بزرگترین سنتشکنیها در خودروسازی
در طول تاریخ، خودروسازان زیادی برای دستیابی به سود بیشتر یا پرفورمنس بهتر، فرمول سنتی امتحان پس دادهٔ خود را کنار گذاشته و دست به سنتشکنیهای بزرگی زدهاند.
لوتوس دیفرانسیل جلو
به گزارش دنده 6 – خودروسازان معمولاً نامهای مشهور خود را با احترام به تاریخچهٔ آن احیا میکنند اما زمانی که در سال ۱۹۸۹ لوتوس مدل الن خود را چهارده سال پس از خاتمهٔ تولید احیا کرد، اینطور نبود زیرا الن از کوپهای با ترکیب سنتی موتور جلوی تنفس طبیعی دیفرانسیل عقب به خودرویی توربوشارژ و دیفرانسیل جلو تبدیل شد. الن جدید واقعاً رانندگی خوب و هیجانانگیزی داشت اما طرفداران سنتی لوتوس علاقهای به آن نداشتند. این رودستر بریتانیایی همچنین با رقیبی بنام مزدا MX-5 مواجه بود که در همان زمان به بازار آمد، ارزانتر بود و یک کپی مدرن از نسل اول الن محسوب میشد.
هوندا سیویک تایپ R توربوشارژ
هوندا برای سالها طرفدار سرسخت پیشرانههای تنفس طبیعی بود. مدتها پس از توربوشارژ شدن رقبا، موتورهای تنفس طبیعی سری VTEC این شرکت همچنان در هاچبکهای داغ سیویک تایپ R استفاده میشدند. بااینحال، در دههٔ ۲۰۱۰ این سنت جوابگو نبود و هوندا در برابر رقبای خود ضعیف به نظر میرسید. به همین دلیل، در سال ۲۰۱۴ اتفاقی غیرقابلتصور رخ داد و موتور VTEC هوندا به توربوشارژر مجهز شد. این کار هرچند از لحاظ پرفورمنس دستاوردهای زیادی برای سیویک تایپ R به همراه داشت اما بخشی از جادوی این ماشین را از بین برد. بااینحال، هوندا خیلی زود اوضاع را درست کرد و جدیدترین تایپ R توربوشارژ بهترین نسل آن محسوب میشود.
پورشه شاسیبلند
پورشه برای چندین دهه صرفاً سازندهٔ خودروهای اسپرت بود و حتی فکر کردن به امکان ساخت یک شاسیبلند هم برای آن مثل کفر گفتن بود. در تاریخ پورشه نه هیچ سابقهای از ساخت شاسیبلند وجود داشت و نه هیچکدام از طرفداران این برند آلمانی علاقهای به چنین خودرویی داشتند. بااینحال، کاین نهایتاً به بازار آمد و موفقیت بزرگی را به همراه داشت. پورشه با این ماشین به سودی غیرقابلتصور دست یافت و موج اولیهٔ شاسیبلندهای اسپرت را آغاز کرد. به همین دلیل، حالا که ربع قرن از زمان معرفی کاین گذشته، شاید خیلیها به یاد نیاورند که عرضهٔ یک پورشهٔ شاسیبلند چقدر بحثبرانگیز بوده است.
فولکسواگن موتور جلو
فولکسواگن برای دههها به فرمول امتحان پس دادهٔ نصب پیشرانهٔ هوا خنک در عقب پایبند مانده بود. کنار گذاشتن این سنت دشوار بود اما در اواخر دههٔ ۶۰، فولکسواگن از رقبای خود عقب افتاده بود و به یک انقلاب نیاز داشت. سدان K70 مدلی بود که این انقلاب را انجام داد. این خودرو که توسط NSU توسعه پیدا کرده بود، با پیشرانهٔ خطی آب خنک و انتقال قدرت دیفرانسیل جلو، فرمول فولکسواگن را برای همیشه تغییر داد. البته K70 به خاطر مشکلات پوسیدگی و قیمت بالا عمر کوتاهی داشت اما مدلهای پاسات، گلف و پولو چند سال بعد با همین ترکیب به بازار آمدند و موفقیت فوقالعادهای را به دنبال داشتند.
لندروور دوچرخ محرک
نام لندروور با چهارچرخ محرک گره خورده و شعار تبلیغاتی این شرکت ساخت بهترین خودروهای ۴×۴ است؛ بنابراین، چنین خودروسازی نباید به ساخت مدلی دوچرخ محرک فکر کند اما لندروور با معرفی فریلندر eD4 در سال ۲۰۱۱ دقیقاً همین کار را انجام داد. در این خودرو با هدف کاهش آلایندگی و هزینههای نگهداری، میلگاردان و دیفرانسیل عقب حذف شد. البته در eD4 سیستم Terrain Response و لاستیکهای آلترین همچنان حفظ شده بود و به همین دلیل در آفرود بهاندازهٔ برخی رقبای چهارچرخ محرک خود توانمند بود. فریلندر eD4 آنقدر موفق بود که لندروور بعداً مدلهای دیفرانسیل جلوی دیگری مثل رنجروور اووک و دیسکاوری اسپرت را تولید کرد.
شورلت کوروت موتور وسط
شورلت کوروت برای هفت دهه از ترکیب سنتی موتور جلو دیفرانسیل عقب استفاده میکرد و با همین فرمول توانست با بسیاری از سوپراسپرتهای گرانتر از خود رقابت کند. بااینحال، در نسل هفتم کوروت جنرال موتورز به این نتیجه رسید که ترکیب موتور جلو به حد نهایی خود رسیده و جایی برای ارتقاء ندارد. به همین دلیل، شورلت در نسل هشتم کوروت یکی از بزرگترین سنتشکنیهای جهان خودرو را رقم زد و پیشرانهٔ کوروت را به پشت صندلیها منتقل کرد. این کار جنجالهای زیادی به راه انداخت و برخی از طرفداران سنتی، نسل C8 را یک کوروت نمیدانستند. بااینحال، C8 آنقدر پرفورمنس خوبی را به نمایش گذاشت که اکثر انتقادات را خاموش کرد.
بامو دیفرانسیل جلو
بامو برای چندین دهه طرفدار دوآتشهٔ انتقال قدرت دیفرانسیل عقب بود تا جایی که مرسدس بنز و آئودی را به خاطر ساخت خودروهای دیفرانسیل جلو مسخره میکرد. به همین دلیل، حتی کوچکترین محصولات بامو مثل سری ۱ هم دیفرانسیل عقب بودند. بااینحال، باواریاییها در سال ۲۰۱۴ ناگهان سری ۲ اکتیو تورر را بر اساس پلتفرم دیفرانسیل جلوی مشترک با مینی معرفی کردند. در آن زمان طرفداران بامو خیلی ناراحت نشدند زیرا این فقط یک مینیون کوچک بود اما زمانی که در سال ۲۰۱۹ سری ۱ از خودرویی دیفرانسیل عقب به دیفرانسیل جلو تبدیل شد، باواریا بمباران شد. البته علیرغم انتقادات تمسخرآمیز فراوان، تغییر پلتفرم به دیفرانسیل جلو به دینامیک رانندگی جذاب سری ۱ آسیبی وارد نکرده است.
پورشه ۷۱۸ چهار سیلندر
هرچند پورشه تجربهٔ ساخت خودروهای چهار سیلندر را در تاریخ خود دارد اما این مانع ناراحتی شدید طرفداران زمانی که ۷۱۸ باکستر و کیمن در سال ۲۰۱۵ با موتور چهار سیلندر معرفی شدند نشد. پورشه با کنار گذاشتن موتورهای شش سیلندر خوشصدای نسلهای قبلی و جایگزینی آن با پیشرانهٔ چهار سیلندر تخت، هم از لحاظ تجربهٔ رانندگی و هم آمار فروش ضربه خورد. در ابتدا پورشه به تصمیمی که گرفته بود پایبند ماند اما خیلی زود به فکر بازگرداندن موتور شش سیلندر تنفس طبیعی افتاد. نتیجهٔ این کار معرفی کیمن GT4 و باکستر اسپایدر با موتور ۴ لیتری بود. بعداً همین پیشرانهٔ در نسخهٔ GTS هم ارائه شد.
اشکودا موتور جلو
اشکودا هم مثل فولکسواگن برای دههها به فرمول موتور عقب پایبند مانده بود اما با فروریختن پردهٔ آهنین در دههٔ ۸۰ و فروپاشی بلوک شرق، این شرکت متوجه شد که اگر میخواهد به بازارهای پرسود غربی نفوذ کند به یک بازنگری اساسی نیاز دارد و اینگونه بود که فیوریت متولد شد. طرح هاچبک پنجدر دیفرانسیل جلو برای این برند چکی انقلابی بود اما به لطف کمک پورشه، برتونه و شرکت بریتانیایی ریکاردو، به موفقیت شگفتانگیزی دست یافت. درواقع، فیوریت آنقدر موفق عمل کرد که فولکسواگن را به خرید اشکودا ترغیب کرد.
ولووی اسپرت
خودروهای سری ۷۰۰ ولوو زمانی که در سال ۱۹۸۲ عرضه شدند این شرکت را نجات دادند. به همین دلیل، انتظار میرفت سوئدیها برای جایگزینی این خودروها به همان فرمول قبلی پایبند بمانند اما ۸۵۰ مسیر جدید و کاملاً جسورانهای را برای ولوو ترسیم کرد. این اولین خودروی بزرگ دیفرانسیل جلوی ولوو محسوب میشد و به پیشرانههای پنج سیلندر عرضی مجهز بود که خوب دور میگرفتند و خوشصدا بودند. عجیب اینکه ۸۵۰ واقعاً رانندگی جذابی داشت و خصوصاً در نسخهٔ اسپرت T5 نظر علاقهمندان به رانندگی را جلب کرد. این ماشین همچنین موفقیت بزرگی را در فروش به دنبال داشت و نهتنها وجههٔ ولوو را تغییر داد بلکه راه را برای ساخت خودروهای اسپرت بعدی هموار کرد.