میتواند 110کیلومتر سرعت داشته باشد هم نیسان با 3تن بار هم تریلر با 25تن بار و هم ماشینی مانند تویوتا آریون با ترمزهائی بسیار مطمئن .و جالبه اگر آریون 115کیلومتر سرعت داشته باشد جریمه و گاها روانه پارکینگ میشه ولی همزمان نیسان که در حالت عادی هم ترمز ندارد با بار در صورت داشتن 110کیلومتر آزاد هست که به مسیر خودش ادامه بدهد.
مشکلات بسیار خرد و کلان دیگری هم هست که پرداختن به همه اونها مقداری خسته کننده خواهد شد.
دقیقا قضیه کامیون کشنده هوو هستش که تا وقتی مونتاژش دست یه مجموعه نسبتا مستقل و خصوصی بود و کامیون رو خیلی ارزون میداد دست مشتری اقایون مونتاژ کار ایران خودرو موقعیت خودشونو در خطر دیدن و دیدن کامیون های تولیدی عهد بوقشون مونده رو دستشون، شروع کردن به تبلیغات علیه هوو که غیر استاندارده و کشته میده و….. تا موفق شدن امتیاز مونتاژشو خودشون بگیرن و با عوض شدن ی اسم خودرویی که قبلا غیر استاندارد و کشنده بود شد ماشین ایده آل و با قیمت گزاف کردن تو پاچه مردم بدبخت فلک زده