سوپرشارژر یا توربوشارژر
اگر در مسابقات درگ شرکت میکنید احتمالاً با دوراهی انتخاب سوپرشارژر یا توربوشارژر برای افزایش قدرت قوای محرکه خودروی خود مواجه شدهاید.
به گزارش دنده 6 – عموماً خودروهای مخصوص مسابقات درگ به دو فاکتور قدرت و کشش تکیه زیادی دارند. ترکیب این دو پارامتر معمولاً پیروز میدان را تعیین میکنند به گونهای که کشش و قدرت کمتر چیزی جز شکست به همراه نخواهد داشت. البته روشهای زیادی برای ثبت بهترین زمان در مسابقات درگ وجود دارد مخصوصاً وقتی بحث تولید قدرت در میان باشد. این امر باعث میشود به یکی از جنجالیترین بحثهای خودرویی یعنی سوپرشارژر یا توربو برسیم.
اگر همه فاکتورهای دیگر برابر باشند، کدامیک از این قطعهها میتوانند باعث برتری در درگ ۴۰۰ متری شوند؟ این سؤال از همان زمان محبوبیت مسابقات درگ وجود داشته و اگرچه درست است که سوپرشارژرها همچنان به دلیل قوانین، سنت و یا خلاقیت حرف اول را در بین درگسترهای سطح بالا میزنند اما اگر بخواهیم یک خودروی درگ خیابانی را توسعه دهیم، انتخاب سوپرشارژر بهتر خواهد بود یا توربو؟ ابتدا تصور کنید که شما دو خودروی یکسان در اختیار دارید. مالک خودروی اول از یک سوپرشارژر برای افزایش قدرت استفاده کرده درحالیکه خودروی دوم تنظیمات توئین توربو را بکار برده است. هدف اصلی از نصب این سیستمهای پرخوران ورود هوا به محفظه احتراق در سریعترین زمان ممکن است و با فرض اینکه پیشرانههای سوپرشارژر و توربو حجم مشابهی از هوا را وارد محفظههای احتراق میکنند، کدام خودرو پیروز مسابقه خواهد بود؟
خودروهای پرفورمنس مجهز به سوپرشارژر پس از جنگ جهانی اول محبوبیت زیادی پیدا کردند و در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی شاهد عرضاندام خودروهای عضلانی در مسابقات درگ با چنین تنظیماتی بودیم. اکثر این سوپرشارژرها از نوع حجم مثبت بودند که همین نوع سوپرشارژر امروزه نیز بهصورت گستردهای استفاده میشود. سوپرشارژر حجم مثبت همانند هر بخش دیگری از پیشرانه با استفاده از تسمه کار کرده و هوا را راهی سیلندرها میکند. به دلیل اینکه سوپرشارژر بهصورت مستقیم به پیشرانه وصل شده بنابراین درصورتیکه بوست تولید نکند برای پیشرانه مشکلساز خواهد بود. سوپرشارژر برای هدایت حجم ۳ لیتری از هوا و یا بیشتر از آن به پیشرانه قدرت زیادی مصرف میکند. چنین قطعهای در پیشرانه هلفانت چلنجر دیده میشود اما حتی هلکت نیز توانایی بالایی دارد و با سوپرشارژر کارخانهای میتواند ۴۰۰ متر حدود ۷ ثانیهای را ثبت کند.
مزیت سوپرشارژرهای حجم مثبت معمولاً به دور پایین پیشرانه مربوط میشود. یک تسمه باعث ارتباط مکانیکی این قطعه با میللنگ میشود و بنابراین زمانی که پیشرانه کار میکند سوپرشارژر هم فعال است. این امر باعث ایجاد منحنی قدرت بسیار خطی و پیشبینی پذیر میشود و بوست را سریعاً ارائه مینماید. البته سوپرشارژرهای بزرگتر معمولاً نیازمند پیشرانههای بزرگتر برای ارائه بهترین عملکرد خواهند بود زیرا خودشان قدرت زیادی از پیشرانه را مصرف میکنند. با این وجود، سوپرشارژرها همچنان به لطف ساختار ساده، پاسخگویی سریع و قابلیت پیشبینی بالا گزینهای مطلوب هستند.
حال به بررسی توربو بپردازیم. با اینکه توربوها در ابتدا به خاطر تأخیر خود خیلی باب میل نبودند اما در طول این سالها پیشرفتهای زیادی داشتهاند. سیستمهای ضد تأخیر، توئین اسکرول، ژئومتری متغیر و تنظیمات متفاوت آنها باعث شده تقریباً اثری از تأخیر نباشد و با اینکه توربو سیستمی پیچیده است اما درعینحال توانایی تنظیم و تیون بالایی دارد تا با نقشه قدرت پیشرانه هماهنگی پیدا کند. توربوشارژر برخلاف سوپرشارژر از گازهای اگزوز پیشرانه برای افزایش قدرت استفاده میکند. یک پیشرانه با تنظیمات مناسب دارای بوست کافی برای تولید قدرت مطلوب در دورهای پایین خواهد بود. البته دستیابی به چنین تنظیماتی دشوارتر از دستیابی به همان نوع تنظیمات در پیشرانه سوپرشارژردار است. از طرفی توربوها میتوانند قدرت قابلتوجهی را در پیشرانههای نسبتاً کمحجم تولید کنند. در واقع یک پیشرانه توربو با نصف حجم نیروگاه ۸ سیلندر هلفانت میتواند قدرتی در همان حد و اندازه تولید کند.
درگسترها معمولاً از توربوها برای کاهش حداکثری تأخیر استفاده میکنند. در کل این موضوع شامل از پیش چرخیدن توربو و کاهش زمان کار آن تا پیش از لانچ است. خودروهای توربوهای خوب معمولاً از دور پیشرانه بالا و حجم کمتری برخوردار هستند و وجود گازهای اگزوز بیشتر باعث تولید بوست بیشتر میشود و در عوض هوای بیشتری هم برای سوختن فراهم خواهد شد و این لوپ مثبت همچنان برقرار خواهد بود. برخی از بهترین درگسترهای جهان دارای پیشرانه توربو هستند که از جمله آنها میتوان به تویوتا سوپرا A8 با زمان ۶.۰۵ ثانیه اشاره کرد.
نهایتاً باید گفت سوپرشارژر و توربو نقاط قوت و ضعف خود را دارند. یک توربوی باکیفیت و سطح بالا به راحتی خواهد توانست خودرویی با سوپرشارژر ضعیف را شکست دهد و بالعکس. البته اگر همه فاکتورهای دیگر برابر باشند، موضوع تا حد زیادی به چگونگی بهکارگیری قدرت پیشرانه بستگی خواهد داشت. همانطور که میدانید خودروهای درگ تکیه زیادی به چسبندگی دارند و شاید این امر باعث برتری نسبی توربو شود زیرا شما میتوانید به نوعی آن را تنظیم کنید که درست قبل از افت کشش وارد میدان شود. البته توربوهای ضعیف و بیکیفیت معمولاً در دورهای پایین عملکرد درخوری ندارند یعنی جایی گازهای اگزوز کافی برای چرخش توربین آن وجود ندارد. سوپرشارژر چنین مشکلی ندارد و فشار مداومی را در دورهای گوناگون فراهم میسازد. اما اگر خودروی درگ شما دارای لاستیکهای مناسب مسابقات است، سوپرشارژر میتواند در یک رقابت منصفانه مخصوصاً در مسافتهای کوتاه باعث برتری شود. در عوض باید گفت توربوها زمانی ارزش خود را نشان میدهند که کشش یا حجم پیشرانه پایین است. البته توربوی بزرگتر تأخیر بیشتری خواهد داشت و بنابراین باید از سیستم ضد تأخیر یا توربوی بهتر برای حذف این نقیصه استفاده کرد.