امروزه فناوری به سرعت پیشرفت می کند و هر مدل ماشینی که وارد بازار میشود نسبت به مدل قبلی پیشرفت هایی داشته است و گاهی به کل تکنولوژی جدید استفاده میشود. ولی 5 اتوموبیلی که ما قصد معرفی آنها را داریم اولین قدم در توسعه فن آوری های تازه در صنعت خودروسازی را برداشته اند. هر کدام از این خودرها به یکی از دهه ها تعلق دارد و با مشاهده جزئیتات میتوانید روند پیشرفت تکنولوژی را ببینید.
1960: لامبورگینی میورا (Miura)
میورا نه تنها یک جهش اساسی در طراحی ماشین به وجود آورد بلکه موسس رده سوپر اسپرت ها نیز لقب می گیرد.
قبل از میورا نیز ماشین های عجیب و غریب سریعی ساخته می شدند ولی لامبورگینی با ساخت میورا، الگوی جاویدان اتومبیل های اسپرت را معرفی کرد این قالب حتی در سوپر اسپرت های امروزی مانند لامبورگینی Aventador و فراری لافراری هیبریدی نیز رعایت م یشود. تمام این سال ها قرار دادن موتور در وسط رایج بوده است. اکثر افراد قبل از این مدل انتظار داشتند موتور را در جلوی خودرو ببینند ولی در سال 1965 مهندسان لامبورگینی تصمیم گرفتند موتور را به وسط خودرو منتقل کنند (نصب عرضی) در نتیجه موتور در پشت سر راننده قرار میگرفت و فضای سرنشینان اندکی کوچکتر شد ولی توزیع وزن خودرو بهبود یافت.
در واقع با قرار دادن موتور 12 سیلند V شکل با حجم 4 لیتر عملاً جایی برای چمدان باقی نمانده نبود. لامبو این مشکل را با ادغام سیستم انتقال و دیفرانسیل در جعبه دنده حل کرد. شاسی این خودرو در نمایشگاه موتور ژنو در سال 1966 به نمایش در آمد و در اوخر همان سال همان سال تا سال 1972 تولید شد.
1970: ب ام و M1
گویا کلمات ب ام و و سوپر اسپرت متعلق به هم هستند ولی داستان ام 1 واقعیت پیچیده تری را نشان میدهد. بروز بودن فناوری یک خودرو نمیتواند موفقیت آن را تضمین کند. در اوخر دهه 70 ب ام و شروع به تثبیت جایگاه خود به عنوان یک تولید کننده غالب در زمینه خودرو کرد به همین دلیل تصمیم گرفت یک سوپر اسپرت خلق کند. ولی آنها هیچ تجربه ای در این کار نداشتند به همین دلیل سفارش ساخت بدنه و شاسی آنرا به لامبورگینی دادند.
موتور 3.5 لیتری M88، 6 سیلندر خطی است و از شش مسیر متفاوت بنزین به موتور میرسد هر سیلندر دارای 4 سوپاپ است که در زمان خود بسیار عجیب بود. این کار سبب شده موتور این خودرو 272 اسب بخار قدرت داشته باشد و گشتاور آن 243 پوند-فوت باشد.این اعداد و ارقام در قیاس با فراری ها و لامبورگینی های آن دوران حاکی از قدرت بیشتر M1 هستند، آنهم در حالی که پیشرانه شش سیلندر ب ام و عملکرد بهتری نسبت به رقبا دوازده سیلندرش از خود به نمایش می گذاشت.
این خودرو بسیار قابل توجه بود ولی پیچیدگی M1 مشکلاتی نیز ایجاد کرد. به دلیل مشکلات مالی لامبورگینی، ب ام و مجبور شد کل پروژه را به تنهایی انجام دهند بنابراین در این سردگمی تنها456 دستگاه M1 از خط تولید خارج شد،اولین سوپر اسپرت M POWER فروش خوبی نداشت زیرا در اواسط دهه 70 به دلیل ضعف اقتصادی افراد کمی حاضر بودند برای یک سوپر اسپرت ساخته شده توسط یک شرکت آلمانی لوکس پول پرداخت کنند.
با این حال M1 میراث مهمی برای ب ام و محسوب می شود و پیشرانه آن بعد ها با تغییراتی به قلب تپنده E28 M POWER به عنوان اولین M5 تاریخ تبدیل شد.
بدین ترتیب سری M ب ام و متولد شد و در طی 35 سال گذشته مدل های محبوبی چون M3، M5 و… در ادامه همین روند به بازار عرضه شدند که هر یک سردمدار کلاس خود محسوب می شوند.به تازگی ب ام و مدل تازه i8 را با فلسفه وجودی M1 معرفی کرده است، سوپر اسپرتی جذاب با هدف بهره گیری از آخرین دستاورد های تکنولوژی در صنعت خودروسازی جهان که البته به نظر می رسد بر خلاف M1 در زمینه فروش نیز موفق باشد.
1980: پورشه 959
درست است که این پورشه ظاهر جذابی ندارد و شاید شبیه 911 ذوب شده باشد اما تکنولوژی آن تحولی در دنیای خودرو سازی ایجاد کرد. چرا که لقب اولین خودرو با عملکرد الکترونیکی جهان را یدک می کشد. رانندگان امروزی از تنظیمات الکترونیکی زیادی برای تنظیم رفتار خودروی خود استفاده میکنند،اما باید گفت چنین راهکاری برای نخستین بار توسط پورشه و با مدل 959 آغاز شد. در میان بسیاری از ویژگی های نو آورانه این خودرو می توان به سیستم تنظیم گشتاور چرخ ها، سیستم الکترونیکی کنترل سیستم تعلیق و تنظیم ارتفاع اشاره کرد.
بدنه این خودرو با فایبر گلاس و پلاستیک تقویت شده ساخته شده است و موتور 2.8 لیتری تخت آن که از یک توربوشارژ بهره میبرد 450 اسب بخار نیرو تولید می کند، چنین قدرتی کافی بود که پورشه 959 را با 322 کیلومتر در ساعت به سریع ترین خودرو جاده ای جهان در آن زمان (1986) تبدیل شود.
این خودرو در اصل برای شرکت در گروه B مسابقات رالی قهرمانی جهان طراحی شده بود ولی بعد از حذف کلاس fire-breathing از مسابقات رالی،مدیران پورشه تصمیم گرفتند که این مدل فوق پیشرفته را به عنوان یک خودرو جاده ای تولید کنند. تکنولوژی بالای این خودرو سبب شد که بیل گیتس معروف نیز این خودرو را خریداری کند.
1990: مکلارن F1
اگر شما موتوری را ببینید که با لایه ای از طلا پوشانده شده است، چه توصیفی از آن خودرو میکنید؟ تولید McLaren F1 تنها یک خودنمایی تبلیغاتی نبود بلکه تلفیقی بود از هنر و دانش یک تیم مسابقه، که با هدف تولید بهترین خودروی جاده ای ممکن کنار هم جمع شده بودند. طلا به عنوان یک رسانای قوی برای خنک کردن غول زیر کاپوت استفاده شد زیرا موتور 12 سیلندری 6.1 لیتری ب ام و علاوه بر 627 اسب بخار قدرت و 479 پوند فوت گشتاور، گرمای زیادی تولید میکرد.
بدنه و شاسی این سوپر اسپرت از فیبر کربن ساخته شد و در نتیجه F1 اولین خودروی تولیدی با شاسی و بدنه فیبرکربنی در جهان محسوب می شود.جالب آنکه شاسی مونوکوک فیبرکربنی اصلی این خودرو در نقش یک سلول محافظ برای سرنشینان ظاهر می شد، تکنولوژی ای که از خودروهای فرمولاوان به عاریت گرفته شده بود و هم اکنون نیز در بسیاری از خودروها و سوپراسپرت های مدرن با اسامی مختلف مورد استفاده قرار می گیرد، برای مثال ب ام و شاسی مرکزی و فیبرکربنی سری i را “LifeDrive نام نهاده است.
در F1 حتی موقعیت صندلی نیز غیر معمول بود زیرا صندلی راننده در وسط قرار گرفته بود و دو نفر هم میتوانستند در دو سمت راننده بشینند این کار باعث می شد تا راننده دید بهتری نسبت به جاده و ابعاد خودرو داشته باشد. تمام این عوامل سبب شده بود که F1 با 386 کیلومتر در ساعت سریع ترین خودروی تولید شده در قرن بیستم باشد و هنوز هم با شتاب 0 تا 100 کیلومتر بر ساعت 3.1 ثانیه ای سریعترین سوپر اسپرت با پیشرانه اتمسفریک (فاقد توربو یا سوپرچارجر) در جهان محسوب می شود.
2000: بوگاتی ویرون
هر کسی که اندکی اهل ماشین باشد میداند وقتی خودرویی مجهز به قلب تپنده ای با 16 سیلندر، 4 توربو شارژ و قدرت تولیدی 1001 اسب بخار باشد باید منتظر طوفان بود. درست است که بوگاتی ویرون یک میلیون دلار قیمت داشت ولی جز معدود خودروهایی است که به مرزهای دانش مهندسی زمان خود دست یافته است.
همانگونه که کنکورد انتهای راه هواپیماها بود ویرون انتهای صنعت خودروی سازی زمان خود محسوب می شود. کنکورد برای دیدن یک هدف خاص ساخته شده بود و مسلماً آن هدف ویرون بود.
در سال 1998 گروه فولکس واگن بوگاتی را خرید و رئیس این گروه یعنی فردیناند پژ (Ferdinand Piëch) تصمیم گرفت سریع ترین ماشین جهان را بسازد.
ایده ساختن موتوری 16 سیلندر با 4 توربوشارژ مضحک به نظر می رسید و در واقع همینطورم هم بود. ساخت ویرون به شکنجه ای تبدیل شده بود که ارزشش را داشت. مهندسان نیاز داشتن 10 رادیاتور را جای دهند و مجبور شدند لاستیک های ویژه ای را طراحی کنند که تنها 50 دقیقه با سقف سرعت دوام می آورد، البته قبل از لاستیک ها، سوخت موجود در باک به پایان می رسید.به هرحال فرای این تکنولوژی و قدرت، ویرون راحت و مجلل بود.
پس از اتمام ماموریت ویرون 16.4 در سال 2005 به سرعت 407 کیلومتر در ساعت دست یافت. در سال 2007 ویرون سوپر اسپرت بازگشت و رکورد 431 کیلومتر در ساعت از خود به جای گذاشت و بدین ترتیب نام سریع ترین خودرو دهه اول قرن بیست و یکم به نام سوپر اسپرت 2.5 ثانیه ای بوگاتی ثبت شد.