نبرد چهارمليتي
اين 4 سيکلت، يعني بامو R NINET، هوندا CB1100، ايندين اسکات و موتوگوتسي گريسو، با ديناميک عالي و ترکيب شکوهمند در بين موتوربازها محبوبيت ويژهاي دارند.
مثل خيلي چيزهاي ديگر در دنياي مدرن، دنياي موتورسيکلتها هم بسيار تخصصي و حرفهاي پيش ميرود.
سيکلتهاي اسپرت، کروزرها، موتورهاي ادونچر (ماجراجويي)، سيکلتهاي اسپرت-تورينگ، رودسترهاي چند منظوره، موتوکراسرها، اندوروهاي آفرود و کلاسهاي ديگر و حتي کلاسهايي که زيرمجموعه هرکدام از عناوين بالا قرار ميگيرند، در دنياي موتورسيکلتها بهطور تخصصي و حرفهاي دنبال ميشوند.
اما اگر قرار باشد شما يک موتورسيکلت براي يک مسير عادي و نه خاص که نه سريعترين باشد و نه سبکترين و چابکترين و عجيبترين آنها و فقط خوبتر از همه باشد، کدام را انتخاب ميکنيد؟ با اين توضيحات گيجکننده، پاسخ احتمالا دشوار است و ما براي شما کار را ساده کردهايم تا تنها بين 4تا از بهترين سيکلتهاي کاربردي و چندمنظوره که در بازار سالهاي اخير موفق بودهاند، يکي را انتخاب کنيد.
اين 4 رقيب، بهطور تصادفي انتخاب نشدهاند. هر 4موتورسيکلت، از نظر ابعاد و حتي طراحي ظاهري شباهتهاي زيادي به هم دارند و از نظر کارايي و امکانات در يک کلاس قرار ميگيرند. همه آنها از نظر طراحي کاملا مدرن هستند يا به مرور سيستمهايشان ارتقا يافته است.
نکته ديگر اين است که اين 4 موتورسيکلت خوشنام و خاطرهانگيز از 4 کشور مختلف و با 4 پيکربندي موتوري متفاوت انتخاب شدهاند. بامو R NINET محصول کشور آلمان است که روي پلتفرم R90 ارتقا يافته و از پيشرانه جديد 1170 سيسي با 2 سيلندر تخت و هوا خنک
بهره ميبرد.
هوندا CB1100 DELUXE از کشور ژاپن، با يک موتور 1140 سيسي داراي 4 سيلندر خطي حرکت ميکند و جانشين خلفي براي CB750 بوده که اولين بار در سال 1969 معرفي شد.
اسکات هم سيکلتي است که اولين بار نامش روي يک موتورسيکلت هندي در سال 1920 گذاشته شد و از 3 موتورسيکلت ديگر،
جديدتر است.
پيشرانه اين سيکلت که 1133 سيسي حجم دارد و 2 سيلندر آن با زاويه 60درجه نسبت به هم قرار گرفتهاند، در مدينا در ايالت مينسوتاي آمريکا طراحي شده است و در نهايت، موتوگوتسي
GRISO 8V SE که طراحي مدرن آن درست مطابق سليقه کشور توليدکنندهاش ايتالياست. 2 سيلندر پيشرانه اين سيکلت بر هم عمود هستند و از 45 سال پيش تاکنون مرتبا ارتقا يافته و کاملتر شده است.
انجام اين تست و بررسي قابليتها و کاراييهاي اين 4 موتورسيکلت براي مشخصکردن ضعيفترين آنها نيست، چراکه نحوه انتخاب آنها اجازه اين قضاوت را به ما نميدهد بلکه از اين بين موتورسيکلتي که بيشترين سطح ارضاي توقعات سرنشين خود را از نظر زيبايي، راحتي و خصوصيات مکانيکي و ديناميکي برآورده کند، انتخاب ميشود. به عبارت خودماني، دلمان ميخواهد کدام يک از اينها را توي پارکينگ خانهمان داشته باشيم و هر وقت دلمان خواست سوارش شويم، کارهايمان را با آن انجام دهيم و از آن مراقبت کنيم. کدام يک دل ما را بيشتر بهدست خواهد آورد؟
حق داريد! جواب دادن به اينطور سوالها کمي سخت و شايد سليقهاي باشد. با ما تا انتهاي اين تست همراه باشيد و قابليتهاي رانندگي آنها در مسيري از اورنجکانتري تا سانتاباربارا و کلد اسپرينگ تاورن را بخوانيد. شايد تصميمگيري براي انتخاب و يافتن پاسخ سوالها هم کمي آسانتر شود.
بامو R NINET
بايد قبول کنيم که بيمر، با ظاهر زيبا و شکيل و به خاطر سرحال بودن و داشتن رکوردها و آمارهاي خوب، يک دسر مفرح براي اين تست بود. در بيشتر معيارها، اين موتورسيکلت اميدوارکننده بود. از نظر آمار روي کاغذ، ناينتي سبکترين (209کيلوگرم)، قدرتمندترين (96.5 اسب بخار و 103 نيوتنمتر) و داراي عملکرد خوب در شتابگيري، حفظ تعادل و مواجهه با شرايط نامطلوب جاده بود. دان کانت که راننده تست بامو بود، ميگويد: «موتور آن ويژگيهاي بسيار خوبي براي يک رانندگي راحت دارد، البته در زمانهايي که به يک قدرت متوسط نياز است. ضعف قابل اغماضي در مسير تحويل و انتقال قدرت احساس ميشد که البته با کمي پيچاندن دسته گاز قابل جبران بود و شتاب مورد انتظار بلافاصله تامين ميشد.» سيستم انتقال قدرت در جاده بهخوبي عمل ميکرد، هرچند در تست ربع مايل عوض کردن دندهها کمي برايش مشکلساز شده بود.
در جادهاي با بستر با کيفيت و پر پيچ و تاب، بامو را همان چيزي خواهيد يافت که بايد باشد. رانندگي در حالت اسپرت، هندلينگ خشک و قاعدهمند و ترمزهاي قدرتمند به R nineT اجازه ميدهد تا ساير رقيبانش را در گرد و غبار پشت سر خود جاي بگذارد. در مسيرهاي شهري عملکرد بيمر کمي فرق دارد. فرمان سبک و ارتفاع کم نقطه ثقل باعث ميشود تا در سرعتهاي پايين بهخوبي حرکت کند. گشتاور خوب و سوخترساني دقيق و همچنين کلاچ باکيفيت موجب شده که RnineT را بتوانيد در بيشتر پارکينگها و خيابانهاي شهر ببينيد.
اگرچه رانندگي با اين موتورسيکلت با آسايش خوبي همراه است، اما نکته کوچکي هم در آن وجود دارد. کانت ميگويد: «زين RnineT در قسمت جلو، يعني جايي که به باک سوخت ميرسد، بيش از حد باريک ميشود و نگه داشتن زانوها براي مدت طولاني در سواريهاي بلندمدت، موجب خستگي ميشود. هنگام پيچيدن به اطراف هم به جاي اينکه تکيهگاه کنار پا بخش نرم و مخملين زين باشد، باز هم استخوان سر زانو با باک تماس پيدا ميکند. اين موضوع موجب فشار بيشتر به مچ دستها و احساس خستگي در آنها ميشود.» دوشاخ غيرقابلتنظيم اين موتور هم باعث شده تا در مسيرهاي سنگفرش و سخت، موتور خشکتر عمل کند؛ هرچند که تعليق قدرتمند در عقب، بخش زيادي از فشارها و ضربات را جذب ميکند.
با همه اينها، تقريبا کسي نيست که شيفته ظاهر جذاب و طراحي شگفتانگيز اين بامو نشده باشد. چه پيادهها و چه رانندههايي که پشت ترافيک کنار آن ميايستند و هرکس ديگري که آن را از نزديک ديده باشد، عاشقش خواهد شد. RnineT ثابت کرده که در عين سادگي ميتوان جذاب و زيبا بود.
هوندا CB1100 Deluxe
در اولين نگاه، سيبي با خطوط و انحناهاي مشخص، چرخهاي 18 اينچي و صندلي سبک قديمياش را ميتوان بيش از 3 رقيب ديگر، ادامهدهنده راه نسلهاي قبلش دانست. البته منظره مقابل چشمان راکب، با توجه به کيلومترسنج آنالوگ، سرعتسنج و آينههاي آبنباتي جديدي که به اين نسخه اضافه شده، کمي تغيير کرده است. براي رانندگي در بزرگراه، هوندا انتخاب فوقالعادهاي است. روي صندلي آن هيچ عيبي نميتوان گذاشت و راننده بدون توجه به طول مدت، روي آن کاملا احساس راحتي ميکند. نقطه قوت ديگر سيبي، پيشرانه آن است که نرم و منظم کار ميکند و هيچگونه لرزش و تکان اضافهاي را از دستهها و جاپاييها به بدن و دستان راننده انتقال نميدهد. پيشرانه، قادر است تا 85.3 اسب بخار قدرت و تا 88.8 نيوتنمتر گشتاور توليد کند؛ هرچند که هوندا معمولا عملکرد خود را در دورهاي پايينتر نگه ميدارد. کانت ميگويد: «نکته شگفتانگيز هوندا، پخش کردن متعادل گشتاور است. مکانيسم محدودکننده دورموتور، بهخصوص در 3 دنده سبکتر در هر شرايطي توليد گشتاور را از افسارگسيختگي بازميدارد.» هماهنگي و تعادل توان و گشتاور بهخصوص هنگام تعويض دنده به عدد بالاتر، رانندگي با هوندا را لذتبخش ميکند. اما کاش هوندا در برخي ويژگيها، کمي بيشتر به CB750 اقتدا ميکرد. وقتي به آرامي با هوندا رانندگي ميکنيد، احساس آرامش خوبي از تعليق نرم، فرمان بدون انحراف و پايداري آن خواهيد داشت، اما اگر مسير هموارتان کمي دستخوش تغييرات شود، آن وقت تعليق همگام شما نخواهد بود و از اين جهت، هوندا نسبت به بامو و موتوگوتسي در رتبه پايينتري قرار ميگيرد. سيبي که ما مورد تست قرار داديم، مدل دلوکس 2014 بود که نسبت به حالت استاندارد، کمي ارتقا يافته است و از ترمز ترکيبي ABS و يک مخزن سوخت 2 ليتر حجم بيشتري ميگيرد و نيز يک سيستم خروجي 4 در 2 به جاي سيستم 4 در يک خروجي استفاده ميکند. هر دو مدل داراي جعبه دنده ششسرعته هستند. ضمن اينکه رنگ سرخ فقط براي نسخه دلوکس، مشابه آنچه ما تست کرديم موجود است و نسخه استاندارد آن با رنگ مشکي توليد ميشود.
ايندين اسکات
اولين چيزي که هنگام رانندگي با اسکات به ذهنتان ميرسد، کوچکي و جمع و جوري آن است. جالب اينجاست که با اين وجود، نميتوان با قطعيت گفت که همه موتورهاي بزرگتر، از آن بهتر هستند. به نظر ميرسد با توجه به ابعاد کوچک اسکات، شما سوار موتور سبکتر و البته ارزانتري ميشويد.
اما اين تصور اشتباه است، زيرا اسکات با وزن 249.5 کيلوگرمي، از سنگينترين رقيب گروه هم 1.5 کيلوگرم سنگينتر است؛ هرچند که در دنياي کروزرها، هموزن يک ويکتورياي سکرت است.
يک پايتان را بلند کنيد و آن طرف اسکات بگذاريد تا در اولين لحظه، به يک وضعيت راحت و متعادل براي رانندگي دست پيدا کنيد.
البته اگر بعد از 3 موتور ديگر اين کار را انجام دهيد، جاپاهايي که کمي به جلو تمايل دارند برايتان متفاوت خواهد بود. زين با پوستي از چرم گاو بهراحتي زير بدن شما جاي گرفته و در برتان ميگيرد.
دستهها نيز از نظر ارتفاع و تمايل در وضعيت بسيار راحتي قرار دارند. تنها مورد نامطلوب در مورد وضعيت رانندگي، اين است که زياد امکان جابهجايي نداريد و به زحمت ميتوانيد با چرخش بدن به اطراف مسلط شويد.
پيشرانه اسکات داراي 2 سيلندر خورجيني است که هر سيلندر داراي 4 سوپاپ بوده و با مايع خنک ميشود.
در اين کارخانه توليد توان، 86.3 اسب بخار توليد ميشود و نيز در دورهاي 2500 تا 7200 بار در دقيقه گشتاوري معادل 81 نيوتنمتر ايجاد ميشود.
نکته جالب ديگر بالانس فوقالعاده موتور است که بهخصوص در دورهاي پايين لرزشي ايجاد نميکند، هرچند در سرعتهاي بالاتر راکب لرزش خفيفي را روي دستههاي موتور احساس خواهد کرد.
کانت هم از اين نظر، از دستهها راضي نبود و به طعنه گفت اگر کمي بيشتر با آن رانندگي ميکرد، زير انگشتانش پينه ميبست!
به عنوان تنها کروزر کلاسيک اين جمع، تيم طراحي ايندين بايد براي نسخههاي بعدي فکري به حال ضربههاي ناخوشايند اسکات بكنند.
هنگام دور زدن در پيچهاي تند، انعطاف اسکات محدود و نسبت به سيکلتهاي کروزر و اسپرت ديگر کمتر است؛ هرچند که هندلينگ سبک و چابک و نيز فرمان خوشدست، اسکات را چيزي فراتر از يک کروزر نمايش ميدهد.
نقطه ثقل اسکات به قدري پايين است که دلتان ميخواهد در اولين پارکينگ سر راه آن را بگذاريد و برويد.
با همه اينها و با توجه به هدف ايندين از طراحي اين اسکات، به نظر نميرسد در نسخههاي بعدي هم شاهد تغييرات قابل توجهي در آن باشيم.
موتوگوتسي گريسو 8V SE
«در گروهي با رقباي خوشظاهر و جذاب، گريسو سرش را بالا گرفته است.» اين را اندرو برنهوپ، يکي ديگر از مجريان تست ميگويد و اضافه ميکند: «بيش از هرچيز رنگ مشکي متاليک و اگزوز نقرهاي تابيده بر آن جلب نظر ميکند.» محصول جديد موتوگوتسي زياد هم از سبک و سياق گذشتگان خود پيروي نکرده، طوري که بتوان با يک نگاه به ياد آنها افتاد.
کانت ميگويد: «هرچند در ظاهر تفاوتهاي زيادي ميبينيم، ولي گريسو روي همان چارچوب قبلي سوار شده است.» پرههاي مفتولي مشکي متاليک، بازوي نوساني يکطرفه، موتور ويشکل هواخنک سنتي و اگزوز نامتقارن شاتگان مانند، با هم ترکيب شدهاند و چهرهاي جذاب و دلفريب براي آن ساختهاند.
طبيعت چندمنظوره بودن گريسو، وقتي برايتان بيشتر مشخص ميشود که يک مدت طولاني و در شرايط مختلف جادهاي آن را برانيد. کانت ميگويد: «از نظر شاسي، تعليق و پکيج ترمز، به نظر من اين اسپرتترين سيکلت اين جمع است؛ چراکه در جادههاي بيرون شهري و داخل پيست، عملکردي کاملا يکسان نشان ميدهد.»
در عين حال، وضعيت قرارگيري راننده روي صندلي هم طوري است که در جادههاي فراخ بهراحتي به او اجازه مانور و در پيچ و تابها به او روحيه جنگندگي ميدهد. او ميگويد: «براي من رانندگي با گوتسی مفرحتر از بقيه بود. البته در مسيرهاي عادي، جاپاي آن کمي بالا احساس ميشود، اما همين ويژگي در جادههاي پرپيچ، به کمک سوار ميآيد.»
هنر گريسو، عبور مقتدرانه، متعادل و استوار از شيبها و پيچهاست. تعليق قابل تنظيم و ترمزهاي باکيفيت BREMBO گريسو را يک سر و گردن از رقيبانش بالاتر برده است.
پيشرانه گريسو نيز، امتياز ديگر آن نسبت به رقيبانش در اين گروه است. واکنش سريع گاز با دور موتور و افزايش قدرت، گشتاور و بيشينه قدرت کافي، صداي پرهيبت و لرزش و تکانهاي ناچيز، نقاط قوت اين پيشرانه هستند. در اين گروه قدرت و گشتاور گوتسی، فقط از بامو بالاتر نيست.
انتخاب برنده
بله، کار دشواري است. هر 4 موتورسيکلت فوقالعاده هستند و هرکسي ممکن است يکي را انتخاب کند. اسکات بهترين کروزر است و ترکيب زيبا و راحتي رانندگي آن ميتواند براي بسياري قابل تحسين باشد. خيليها با نوستالژيهاي خوبي که از گذشته دارند، فقط هوندا را انتخاب ميکنند. برونهوپ 51 ساله، در همان دور اول عاشقش شد و هنوز هم کليدش را به ما پس نداده! هوندا با ارگونومي عالي و کيفيت رانندگي خوب، آسودهترين رانندگي را براي سرنشين خود به ارمغان ميآورد.
مطمئنا، بامو فاتح قلبهاي همه موتوردوستان است و اين بار هم استثنا نيست، اما براي اين محبوب دلها، بايد بيشتر از همه رقيبانش، يعني حدود 15 هزار دلار هزينه کنيد. با همه اينها، موقعيت نشستن راننده هم به راحتي گوتسي نيست. اما آنها که انتخابش ميکنند حتما اين را به طراحي چشمنواز آن بخشيدهاند.
و در نهايت موتوگوتسي. وقتي نميتواني براي يکي بهانهاي بتراشي، پس حتما بهترين است. گريسو از بيمر، 2200 دلار ارزانتر است و بهعلاوه تعليق بهتر و راحتي بيشتر به خاطر وضعيت قرار گرفتن راننده دارد. در عين حال چيزي هم از قدرت و گشتاور کم ندارد و طراحي آن هم مدرن و جذاب است. حتي کساني که گوتسي را اولين انتخاب خود نميدانند، حتما آن را در دومين رتبه ميگذارند.