چرا کودکان از تکرار کارتونها و بازیها خسته نمیشوند؟
کودکان با پرداختن به چیزهای آشنا یادگیری خود را تقویت میکنند و همچنین خود را از دنیای ناشناخته و پر از اضطراب دور نگه میدارند.
به گزارش دنده6 : بسیاری از والدین با این رفتار آشنا هستند. هراندازه که سرگرمیهای جدید فراهم کنید، کودکان خردسال همچنان میخواهند برای بار هزارم بهسراغ همان بازی و کارتون و کتاب داستان قبلی بروند. این علاقه عمیق و تکراری شاید برای والدین خستهکننده باشد، اما تکرار فوائدی بزرگ برای یادگیری و سلامت کودک دارد.
برای مثال، کودکان ممکن است هر شب قبل از خواب یک داستان همیشگی را از والدین خود طلب کنند که حتی خودشان نیز آن را از بر هستند. یکی از دلایلی که آنها اینچنین به چیزهای تکراری علاقه نشان میدهند، «اثر ورودی» (input effect) نام دارد که مفهومی آشنا در علوم شناختی است.
مغز را یک اندام درنظر بگیرید که تمام تلاش خود را میکند تا بفهمد چه چیزی در زندگی معمولی است و چه چیزی نه. درواقع، مغز میخواهد اجزای مختلف یک الگوی منظم را شناسایی کند. پژوهشگران برای توضیح این عملکرد مغز از پدیدهای بهنام «یادگیری آماری» (statistical learning) استفاده میکنند. طبق این ایده، کودکان حساسیت بالایی به وقوع چیزهای منظم و الگوها در زندگی خود دارند.
کودکان بهطرزی جالب در فهم برخی از موضوعات بسیار خوب عمل میکنند؛ مثلاً تشخیص احتمال وجود اصواتی معین در حرفهایی که به آنها میزنیم. اما آنها باید در معرض نمونههای فراوانی از این چیزها قرار بگیرند تا نظمها را بفهمند.
برای مثال، در همه زبانها، صداهایی در کلمهها وجود دارد که الگوی معین را دنبال میکنند. مثلاً در بسیاری از جملههای فارسی با صداهایی مانند «این»، «آن»، «و» و «می» (در ابتدای افعال مضارع) مواجه میشویم. در این مورد، مغز کودکان با یافتن این تکرارها به یادگیری زبان میپردازد.
پس وقتی کودکان بارها به یک بازی یا کارتون برمیگردند، خواسته یا ناخواسته، میخواهند الگوهای درون آن را شناسایی کنند و کاملاً یاد بگیرند.
کودکان در مواجهه یک بازی یا کارتون آشنا احساس راحتی میکنند
تکرار فوائدی برای تنظیم احساسات کودکان نیز دارد. دانشمندان به این پدیده «اثر سلامتی» (wellbeing effect) میگویند. کودکان برای یادگیری باید بهطور فعالانه به جستجوی تجربیات و محرکهای جدید مشغول باشند. اما پردازش این چیزهای جدید و انطباق با آنها برای کودکان خستهکننده است.
همچنین دنیا برای کودکان بسیار ناآشناتر و اضطرابآورتر از چیزی است که بزرگسالان احساس میکنند. بزرگسالان باید بفهمند که در پسزمینههای مختلف چه انتظاری داشته باشند و چگونه رفتار کنند. اما کودکان بهطور مداوم برای اولین بار با موقعیتهایی جدید روبرو میشوند.
محرکهای شناختهشده، مانند یک قسمت کارتون که صدها بار تماشا کردهاند، یک منشأ ایمنی و آسایش برای کودکان است که آنها را از عدمقطعیت و اضطراب دور نگه میدارد.
علاقه به چیزهای تکراری از طریق ایجاد احساس کنترل و مهارت نیز به سلامت کودکان کمک میکند. کودکان همیشه در محیطهای مختلف در معرض چالشهایی ناشناخته هستند. با این که این امر در یادگیری حیاتی است، یک تهدید برای احساس صلاحیت و شایستگی آنها بهشمار میرود.
انجام یک کار که آن را بهخوبی میشناسند، مانند یک بازی محبوب، نیاز آنها به شایستگی و صلاحیت را برآورده میکند. وقتی کودکان بتوانند فعالیتی را که در آن راحت هستند انتخاب کنند، احساس خودمختاری و کنترل در زندگی میکنند.
همه کودکان به یک اندازه این علاقه را به چیزهای تکراری بروز نمیدهند. برای مثال، کودکان اوتیستی اغلب علائقی بسیار متمرکز نشان میدهند.
البته والدین نباید با دانستن این مطالب کودکان خود را مجبور کنند که به یک بازی یا کارتون تکراری بپردازند. اما وقتی خود کودکان چنین کاری انجام میدهند، جای نگرانی وجود ندارد. البته اگر این نوع علاقه باعث شود تا کودک نتواند با جنبههای دیگر زندگی خود مواجه شود، مثلاً نتواند بهموقع خانه را ترک کند، با دیگران ارتباط برقرار کند یا به فعالیت فیزیکی بپردازد، باید چارهای اندیشیده شود.
هیچ قاعدهای نیست که بتوان آن را برای تمام کودکان اعمال کرد. والدین باید خودشان توجه کافی به وضعیت کودک خود داشته باشند و قضاوت و تصمیمگیری کنند. اما توجه به آثار ورودی و سلامت باعث میشود تا والدین با خیالی راحتتر کودکشان را به حال خودش رها کنند.