رقابت میان این سه خودرو در واقع نبرد میان سه هاچبک اسپرت تمام عیار با موتورهایی مجهز به توربوچارجراست. فورد فوکِس جدید 252 اسب قدرت دارد اما مانند دو خودروی دیگر دیفرانسیل جلو است. مزدا اسپید 3 مانند رقبایش از گیربکس 6 دنده دستی بهره می برد و فضای کافی برای خرید مواد خوراکی در طول یک هفته را داراست.
فولکس واگن گلف GTi فرمانی با پوشش چرم ضخیم و صندلیهایی با سبکی بدیع دارد که حالتی اسپرت به آن می بخشد. هر سه خودرو با قیمتی مناسب عرضه می شوند که در سطح استطاعت مالی خریداران این کلاس از خودروها است. قیمت پایه هر سه خودرو حدود 24.000 دلار است. ساختار ژنتیکی هاچبکهای اسپرت نشئت گرفته از همان تغییر و تحولی است که در سال 1976 باعث دگرگونی گلف نسل یک و تبدیل آن به GTi شد. از آن موقع تا به حال تغییراتی در علم خودروهای هاچبک اسپرت روی داده است؛ سیستم تزریق مستقیم و توربو باعث شده است که توقعات و انتظارات از نحوه عملکرد موتورهای 4 سیلندر پرفورمنس بالا عوض شود. این موتورها بر خلاف نسلهای پیشین خود نیازی نیست دیوانه وار دور بگیرند تا قدرت خود را نشان دهند و هنگام بالا رفتن از شیب و سربالایی توان خود را از دست نمی دهند. کشش و انعطاف پذیری موتور هر سه خودرو شگفت انگیز است. به عصر جدیدی از هاچبکهای اسپرت خوش آمدید.
رتبه سوم: مزدا 3 با 347.3 امتیاز
شکل عجیب دماغه مزدا ظاهری گستاخانه به آن می بخشد. مزدا اسپید 3 مانند گلف مدلی افسانه ای در تاریخچه خود ندارد و از مزیتهایی که یک فورد مانند فوکِس دارد بهره مند نیست، بنابراین همیشه مشتاق و آماده نبرد به نظر می رسد. از نظر برخی رانندگان شخصیت مزدا شگفت انگیز است و برخی دیگر می خواهند که چنین شخصیتی از بین برود.
موتور مزدا با حجم 2.3 لیتر و 263 اسب بخار، بزرگترین و قویترین موتور گروه است. این موتور 380 نیوتن متر گشتاور تولید می کند. این موتور برگرفته از موتور MZR مزدا CX-7 است که حدود 2 تن وزن داشت. در نتیجه این موتور در خودرویی مانند مزدا اسپید با وزن حدود 1.47 تن مسلما باید عملکرد خوبی ارائه دهد.
با وجود تمام این قدرت، مزدا در عرض 6.5 ثانیه به سرعت 60 مایل رسید و با وجودیکه 63 اسب بخار قویتر از گلف است 0.1 ثانیه کندتر از آن می باشد و همچنین حدود 0.5 ثانیه کندتر از فورد است با اینکه 11 اسب بیشتر از فورد دارد. مزدا توانست قبل از 400 متر از گلف پیشی بگیرد و تایم 14.7 ثانیه را ثبت کند که هنوز هم 0.1 ثانیه کندتر از فورد است. عواملی مانند اسب بخار در دسترس، وزن و کیفیت تعویض دنده در شتابگیری دخیل هستند. با وجودی که مزدا ادعا می کند 380 نیوتن متر در دور 3000 تولید می کند، موتور Ecoboost فورد با حجم 2.0 لیتر گشتاور 366 نیوتن متری خود را 500 دور پایینتر از مزدا ارائه می دهد. موتور فورد در دورهای پایین قویتر از مزدا احساس می شود و پیوسته و بدون وقفه تا 6800 دور می گیرد. موتور مزدا قوی است ولی وقتی دور موتور به 6700 می رسد کم کم قدرت آن افت می کند و رساندن دور موتور به کات آف یعنی 7400 نیز تاثیر خاصی ایجاد نمی کند. مزدا با وزن 1475 کیلوگرم سنگین ترین خودروی گروه است ولی فقط 5 کیلوگرم سنگینتر از فورد است. گلف نیز 1388 کیلوگرم وزن دارد که 87 کیلوگرم سبکتر از مزدا می باشد.
گیربکس مزدا از 6 دنده که ضرایبی نزدیک به هم دارند تشکیل شده است ولی تعویض دنده با آن کندتر از گیربکس فورد و گلف انجام می گیرد. به همین خاطر زمانهای از دست رفته در هر تعویض دنده با هم جمع می شوند و روی هم رفته زمان رسیدن به یک سرعت خاص را افزایش می دهند. اگر مزدا برای رسیدن به سرعت 60 مایل نیاز به تعویض دنده اضافی نداشت شاید می توانست تایمی زیر 6 ثانیه یا در محدوده 5 ثانیه ای ثبت کند. لانچ کردن با مزدا آسان است و هنگامی که در حال حرکت است به راحتی سرعت خود را حفظ می کند. دماغه مزدا اندکی سنگینتر از فورد است و پهنای لاستیکهای آن 10 میلی متر کمتر از فورد می باشد و از این نظر با گلف برابر است. این عامل در تست اسلالوم خودش را نشان داد و باعث شد که سرعت مزدا در این تست 0.8 کیلومتر کمتر از فورد باشد؛ مخصوصا در تست شتاب جانبی این عامل بیشتر تاثیرگذار بود و در حالی که فورد عملکردی تقریبا خنثی دارد مزدا به زور دماغه خود را به جلو هل می دهد و دچار کم فرمانی می شد. حداکثر شتاب جانبی قابل تحمل مزدا 0.90 جی می باشد که در مقیاس کلی رقم بدی نیست اما فورد با رقم 0.96 جی معیار سنجش جدیدی را تعریف می کند. تاثیر گشتاور موتور در فرمان پذیری خودروهای دیفرانسیل جلو (مانند کشیده شدن فرمان به یک سمت هنگام شتابگیری شدید) چیزی نیست که غیر قابل کنترل باشد ولی فرمان مزدا حس کشیده شدن را در دستان راننده القا می کند.
داخل کابین مزدا مربوط به 28 ماه پیش است. سیستم مکان یاب ماهواره ای آن از مد افتاده و سیستم صوتی آن مایوس کننده است و استایل داخل خودرو پا به سن گذاشته است. ارگونومی آن بد نیست، از نظر کیفیت آن چیزی که انتظار می رود نیست ولی داخل مزدا جادار است. با گذشت 3 سال دیگر کابین مزدا قدیمی تر از آنچه که هست به نظر خواهد رسید. در کل کابین مزدا به سال 2010 می خورد.
قیمت پایه مزدا از 24.795 دلار شروع می شود (که 795 دلار آن هزینه حمل خودرو است). نمونه تست شده مجهز به آیینه دید عقب با قابلیت تارشوندگی خودکار (به قیمت 275 دلار) و یک پکیج 2135 دلاری شامل تجهیزات فنی الکترونیکی بود که در کل قیمت این خودرو را به 27.205 دلار رسانده بود.
این مقاله در سه قسمت نوشته شده، قسمت دوم و قسمت سوم مقاله را نیز ببینید.
