اخباراخبار داخلیاسلایدربررسی

رنو کپچر در برابر پژو 2008

مقایسه و بررسی دو محصول آینده ایران‌خودرو

این روزها در دنیای خودرو دیگر نمی توان مانند قبل به طور قطع خودروهای مختلف را در کلاس های صد در صد مجزا طبقه بندی کند. تقریبا بسیاری از مدل های تازه متولد شده شهری در یک سگمنت میانی قرار می گیرند. ژرمن ها را باید مبتکر این رویه دانست که در ادامه کشورهای دیگر نیز به واسطه محبوبیت فوق العاده این خودروها به آنها پیوستند. در میان فرانسوی ها، جدیدترین این خودروها، دو کراس اوور هستند که کمی بیش از یک سال نیز از عمر آن دو نمی گذرد و جالب اینکه هر یک نیز دقیقا بر روی پلتفرم هاچ بکهای کوچک شهری ش کل گرفته اند. در ادامه به بررسی رنو کپچر و پژو 2008 می پردازیم ،خودروهایی که  در آینده ای نزدیک شاهد حضور آنها به عنوان محصولات جدید ایران خودرو خواهیم بود.

رنو_کپچر_پژو_2008 (14)
به لحاظ ظاهری هر دوی این خودروها به عنوان شاسی بلندهای جمع و جور شهری در یک کلاس قرار می گیرند، ولی فلسفه وجودی آنها اندکی با هم متقاوت است. پژو در اوایل سال 2013 تصمیم گرفت تا دیگر پژو 208 را در قالب مدل استیشن عرضه نکند و در عوض جایگزین آن یعنی 2008 را معرفی کند. این خودرو بر روی پلتفرم PF1 پژو-سیتروئن شکل گرفته که تقریبا تمام مدل های کوچک و هاچبک پژو-سيتروئن از 206 گرفته تا سیتروئن سي4 جدید از آن استفاده می‌کنند. از سوی دیگر، رنو با همکاری سامسونگ، کپچر را دقیقا با استقاده از بیشتر قطعات هاچبک معروف خود یعنی رنو کلیو ساخته تا همانند 2008 سواری آن بسیار شبیه به یک مدل هاچبک باشد تا یک شاسي بلند کوچک!
رنو_کپچر_پژو_2008 (13)

قیمت نمونه های مورد بررسی نیز بسیار به هم نزدیک هستند به طوری‌که رنو کپچر در مدل پایه برچسب قیمتی برابر با 25 هزار و 990 دلار استرالیا و پژو 2008 نیز در همین سطح قیمتی معادل 24 هزار و 990 دلار عرضه می شود. ولی در این بین کپچر حضور موفق تری را در همین مدت کوتاه تجربه کرده و توانسته در اروپا با اختلاف اندکی پس از نیسان جوک و داستر قرار گیرد که البته این موضوع در استرالیا بیشتر به سمت پژو سنگینی می‌کند.
رنو_کپچر_پژو_2008 (12)

 

برای بیشتر متمایز کردن این دو کراس اوور از سایر خودروها، به صورت شرکتی امکان رنگ آمیزی متفاوت بدنه وجود دارد که در پژو با پرداخت حدود 1440 دلار می توان درها، سقف و آیینه ها را تغییر داد. در رنو نیز انجام این تغییرات همانند پژو پر هزینه است تا با در نظر گرفتن رنگ متالیک مشکی سقف این اضافه پرداخت به بیش از 1800 دلار برسد. به طور کلی در این فرانسوی ها به راحتی می توان هزاران دلار تنها صرف تزیینات جزئی بدنه و داخل اتاق کرد چیزی که تا حدودی در خودروهای مورد بررسی انجام شده است.
رنو_کپچر_پژو_2008 (11)

 

در زیر کاپوت نه چندان کشیده پژو 2008 یک پیشرانه 1.6 لیتری چهار سیلندر به صورت تنفس طبیعی قرار گرفته که توانایی تولید حداکثر قدرتی برابر با 118 اسب بخار در شش هزار دور در دقیقه و گشتاور 160 نیوتن متر در 4250 دور در دقیقه را دارد. پژو در کنار این پیشرانه از یک گيربكس چهاردنده اتوماتیک بهره گرفته که نیروی تولیدی را به چرخ های جلو منتقل می‌کند. در کپچر، رنو رویه متفاوتی را پیش گرفته و از یک پیشرانه کم حجم تر 1.2 لیتری چهار سیلندر سود جسته که به لطف سیستم توربو دقیقا قدرتی مشابه با پژو ولی در دور پایینتر (4900 دور در دقیقه) و گشتاور 190 نیوتن متر در 2000 دور در دقیقه تولید می‌کند. همچنین رنو از یک گيربكس شش دنده اتوماتیک با دوکلاچ در این خودرو استفاده کرده تا برگ برنده حداقل بر روی کاغذ از هر لحاظ به نفع آن باشد. در بخش مصرف سوخت این تفاوتها بازهم مشاهده میشود به طوری‌که رنو به لطف حجم کمتر پیشرانه خود در هر 100 کیلومتر تنها  4 لیتر بنزین می سوزاند که این رقم در پژو به 6.5 لیتر افزایش می‌یابد.
رنو_کپچر_پژو_2008 (10)

رنو_کپچر_پژو_2008 (9)

 

هر دو خودرو مجهز به حسگر و دوربین دنده عقب هستند که از این نظر هیچ نوع ایرادی به آنها نمیتوان گرفت، ولی هنگام دور زدن و یا پارک دوبل به علت کمربند شانه ای بلندتر کپچر میدان دید راننده ضعیف تر خواهد بود. البته سیستم دوربین عقب آن را نیز نباید جزء بهترین ها قرار داد، چرا که عملکرد سیستم چند رسانه ای در رنو  به بیش از پنج ثانیه زمان نیاز دارد . گارانتی سه ساله یا 100 هزار کیلومتر پژو همانند مدل های دیگر این شرکت همچنان بدون تغییر باقی مانده است. در نهایت باید بیان داشت که هرچند رنو اندکی جدیدتر از پژو به حساب می آید و طراحی بدنه آن نیز مهیج تر است، ولی پژو 2008 به دلیل ماهیت آرامتر و کیفیت بالاتر که تناسب بیشتری با کلاس خودرو دارد برای بعضی افراد مناسبتر خواهد بود.در مقابل رنو  در بازار جهانی با ضمانت پنج ساله بدون محدودیت کیلومتر عرضه می شود.
رنو_کپچر_پژو_2008 (8)

رنو_کپچر_پژو_2008 (7)
با وجود بهره گیری از گيربكس با تکنولوژی بالاتر، در رنو کپچر گاه میتوان به تاخیر در تعویض دنده ها به خصوص در دنده ها پایین تر پی برد. همچنین هنگام حرکت در سرعت های پایین صدای تقریبا آزاردهنده ای از پیشرانه به گوش می رسد که با افزایش فشار توربوها به تدریج از بین می رود. به هر صورت هر انداره با کپچر تندتر برانید به همان اندازه خودرو برای شما هیجان انگیزتر خواهد شد، چیزی که در پژو کمتر دیده میشود. اما در خصوص راحتی کابین باید آن را در عقب تر از 2008 قرار داد، چرا که به شکل کلی صندلی ها و حتی سیستم تعلیق خشک‌تر از رقیب خود است. هنگامی که پشت فرمان این دو خودرو قرار میگیرید در وهله نخست تقریبا حال و هوای هردو یکسان است، ولی فرمان تیزتر و کوچک‌تر پژو خصوصیات سواری آن را بسیار به یک مدل هاچ بک شبیه میسازد در حالی که این مورد در رنو کمتر احساس می شود. در عین حال رینگ های 16 اینچی آلومینیومی پژو هر چند درون لاستیک‌های باریک‌تری در مقایسه با رنو قرار گرفته اند، ولی پایداری و چسبندگی این دو خودرو چندان تفاوتی با یکدیگر ندارد. به طور کلی همانند طراحی بدنه کپچر که به مراتب اسپرت تر ار 2008 به چشم می آید سواری آن نیز سفتتر و اسپرت تر است به گونه ای که علاوه بر صدای کمک فنرها، صدای برخورد هوا با بدنه نیز شنیده می شود اگر چه پیشرانه 1.2 لیتری آن نرمتر و بی صداتر از نمونه 1.6 لیتری پژو کار می‌کند. با توجه به این‌که ترمزهای رنو کپچر در محور عقب از نوع کاسه ای است در ترمزگیری های شدید و سریع دارای عملکرد ضعیف تری در مقایسه با پژو و سیستم ترمز کاملا دیسکی آن در هر چهار چرخ است.
رنو_کپچر_پژو_2008 (6)

رنو_کپچر_پژو_2008 (5)

 

کافی ایست پشت فرمان پژو اندکی بر پدال گاز فشار دهید تا شتاب گیری خودرو را نیز امتحان کنید، صدای زیاد پیشرانه پژو کاملا در داخل اتاق حس میشود. گيربكس چهاردنده اتوماتیک به لحاظ کارکرد بسیار به آنچه در مدلهای دیگر این شرکت وجود دارد نزدیک است ضمن این‌که با وزن 1113 کیلوگرمی و وجود حالت اسپرت و برف، جای نگرانی در مواجهه با وضعیت های مختلف جوی و مسیر پیشرو وجود ندارد. هر چند که پژو از کپچر 1215 کیلوگرمی سبک‌تر است، ولی به دلیل تولید قدرت و گشتاور در دورهای بالاتر، در مقایسه با رقیب خود، از شتابگیری قدری کندتر رنج می برد.
رنو_کپچر_پژو_2008 (3)

 

رنو_کپچر_پژو_2008 (4)

رنو_کپچر_پژو_2008 (2)

 

رنو_کپچر_پژو_2008 (1)

 

 

اما در استفاده روزمره عملکرد این دو خودرو با آنچه بر روی کاغذ وجود دارد شاید اندکی تفاوت وجود داشته باشد. ترکیب پیشرانه 1.6 لیتری پژو با گيربكس قدیمی تر این خودرو )که البته به نحو احسن از عهده وظیفه خود بر می آید در سفرهای داخل شهر و حتی مسافرت ها، سواری قابل قبولی را برای آن به ارمغان می آورد. هر چند اگر به شتاب و قابلیت های حرکتی حساس باشید این موضوع بسیار آزاردهنده به نظر می آید. زمان شتاب صفر تا صد در پژو بسیار بیشتر و حدود دو ثانیه کندنر از کپچر است، ولی در 2008 نیز با تغییر دنده از R به D یا بالعکس برای لحظاتی یک پیغام اخظار قرمز رنگ در صفحه مشاهده می شود و سپس وارد صفحه اصلی و منوها میشود. صفحه نمایش قرارگرفته در بالای داشبورد هر دو خودرو از نوع لمسی به ابعاد هفت اینچ است و قابلیت پخش بسیاری از فایل های صوتی و تصویری را از طریق USB و بلوتوث دارند. با وجود این که پژو در این خودرو رابط کاربری خود را ارتقا داده ولی بازهم کار کردن با آن در برخی موارد به ویژه سیستم ناوبری راننده را دچار سردرگمی می‌کند، در عین حال هیچ دکمه مجزایی برای سیستم ردیاب ماهواره ای در نظر گرفته نشده چیزی که در رنو به صورت استاندارد وجود دارد. رابط کاربری و منوهای سیستم چند رسانه ای در کپچر به واسطه آیکون های رنگی و بزرگتر به راحتی حتی به صورت سریع در دسترس هستند که از این نظر باید امتیاز بالاتری را به آن داد.
رنو_کپچر_پژو_2008 (22)

 

رنو_کپچر_پژو_2008 (23)

 

در داخل اتاق به طور کلی آن چه مشخص است کیفیت اندکی بهتر و طراحی لوکس تر پژو است تا آن را به راحتی برتر از رنو قرار دهد. پلاستیک نرم استفادهشده در داشبورد به همراه رنگ آمیزی برخی از این اجزا متناسب با رنگ بدنه در عین حال وضعیتی اسپرت نیز برای آن فراهم می‌کند، مواردی که در کپچر قابل مشاهده نیست. دسترسی به سیستمها و کنترلهای مختلف در هر دو خودرو در یک سطح قرار میگیرد، ولی آن چه باز هم برگ برنده را در اختیار پژو میدهد جادار بودن آن است، به طوری که محفظه های مختلفی درون درها و پشت صندلی ها برای قرار دادن وسایل در نظر گرفته شده که در رنو قابل مشاهده نیست. در خصوص فضای صندلی های عقب هر دو خود نهایتا امکان استفاده دو سرنشین بزرگ سال را در خود فراهم می آورند، ولی در رنو با وجود این که اندکی جای پا بیشتر است، ولی عرض کمتر این فضا در قیاس با 2008 کاملا به چشم می آید. فضای صندوق عقب در رنو کپچر به شکل دو طبقه است که در حالت عادی 377 لیتر ظرفیت دارد که میتوان آن را به 455 لیتر و در نهایت با خواباندن صندلی ها به 1235 لیتر افزایش داد. صندوق پژو به شکل یک تکه است که با ظرفیت 410 لیتری در حالت عادی کوچک‌تر از رنو خواهد بود، ولی با خواباندن صندلی های ردیف دوم این فضا به بیش از 1400 لیتر افزایش می‌یابد. در هر دو خودرو میتوان دو کیسه هوای جلو را مشاهده کرد که در رنو دو کیسه هوای جانبی دیگر در نظر گرفته شده است، در پژو کیسه هوا پرده ای تنها برای دو سرنشین جلو وجود دارد تا در هر دو خودرو خبری از کیسه های هوا سرنشینان عقب نباشد هرچند که هر دو مدل موفق به دریافت پنج ستاره ایمنی شده اند.

 

رنو_کپچر_پژو_2008 (16)

رنو_کپچر_پژو_2008 (17)
* این دو محصول بزودی و از سوی شرکت ایران خودرو به بازار ایران عرضه خواهند شد .

 

جمع بندی :

 

 

 

رنو_کپچر_پژو_2008 (88)

منبع: کار ادوایس، ایران جیب

 

مقایسه ابعادی رنو کپچر و پژو 2008 با سایر خودروهای جدید بازار

مقایسه ابعادی خودروهای جدید بازار

23 دیدگاه

  1. با سلام و تشکر از این مطلب خوب. متاسفانه متن دارای تعداد زیادی ایراد نگارشی و ویرایشی است. لطفا متن را بازبینی فرمایید.

    1. در باره کپچر نوشتین “همچنین هنگام حرکت در سرعت های پایین صدای تقریبا آزاردهنده ای از پیشرانه به گوش می رسد”
      که واقعا اشتباه هست
      اگه شیشه ها بالا باشن در رانندگی سرعت های پایین اگر حالت اکو باشه دنده در دور موتور 2000 عوض میشه و و در حالت معمولی در دور 2500 و اصلا صدایی داخل ماشین نمیاد انگار که ماشین خاموشه
      و اگه پر گاز حرکت کنین یه صدایی از دور به گوش میرسه
      پژو 2008 رو هم که دانگ فنگ چین تولید میکنه و قطعات از چین خواهد اومد و در ایران خودرو مونتاژ خواهند شد این ماشبن چینی قابل مقایسه با کپچری که کامل در اسپانیا تولید میشه نداره
      و مردم نوشتن رنو پرخرج اتفا قا محسولات رنو کم خرج تریم محصول تولید اروپا شناخته شده
      و این که پژو 2008 ِاز سرعت 80 به بالا شروع میکنه به لرزش
      پژو به زور فروش در فرانسه چین ارژانتین و کمی در استرالایا زنده هست ولی رنو محصولیه که تو کشورهای زیادی داره فروخته میشه

  2. نوشتار متن نامرتبه.جایی نوشته رنو دوکلاچه نیست که اشتباهه.جاهای در مورد یه ماشین میخواد توضیح بده یکدفعه وسط جمله پرش کرده به ماشین دیگه که مسلما اشتباهه ترجمه اس.کلا ایراد داره.لطفا اصلاح کنید

  3. وزن کپچر ۱۲۱۵ یا ۱۱۸۵ !؟
    اینجا وزن کپچر ۱۲۱۵ زده ولی تو مقاله قبلیتون وزن رو ۱۱۸۵ اعلام کردین!

  4. آنچه برآورد نهایی از مقایسه به نظر میرسه خلاصه میشه در کیفیت برتر کابین و تریم داخلی طراحی زیباتر قسمت عقب پژو 2008 طراحی قدیمی و بیشتر به سمت و سوی مدل های دهه 90 گونه کپچر در قسمت عقب اما در قسمت هدلایت اسپرت بودن و جذابیت کپچر مشهود است جاداری پژو و تعبیه فضا برای وسایل داخل کابین کاری که پژو در 208 نیز انجام داد (در استانبول این خودرو را به مدت 3 روز کرایه کردم) انجین بهتر و روانتر کپچر بواسطه انجین جدیدتر و گیربکس ،اما به زعم بنده 2008 بیشتر مناسب شرایط اقلیمی و نوع سوخت و رانندگی ملت است چرا که نوع رانندگی و ترافیک های ایران و عدم دسترسی و سر کشی و یافتن قطعات توربو بدلایل استهلاک بالا و به موقع در ایران باعث میشه 2008 گزینه بهتری باشه

  5. بنظرم کلا خرید یک کراس اور یا suv کوچک، با قدرت کمتر از 100 کیلووات (135 اسب بخار) اشتباه محضه. هیچگاه من خودم این چنین خریدهایی نخواهم کرد، بلکه این چنین موتورهایی که در این دو اتومبیل بکار رفته اند، کاملا برازنده اصالت خودشون یعنی پژو 208 و رنو کلیو است. در رنج قیمتی 75 تومن، رنو کلیو فوق العاده است که توان 120 اسب داره و یا همین 208 با قدرت 120. حال 208 توربو و همچنین کلیوrs را در نظر بگیرید که با موتور 1600 قدرت 200 اسب میده.
    لطفا آقا سپهر در مورد کلیو4 که قراره آخر سال وارد بشه اگه مطلبی دارید مرقون بفرمایید. من خودم قصد خریدشو دارم و امیدوارم بالای 75 نباشه. در اینصورت رقباش MG3 است که بشدت از کلیو شکست میخوره و حتی I20 هم نمیتونه رقیب قدری براش باشه.

    1. ما تو مسافرت با صندوق عقب پر با پنچ نفر سرنشین در سربالایی مسیر کوهستانی طوری اومدیم بالا که هیچ ماشینی به گردش نمیرسید یکی از مزیت های توربو همینه که تو سربالیی مثل ماشینهای تنفس طبیعی یهو نمیمیره ولی توربو چون بسته به دور موتور تراکم هم افزایش پیدا میکنه در دور موتور بالا قابلیت تراکم بیشتر رو داره و میتونه مثل یه ماشین شش سیلند بنزین بسوزونه و همچنان میتونید تو سربالایی شتاب داشته باشید. مثلا کپچر تو سربالایی تخته گاز مصرف لحظه ای به 29 لیتر در 100 کیلومتر میرسه

  6. تاثیر قدرت در سرعت و تاثیر گشتاور در شتاب اولیه محسوس هست.
    کراس اورهای جدید با ایرودینامیک بالا و وزن پایین هم مقاومند و هم خوش سوار.
    عصر تئوری های قدیمی گذشته. الان حتی چینی ها به خوبی به استانداردهای روز دنیا توجه دارند.
    من پژو 2008 را به کپچر ترجیح میدم. کپچر توربو فقط 6 ماه اول سواری لذت بخشی داره و بعدش یک مسیر همیشگی به تعمیرگاه داره. یادتون باشه که رنو در کشور ما معمولا پرخرجترین ماشینها را ارائه کرده. ال نود هم اصلا رنو نیست. داچیای رومانی هست .
    پژو 2008 گزینه معقول و تجاری تری هست. پژو محصولاتش از افت خیلی کمتری در مقایسه با رنو برخوردار هست.

    1. مثل اینکه حالت خوب نیست ال90 رنو نیست داچیاست مثل اینکه بگی پارس پژو نیست ایران خودرو هست

      1. حجت عزیز – دوستمون برند درست گفته. ال نود محصول رنو نیست. محصول داچیای رومانی هست که رنو خریدتش. تمام طراحیش کار داچیا هست نه رنو . هرچقدر رنو پرخرج هست برعکسش داچیا برای قشر ضعیف اروپا طراحی شده و کم خرج هست. رنو فقط ارم چسبانده.

  7. دقیقا همینطوره پژو 2008 خودروی مناسب تری بنظر میرسد حداقل از لحاظ کیفیت و ظاهر استاندارد و نیز راحتی تعمیرات و موتور تنفس طبیعی که بسیار ارزنده تر از توربو است
    جناب مهندس سپهر گرانقدر لطفا مطلبی راجع به رنو کلیو مهمان آینده بیان کنید و بازه قیمت تقریبی را اعلام کنید

  8. این مقاله کمی حسی است.کلا برای اینکه در مقایسه خودرو ها جمع بندی داشت باید از چند سایت بررسی کنیم.اگر زبان آلمانی تون خوب باشه توجه شما رو به آدرس زیر و دانلود ریز امتیازات جلب میکنم.مثلا در این مقاله با وجود ترمز کاسه ای کپچر 5 متر زودتر می ایستد.عملکرد کمک فنرها یکسان و پژو کمی سریعتر است.و در نهایت رنو بجز بخش موتور و گیربکس در تمامی بخشها بهتر بوده است.
    http://www.autozeitung.de/auto-vergleichstest/ford-ecosport-opel-mokka-peugeot-2008-renault-captur-bilder-technische-daten

  9. جناب “d” در سایر کشورها بله و اما در ایران بدلیل هزینه های بالای نگهداری آشنا نبودن مکانیک ها و تعمیرکاران به سیستم های نه چندان جدید توربو و سوپر شارژر و غیره پیچیدگی موتوری و مهندسی عجیب و غیر ضروری شرکت رنو خودروی 2008 مناسبتراست برای بازار جادها و مصرف کنندگان ایرانی البته نمیتوان از سیستم صوتی خوب سامسونگ و کیفیت برتر گیربکس cvtبا همکاری سانسونگ رنو گذشت اما درکل کیفیت برتر کابین پژو و راحتی تعمیرات بدلیل استفاده از قطعات آنچه میشتر در 208 استفاده شده و انجین tu5 نام آشنا و فراوانی قطعات بنده پژو را مناسبتر میدانم شما میتوانی با این نظر مخالف باشی اما خدمات پس از فروش و تعمیر و تعویض جزو دغدغه های خریداران است

  10. یه سوال واسم پیش اومده. تلفظ Captur در چه زبونی میشه کپچر ؟ چون فرانسویها که میگن کپتوق . حالا “ر” رو مثه اونا “ق” نگیم هم میشه کپتور. املای کپچر که تو انگلیسی میشه Capture که یه “e” تهش بیشتر داره . رو چه حسابی به Captur میگن کپچر ؟

    1. کاملا درست می فرمایید، متاسفانه از نبوغ مترجم های داخلی نشات میگیره که از همون ابتدا این ماشین رو اشتباها به اسم کپچر معرفی کردند و حالا هم تو بازار جا افتاده

  11. دوستان یک وقت پول به همچین ماشینی ندین یه 207 تمیز مدل 90 یا ال نود اوتومات بخرین خیلی بهتره این ماشین هیچ مزیتی نسبت به این دو موردی که ذکر کردم نداره تیوولی تو این سگمنت خیلی بهتره لا اقل 15 ملیون ارزونتره

  12. کپتئور تلفظ صحیح است البته نن سال پیش به این مسئله اشاره کردم که مورد عنایت (فحاشی و توهین) کاربران قرار گرفتم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا