ماشین های نازنازی The Sissy Cars
مهندس فرهاد کاشانی : نمي دانم كه اگر قرار بود كه مردم از رولز رويس و بنتلي و فراري و لمبرگيني به اندازه ماشين هاي پرايد و سمند كار بکشند آيا اين ماشين ها كارشان به 100000 كيلومتر مي كشيد يا خير؟ اين ماشين هاي نازنازي گاه پنج دست مي گردند ولي 5000 كيلومتر هم راه نمي روند چون همه ترجيح مي دهند كه آنها را در گاراژ نگاه دارند و فقط روزهاي آخر هفته آفتابي با حرارت معتدل آنها را بيرون ببرند. فراري 456M پانزده ساله بنده كه در ده سالي كه تحت مالکیت من بوده فقط ١٠٠٠٠ كيلومتر راه رفته، بالاخره طاقت نياورد و يكباره آلترناتور، كمك هاي عقب، كامپيوتر صندلي، چرم هاي داشبرد، چرم هاي داخل سقف همه و همه به هم ريختند و بهمراه سرويس در ٤٣٥٠٠ مايل 21000 دلار خرج روي دستم گذاشتند براي ماشيني كه به زحمت ٧٠٠٠٠ كيلومتر راه رفته
يك مشكل جالب ديگر در مدل هاي فراري از 348 تا به حال از موادي براي پوشش كليدها، دستگيره ها، كنسول و هواكش ها استفاده شده كه بعد از 5 سال تبديل به مواد چسبنده شده كه بسيار بي ريخت نيز مي شود و با فشار انگشت بر روي آنها اثر انگشتتان باقي مي ماند. براي درست كردن اين مشكل يك نفر در نيويورك اين قطعات را گرفته و اين پوشش را برداشته و آنها را درست مي كند. دستمزد وي براي انجام كامل يك ماشين حدود 1500 دلار و دستمزد باز و بسته كردن اين قطعات نيز 500 دلار مي باشد. اگر كارخانه پيكان چنين مشكلي را پس از بيست سال حل نكرده بود مي گفتيم پيكان است ديگر ولي از كارخانه فراري انتظار بيشتري مي رود. با يك مكانيك با تجربه فراري صحبت مي كردم مي گفت كه چون اكثر ماشين هاي قبلي فراري و فعلي لمبرگيني دست ساز مي باشند بين دو ماشين يك مدل مال يك سال مي تواند اختلاف زيادي بر اساس شانس وجود داشته باشد و مي گفت يك مشتري اش كه فراري 308 قديمي دارد تا بحال 220000 كيلومتر راه رفته و هر روز سوارش مي شود و هيچگاه خراب هم نمي شود و حتي كلاچش هم تا بحال عوض نشده و در مقابل يك فراري 550 كه خيلي جديدتر از 308 است مرتب خراب است.
از شروع فراري 360 كه كارخانه فراري هم مانند بسياري از كارخانجات بزرگ به دستگاه و ماشين ها روي آورده و كمتر كاردستي مي كند ماشين ها كمي قابل اطمينان تر شده اند.
بهرحال اگر فراري پنجاه ساله بسيار سالمي را مي بينيد يا رولز رويس 80 ساله سالم علت اينستكه اينها راه نرفته اند و باركشي نكرده اند و اكثر اين قبيل ماشين ها كيلومترشان پس از چندين دهه هنوز به 50000 كيلومتر هم نمي رسد و فراري 456 من با ٧٠٠٠٠ كيلومتر زياد كاركرده محسوب مي شود. باز هم به قول مكانيك مجرب فراري مي گفت كه سرويس هاي فراري هم زمان دارد و هم كيلومتر يعني مثلاً فلان قطعه بايد هر 50000 كيلومتر يا 5 سال تعويض بشود و در مورد فراري هميشه زمان باعث تعويض قطعات مي شود نه كيلومتر.
وقتي حساب ميكنم ميبينم كه بابت ١٠٠٠٠ كيلومتري كه سوار اين ماشين نازنازي شده ام جمعا ٢٥٠٠٠ دلار بابت سرويس و تعميرات داده ام، با مصرف صدي بيست ليتر ٢٠٠٠ دلار پول بنزين داده ام و بين قيمت خريد و قيمت فروش به قيمت امروز هم ٤٠٠٠٠ دلار ديگر ضرر كرده ام. يعني سواري اين ماشين كيلومتري ٦/٧ دلار يا بعبارتي ٢٠٠٠٠ تومان آب خورده. باز هم بگين فراري از پرايد بهتره!!!
مكانيك فراري من كه خود سوبارو سوار ميشود ميگفت كه اگر قرار بود كه فراري هم مثل سوباروي من خراب نميشد كه من كاسبي ام تعطيل بود!!!
حالا اگر قرار باشد كه از تهران به بندرعباس برويد و مسئله مرگ يا زندگي يكي از عزيزانتان باشد با فراري پر ادعا ميرويد يا پرايد كم ادعا؟. من كه با پرايد ميروم و سر راه فراري سوار ها را هم كه كنار جاده مانده اند سوار ميكنم و كيلومتري ٢٠٠٠٠ تومان سرشان منت ميگذارم!
farhadkashani.com
جناب مهندسی رطب خورده کی منع رطب کند
چه ربطی داشت؟
این مقاله از این نظر درسته ولی از نظر دیگه که کیفیت سواری لذت رانندگی ایمنی ماشین راحتی ماشین و… را بررسی کنید می بینید که اینها شامل پراید نمی شه و مطمئن هستم اگه ایشان تهران زندگی می کردند هیچ وقت پرایدو انتخاب نمی کردند برای استفاده روزانه چون یادمه ایشان قبلا زانتیا موتور 2000 داشتند پس چرا پراید انتخاب نشد و انتخاب زانتیا شد؟؟؟؟
به نظر میاد منظور نگارنده این بوده پایین ترین خودروی ایران اگر باشه برای کار فوری بهتر از فراری می شه ، چیزی که من خوندم ننوشته زانتیا نخرید و یا پراید از همه خودروها بهتره
با سلام خدمت شما دوست عزیز اشاره من به زانتیا به این علن بود چون ایشان زمانی که در ایران اقامت داشتند بین 206 و پارس و پراید و زانتیا ایشان یعنی آقای کاشانی نوینده گل این مقاله زانتیا رو انتخاب کرده و داشتند منظورم این بود
البته الان نمی دونم که ایشان ایران هستند یا خیر ولی هر جا هستند سلامت باشند انشالله
راس میگه بنده خدا !!!
آقا من یه پراید صفر برات میخرم، اون فراری به درد نخورتو بده من
مطلب جالبی بود
ما همیشه همه مطالب رو خیلی جدی و خشک میبینیم و برخورد میکنیم.در این مقاله با ظرافت تمام یک مسئله کاملا واقعی در غالب گوشه هائی از طنز به زیبائی بیان شده( قرار دادن فراری که نهایت تکنولوژیست در برابر پراید که نهایت سادگیست) .و این یک واقعیت است حتی جیمز می در یکی از برنامه های تاپ گیر اگر اشتباه نکنم استون مارتین دی بی اس را که مثلا کمی از قابلیتهای اسپرت اون را کم کرده بودند تا استفاده روزانه هم داشته باشه آورد در جاده ای معمولی و بازهم گفت هنوزم قابل استفاده روزانه و معمولی را ندارد و برای اینکه قابلیت بالای اسپرت بودنش رو داشته باشه سیستم تعلیقش خیلی خشک ساخته بودند و واقعا داشت دل و روده جیمز می رو در میاورد و گفت همیشه که قرار نیست فقط در پیست نوربرگ رینگ ماشین سواری کنیم . اینه که واقعا هر ماشینی رو برای یک کارکرد خاص میسازند و این ما هستیم که متاسفانه بزرگترین شاسی بلند را برای خریدن میوه و سبزی میخریم و توی خیابون میبریم و یا ماشینی که فقط شکل شاسی بلند است را میخریم و خیلی صادقانه هم میکیم فقط برای شکلش خریدیم..اینجا دیگه برای اینکه خدائی نکرده کمی هم شاد بشیم فراری رو در مقابل پراید قرار دادن .مسلما یک بنز کلاس سی و یا ای و ماشینهای هم سطح اینها برای استفاده متعارف بسیار مناسبتر و ایمنتر و راحتتر از فراری و لامبورگینی هستند.
سلام داداش از فرغون ساز سایپا چند گرفتی بابت این مقاله؟؟؟؟؟؟؟؟
بین پرایدو فراری 458 مونده بودم.که دیگه الان اطمینان پیدا کردم پراید بگیرم.
مقاله فوق العاده ضعیف وسطحی…
درودبرشما مهندس.خواننده قدیمی مجله ماشین هستم.مقاله ای داشتین راجع به چهارچرخه ای که در دوران دبیرستان ساخته بودین.یادمه نوشته بودین برای راندن اش به 3 تا دست نیاز بود.البته مربوط به 32 یا 33 سال پیش است.هنوز دارید اش؟چطور میتونم عکسهای جدیدش رو ببینم؟ضمنا مهندس صادق صادقی که مقیم سوئد بودن در قید حیات هستن؟ایمیلی از ایشون ندارین؟