روز گذشته خبری در خبرگزاری های معتبر و برنامه های خبری صدا و سیما منتشر شد که بر اساس آن،به زودی کارت سوخت خودروهای قدیمی با عمر بیشتر از 25 سال و موتور سیکلت هایی با عمر بیشتر از 15 سال باطل خواهد شد.تا بدین وسیله از مصرف بنزین و آلایندگی بیشتر هوا جلوگیری به عمل آید.شاید در نگاه نخست چنین راهکاری، اقدامی جهانی در راستای خارج کردن وسایل نقلیه قدیمی از چرخه حمل و نقل به نظر آید، آنچنان که راهکارهای دیگری همچون افزایش مالیات و هزینه بیمه و ….نیز در سرتاسر جهان و البته کشورمان معمول است و مالکین خودروهای قدیمی باید هزینه ای گزاف را بابت بیمه کردن خودروها، یا عوارض شهرداری بپردازند.با نگاه عمیق تر به شرایط اینگونه مالکین می توان دریافت که مسئله پیچیده تر از آن است که در سایر کشورها اتفاق می افتد.از یک سو متاسفانه پس از گذشت سال ها، تفاوت قانونی و رسمی خودروهای کلاسیک و فرسوده مشخص نیست، و در تصمیم گیری های کلان و اجرای قوانین بازدارنده،همواره خودروهای کلاسیک نیز هم تراز خودروهای فرسوده دسته بندی می شود.
لازم است قانونی منطقی برای تفکیک رسمی خودروهای کلاسیک از خودروهای فرسوده وضع شود
همین مسئله روشن نبودن مرز مابین خودروهای کلاسیک با ارزش از خودروهای دودزا و فرسوده باعث می شود که اگر قرار بر منع تردد خودروهای دودزا باشد. بسیاری از خودروهای کلاسیک نیز گرفتار سخت گیری های غیر منطقی و اعمال جریمه شوند.خودروهایی که با صرف هزینه ده ها میلیون تومانی با عشق و علاقه مالکین نگهداری می شوند.مالکینی که علیرغم پرداخت همه هزینه ها و رعایت مسائل قانونی، بازهم باید گاه و بیگاه از خبرهای ناراحت کننده و شوک آور مربوط به خودروهای فرسوده و کلاسیک نگران باشند.
آمار های ضد و نقیض
برطبق آمار ها و تخمین های رسمی مدیران سازمان محیط زیست و سازمان کنترل آلودگی هوا ،خودروها و موتورسیکلت ها باعث و بانی بیش از 90 درصد آلودگی هوای تهران و سایر شهرهای بزرگ محسوب می شود و در این میان ظاهرا سهم موتورها نیز به دلیل تکنولوژی متفاوت پیشرانه، از خودروها بیشتر است، که البته مشخص نیست که این سهم بیشتر صرفا مربوط به موتورهای قدیمی دو زمانه می شود یا انواع جدیدتر چهار زمانه را نیز در بر می گیرد.اما آنچه در بین آمارها مضحک و حتی خنده دار به نظر می رسد، این است که به گفته مسئولین ستاد اجرایی سهمیه بندی بنزین و کارت سوخت،70 درصد آلودگی مهلک هوا از خودروهای فرسوده ناشی می شود و با حذف شدن سهمیه سوخت و باطل شدن کارت های سوخت، می توانیم شاهد 12 درصدی بنزین مصرفی کشور باشیم.حال مشخص نیست که با حساب کتاب این مدیر مسئول، چگونه وسایلی که تنها 12 درصد بنزین مصرف می کنند، 70 درصد آلایندگی دارند و سایر خودروهای با مصرف 88 درصد بنزین، کمتر از 20 درصد الایندگی تولید می کنند.آنهم در شرایطی که خودروهای تولید انبوه خودروسازان بزرگ عموما از نظر تکنولوژی ساخت و استاندارد آلایندگی در سطح پائینی هستند و غالبا حتی نمی توانند استاندارد یورو 2 را نیز پاس کنند، چرا که عملا جایگزینی کاتالیزور های مصرف شده به ندرت صورت می گیرد و همین امر باعث افزایش چشمگیر میزان آلایندگی خودروها می شود.جالب است که برخی مدیران محیط زیست معتقدند که خودروهای فرسوده، در حدود 8 برابر از خودروهای جدید آلایندگی بیشتری دارند، اما برای رد این فرضیه کافیست که سری به مراکز معاینه فنی بزنید تا مشخص شود که بسیاری خودروهای قدیمی حتی کمتر از مدل های جدید آلایندگی دارند.
واقعیت های تلخ
واقعیت این است که بخش قابل توجهی از موتورسیکلت های قدیمی و خودروهای به راستی کهنه و فرسوده، به قشر ضعیف جامعه تعلق دارد و حذف سهمیه بنزین اینگونه وسایل، تنها مولد فشار بیشتر به این قشر آسیب پذیر است که در بسیاری موارد به کمک همین خودروها و موتورسیکلت های قدیمی امرار معاش می کنند.از سوی دیگر دستکاری آمارها نمی تواند مرهمی بر آلودگی روز افزون هوای تهران یا سایر شهرهای بزرگ کشورمان باشد.تا زمانی که تکنولوژی خودروسازان و کیفیت بنزین بهبود نیابد و راه حلی فراگیر برای جایگزینی کاتالیزور های مصرف شده با انواع جدید و گران قیمت ابداع تشود، شرایط هوای آلوده تهران تغییر محسوسی نخواهد کرد.چرا که خودروهایی که ساعت ها در ترافیک به صورت درجا ، بنزین می سوزانند، عموما از مدل های جدید ساخت خودروسازان داخلی یا مدل های به روز وارداتی هستند، و تعداد خودروهای کلاسیک و قدیمی در مقایسه با سایر خودروهای جدید در ترافیک روزمره شهر ها، بسیار اندک است.آیا می توان امیدوار بود که با افزایش قیمت بنزین برای این تعداد اندک،70 درصد مسئله آلایندگی حل شود؟ قطعا پاسخ منفی است.آنهم در شرایطی که متاسفانه بسیاری از اتوبوس ها و مینی بوس های مورد استفاده در ناوگان شهری بسیار قدیمی و دودزا هستند و در هر ماه، چند ده برابر یک خودروی کلاسیک شخصی تردد می کنند.
سلام
با سخنانتان کاملا موافق هستم
این مسولان چون عمدتا گدازاده هستن ارزش ماشین های سلطنتی را نمیدانند
برای اینها که از ده آمدند پراید جای مرسدس را میدهد
سپاسگذارم انشاله که حمل بر بی ادبی نشه
گویند شاعری چون کارت سوخت بنز معماری خویش را باطل یافت ، اینگونه سرود:
گر بیمه و کارت سوخت نمیدی/این هر دو بگیر و بنز بگذار
ما ماشین خود نمی فروشیم/تو خودروی ملی ات نگه دار!