فیچ فونیکس
این خودروی توسط یک رانندهٔ مسابقهٔ آمریکایی با همکاری شرکتی ایتالیایی بر اساس شورلت کورویر ساخته شده اما به دلایلی، در حد یک پروتوتایپ باقی ماند.
به گزارش دنده 6 – کتابهای تاریخ خودرو مملو از داستان خودروهایی است که آغاز سادهای داشتند ولی ظرف چند سال به جایگاهی نمادین دست پیدا کردند. بااینحال، داستانهای زیادی هم هست که پایان خوشی نداشتهاند. یکی از این داستانها مربوط به فیچ فونیکس است. یک خودروی اسپرت عالی که پتانسیل رقابت با شورلت کوروت و پورشه ۹۱۱ را داشت ولی به خاطر قوانین دولتی در این کار ناکام ماند.
خودروی رؤیایی جان فیچ
جان فیچ که در سال ۱۹۱۷ متولد شد، اولین رانندهٔ مسابقهای آمریکایی بود که در اروپا عملکرد موفقی را به نمایش گذاشت و راه را برای کسانی مثل کارول شلبی و ماریو آندرتی هموار است. فیچ در طول ۱۸ سال دوران فعالیت حرفهای درخشان خود، در مسابقات اروپایی زیادی مثل میله میلیا، ۱۲ ساعتهٔ سبرینگ و توریست تروفی برنده شد. علاوه بر این، وی در فرمول یک و لمان هم شرکت کرد و بهعنوان عضوی از تیم مسابقهای دایملر بنز، در کنار استرلینگ ماس و خوان مانوئل فانجیو به رانندگی پرداخت. فیچ پس از پایان دوران مسابقهای خود، همچنان ارتباط نزدیکی با موتور اسپرت و صنعت خودروسازی داشت و روی سیستمهای ایمنی کار میکرد. وی همچنین علاقهٔ زیادی به خودروهایی داشت که هم روی جاده و هم در پیست، عملکرد خوبی داشتند. وی پتانسیل زیادی را در شورلت کورویر موتور عقب دید و در سال ۱۹۶۵ نسخهای اصلاحشده از آن را با نام فیچ اسپرینت معرفی کرد. بااینحال، رؤیای فیچ این بود که کورویر را به سطح کاملاً جدیدی برساند و به همین دلیل، جدا از اسپرینت، روی پروژهای جاهطلبانهتر هم کار میکرد که منجر به خلق فونیکس شد.
کورویر با بدنه ایتالیایی
درحالیکه کورویر اسپرینت در مراحل اولیهٔ توسعه قرار داشت، فیچ و دوست صمیمیاش، کوبی ویتمور که هنرمند و طراح مشهوری بود، طراحی بدنهای کاملاً متفاوت برای کورویر را شروع کردند. این پروژه در کنار اسپرینت ادامه داشت تا اینکه فیچ یک خودروی اسپرت ایتالیایی بنام اینترمکانیکا ایتالیا را دید. وی که از کیفیت ساخت بالای این خودرو شگفتزده شده بود، با مالک اینترمکانیکا، فرانک رایسنر، یک کانادایی مجارستانیالاصل که در دانشگاه میشیگان تحصیل کرده بود و ارتباطات زیادی با خودروسازی آمریکا داشت تماس گرفت. فیچ طرحهایی که ویتمور کشیده بود را به رایسنر نشان داد و او بهسرعت موافقت کرد که به ساخت این خودرو در کارگاه اینترمکانیکا در تورین کمک کند.
این پروژهٔ با شاسی کورویر که از آمریکا فرستاده شده بود آغاز شد و مهندسان اینترمکانیکا در عرض چند ماه خودرو را تکمیل کردند. بدنهای که فیچ ابتدا میخواست از فایبرگلاس بسازد، درنهایت با استفاده از پانلهای فولادی دستساز ساخته شد. این خودرو که بسیار کمارتفاع، آیرودینامیک و زیبا بود، کاملاً شبیه به کوروت C3 به نظر میرسید. بااینحال، فونیکس در سال ۱۹۶۶ یعنی دو سال قبل از معرفی کوروت C3 ساخته شد. این طراحی، تفکر نوآورانهٔ فیچ و ویتمور را نشان میداد که حتی ممکن است الهامبخش بیل میچل برای طراحی کوروت C3 بوده باشد.
یک خودروی اسپرت با هندلینگ فوقالعاده
چراغهای جلوی مخفی، سقف تارگای قابل برداشتن و دو برآمدگی در طرفین کاپوت که هم دو لاستیک زاپاس را در خود جای میداد و هم باعث بهبود آیرودینامیک خودرو میشد، ازجمله ویژگیهای بدنهٔ فوقالعادهٔ فونیکس بودند. دلیل استفاده از دو چرخ زاپاس این بود که فونیکس در عقب از لاستیکهای پهنتری استفاده میکرد. یکی دیگر از ویژگیهای برجستهٔ فونیکس، هندلینگ فوقالعادهٔ آن بود. ازآنجاییکه این خودرو بر اساس کورویر ساخته شده بود، از همان سیستم تعلیق عقب مستقل شورلت استفاده میکرد و فیچ که رانندهٔ سابق مسابقه بود، بشدت آن را بهبود بخشید. وی همچنین برای بهبود قدرت توقف خودرو، در جلو از ترمزهای دیسکی بزرگی استفاده کرد.
اولین (و تنها) پروتوتایپ فونیکس به یک پیشرانهٔ شش سیلندر تخت توربوشارژ هوا خنک کورویر مجهز شد که تقویت شده و قدرت آن به ۱۷۰ اسب بخار رسید. این خودرو در تابستان ۱۹۶۶ در نمایشگاه خودروی نیویورک رونمایی و با استقبال شدید بازدیدکنندگان مواجه شد. علاوه بر این، پروتوتایپ فونیکس برای آزمایش در اختیار چندین مجلهٔ معتبر خودرو قرار گرفت و همهٔ آنها کیفیت ساخت و خصوصاً هندلینگ خودروی فیچ را ستودند. آزمایشکنندگان حتی عملکرد فونیکس را بهتر از کوروت C2 و پورشه ۹۱۱ توصیف کردند.
مقررات دولتی، دلیل ناکامی فونیکس
فونیکس به دلیل قدرت نهچندان زیاد ۱۷۰ اسب بخاری، ظرف ۷.۵ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت میرسید که حدود یک ثانیه کندتر از کوروت C2 و پورشه ۹۱۱ بود. بااینحال، به دلیل ظاهر جذاب و مهمتر از آن، هندلینگ فوقالعادهٔ فونیکس، فیچ مدت کوتاهی پس از پایان نمایشگاه نیویورک، ۱۰۰ سفارش خرید با پیشپرداخت دریافت کرد؛ اما درحالیکه همهچیز برای پروژهٔ فونیکس روشن به نظر میرسید، متأسفانه کنگرهٔ آمریکا یک قانون جدید ترافیکی و ایمنی تصویب کرد که قرار بود از ژانویهٔ ۱۹۶۸ اجرایی شود. این قانون منجر به ایجاد ادارهٔ ایمنی بزرگراه شد که وظیفهٔ آن تعیین استانداردهای ایمنی برای خودروها بود؛ بنابراین، ازآنجاییکه فیچ مدافع بزرگ ایمنی خودروها بود، تصمیم گرفت تا زمانی که جزئیات استانداردهای ایمنی جدید اعلام شود، پروژه را متوقف کند.
در اواخر سال ۱۹۶۷، مشخص شد که او باید کدام قسمتهای خودروی خود را اصلاح کند تا با استانداردهای جدید مطابقت پیدا کند. بااینحال، پس از جنجالهایی که به خاطر ایمنی کورویر با انتشار کتاب رالف نادر تحت عنوان «ناایمن در هر سرعتی» به راه افتاد، شورلت مجبور شد نهایتاً در سال ۱۹۶۹ به تولید این خودروی موتور عقب پایان دهد؛ بنابراین، فیچ که با خاتمهٔ تولید کورویر و بازطراحی پیچیدهٔ فونیکس برای مطابقت با قوانین ایمنی جدید مواجه بود، تصمیم گرفت این پروژه را رها کند و تمام پیشپرداخت خریداران را پس دهد.
ققنوسی که از خاکستر بلند نشد
هرچند فیچ میتوانست فونیکس را برای مطابقت با قوانین ایمنی تغییر دهد و قبل از اینکه تولید کورویر متوقف شود قطعات موردنیاز برای تولید ۵۰۰ نمونهٔ برنامهریزی شده را از شورلت بگیرد اما نهایتاً تصمیم گرفت همهچیز را لغو کند؛ بنابراین، فونیکس برخلاف پردهٔ افسانهای ققنوس که نام خود را از آن گرفته بود، هیچگاه از خاکسترهای خود بلند نشد و تنها پروتوتایپ آن تا پایان عمر فیچ در اختیار او ماند. دو سال پس از مرگ فیچ، این خودرو به حراج گذاشته و با قیمت ۲۵۳ هزار دلار فروخته شد.