افسون گری از سرزمین یانکی ها
نوشته : سپهر زنگنه – عکس : روزبه حقگو
برای بسیاری ، خودرو تنها به عنوان وسیله نقلیه و ابزاری برای جابه جایی فردی مطرح است اما چنین تعریفی هیچ گاه خودرو دوستان را راضی نمی کند، چنین افرادی خودرو را به عنوان وسیله ای برای لذت بردن از زندگی می بینند که در مواقع مختلف و شرایط غیر قابل پیش بینی همراه آن هاست.عشق ورزیدن به خودرو های خاص نیز از همین دیدگاه نشات می گیرد اما این احساس تنها مختص به خودروهای بسیار مدرن یا نمونه های کلاسیک نیست، چراکه بسیاری از خودروهای به ظاهر معمولی نیز هستند که نقش یاری وفادار و قابل اعتماد را برای مالک خویش بازی می کنند.در مقابل دسته دیگری از خودروها نیز در 60 سال اخیر در گوشه و کنار کره خاکی ظهور کرده اند که تحت عنوان custom cars شناخته می شوند.این خودروها تنها براساس سلیقه یا نیازهای شخصی مالک مورد ارتقاء و توسعه قرار می گیرند و به نوعی ، جلوه ای از رویاهای مالک هستند که به واقعیت مبدل شده اند.بدیهی است که در چنین تعریفی ، توجه به استاندارد های کارخانه سازنده یا استفاده از قطعات اورجینال در مرتبه چندم اهمیت قرار می گیرد و برخلاف خودروهای کلاسیک، اصالت ظاهری و فنی اولویت محسوب نمی شود. خودروهای custom در واقع تنها برای لذت بردن از زیبایی و قدرت یا کارا بودن تیونینگ می شوند.خودروهایی که می توانند با زیبایی محصور کننده خود، هر ببیننده ای را در خیابان به سوی خود جلب کنند.در این مطلب قصد داریم به یکی از معدود نمونه های موجود از چنین خودروهایی در کشورمان بپردازیم.هیولای بنفش رنگی که براساس Pontiac Laurentian1960 شکل گرفته است.
مروری بر پونتیاک Laurentian
Laurentian نامیست که توسط شاخه کانادایی جنرال موتورز برای مدل مشهور Catalina انتخاب شده بود که در آن سال ها توسط شعبه کانادایی نیز مونتاژ می شد.کاتالانیا آمریکایی یا لارنتین کانادایی در حدفاصل سال های 1950 تا 1981 به عنوان مدل فول سایز پونتیاک عرضه می شد و سه نسل نخست کاتالانیا که در سال های طلایی دهه 50 و 60 میلادی طراحی شده بودند، از ارزش و اهمیت بیشتری نسبت به مدل های دهه 70 برخورداند.خودروی مورد آزمایش، آخرین مدل سدان و فیس لیفت شده از نسل اول محسوب می شود که در آن سال ها با پیشرانه های V8 389 اینچ مکعبی (6.4 لیتری) با دو گیربکس 3 سرعته دستی و 4 سرعته اتوماتیک Hydramatic به جاده های عریض و طویل آمریکای شمالی لبخند می زدند.مدل های اولیه از نسل نخست کاتالینا ، بر اساس سبک خاص مدل های دهه 50 با چهار چوبی عضلانی و کشیده طراحی شده بودند ، در کنار چراغ های چهار گانه جلو، فرم عرضی دو قسمتی جلوپنجره تا حدودی یاد آور سبک جلوپنجره مشهور کلیوی شکل BMW بودند.البته این مورد در مدل های بعد از فیس لیفت در سال 1959 به شکل کلی تغییر کرد و جلوپنجره دو تکه با نمونه عریض کرومی با خطوط افقی جایگزین شد.در نمای جانبی به غیر از دو خط عضلانی ممتدی که از چراغ های بزرگ جلو و پیشانی خودرو نشات می گیرند،طراحی چشم نواز و رو به عقب ستون های A بیش از سایر قسمت ها به چشم می آید که با هدف افزایش میزان دید با چنین خم زیبایی شکل گرفته اند.این سبک طراحی در واقع معرف خودروهای آمریکایی دهه 50 و اوایل دهه 60 محسوب می شود ، چرا که پس از این دوران، طراحی ستون های A به دلایل ایمنی تغییر کرد و به شکل متداول خودروهای امروزی در آمد.در ادامه قوس قطره ای شکل سقف، انحناء چشم نواز شیشه عقب به صندوق کشیده و چهار چراغ گرد و کشیده عقب می رسد که قرینه ای برای چراغ های چهارگانه جلو محسوب می شوند.درب باک نیز که در فضای مابین چراغ ها قرار گرفته است ، توسط صفحه کوچکی از نظر ها پنهان می شود و دو خروجی اگزوز استیل در طرفین نیز در هماهنگی کامل با سایز اجزای دایره ای شکل نمای عقب،قدرت خالص پیشرانه V8 را فریاد می زنند.
تیونینگ ظاهری با نگاه به معیارهای کلاسیک
شکی نیست که بازسازی و نگهداری از خودرویی 53 ساله با تیراژ محدود، بسیار دشوار است، اما از آن سخت تر، تیونینگ فنی چنین خودرویی به صورت اصولی است که از عهده کمتر فردی ساخته است.همانطور که پیشتر گفته شد ،حفظ اصالت در خودروهای کاستوم ، اولویت محسوب نمی شود اما امیرحسین محمدی، مالک این لارنتین جذاب ، نهایت تلاش خود را به کار بسته است تا ضمن بهینه سازی قطعات، اصول کلی و شاخصه های طراحی لارنتین 1960 را نیز حفظ کند.چراغ اصلی عقب که در نگاه اول بسیار شبیه به نمونه های اصلی و فابریک به نظر می رسند، در واقع قطعات بهینه سازی شده ای هستند که از سایر محصولات جنرال موتورز به عاریت گرفته شده اند، اما در مقابل، ستاره های قرمز رنگی که در نمای جانبی ، زینت بخش گلگیرهای عقب هستند با تلاش فراوان تهیه شده اند، چرا که یکی از مهمترین قطعات تزیینی خاص مدل لارنتین نسل اول به حساب می آیند.همین مورد در خصوص شیشه های جلو و عقب بسیار خاص و کمیاب این خودرو نیز تکرار شده است که با صرف ماه ها وقت و پرداخت هزینه ای هنگفت تهیه شده اند.از دیگر تغییرات ظاهری چشمگیر ، می توان به جایزگینی چرخ های کلاسیک استاندارد با نمونه های پهن پیکر و 18 اینچی آمریکن ریسینگ اشاره کرد که توسط لاستیک های کمهو به سایز R1840/245 و 275/35R18 محافظت می شوند، البته نصب چنین رینگ های مدرنی بر روی توپی قدیمی چرخ ها به آسانی امکان پذیر نبوده است و به لطف تهیه چند قطعه واسطه صورت گرفته است.در نهایت رنگ خودرو نیز از سورمه ای روغنی به بنفش متالیک تغییر کرده است تا این کابوی سالخورده از دیترویت 1960 رهسپار نیویورک 2013 شود.
پروژه های متعدد فنی
پونتیاک لارنتین نسل اول در حالت استاندارد از ترمزهای کاسه ای در هر چهار چرخ بهره میبرد،اما چنین ساختاری برای متوقف ساختن یک سدان سنگین وزن مناسب نیست از این رو مالک نسبت به تغییر ساختار ترمز چرخ های جلو از کاسه به دیسک خنک شونده و نصب بوستر اقدام کرده است تا زمینه لازم برای متوقف کردن این خودروی زیبا فراهم شود.افزودن مجموعه فرمان هیدرولیک نیز به این خودرو چندان آسان نبوده است اما نصب فرمان هیدرولیک و کولر در مقابل تغییر کامل مجموعه پیشرانه و انتقال قدرت ، ناچیز به نظر می رسد.از آنجا که پیشرانه V8 389 اینچ مکعبی استاندارد پونتیاک کاتالینا ، از نظر قطعات یدکی و تعمیر و نگهداری در شرایط مطلوبی قرار ندارد، انتخاب چندانی جز استفاده از پیشرانه V8 350 اینچ مکعبی (5.7 لیتری) بلوک کوچک به عنوان قلب تپنده ای افسانه ای سال های دور جنرال موتوز وجود نداشته است.در قدم بعدی گیربکس سه سرعته تعویض دستی نیز با ظرافتی مثال زدنی با گونه مشهور 3 سرعته اتوماتیک مناسب برای پیشرانه 350 اینچ مکعبی جایگزین شده است.در نهایت خط انتقال نیرو، دیفرانسیل استاندارد نیز جای خود را به گونه کوتاه داده که شتاب گیری بهتری را برای این افسونگر جنرال موتورز نوید می دهد.
تجربه رانندگی
پس از باز کردن درب نسبتا سنگین وزن لارنتین ، نخستین نکته ای که جلب توجه می کند، نحوه بسته شدن آن است که پس از گذشت بیش از نیم قرن همچنان بسیار عالی و غیر قابل مقایسه با خودروهای مدرن صورت می گیرد.با ورود به فضای کابین خود را فضایی بزرگ و خواهید یافت که علیرغم حالت منحنی شکل سقف،حتی برای سرنشینان عقب نیز آسایش کامل را فراهم می آورد.در پشت فرمان مجموعه نشان گرها مربوط به میزان شارژ باطری و دمای روغن جلب توجه می کند که در بخش پایینی سرعت سنج قرار گرفته اند.جالب آنکه امکان تنظیم صندلی راننده به صورت برقی، به عنوان یکی از خاص ترین آپشن ها در سال 1960 همچنان وجود دارد و اهرم تعویض دنده گیربکس اتوماتیک نیز به زیبایی به اهرم تعویض دنده دستی متصل شده است که بر روی ستون فرمان قرار گرفته است.در فضای زیر داشبورد که به رنگ بدنه رنگ آمیزی شده است،مجموعه ای از جنس فایبرگلاس افزوده شده که در نگاه اول هماهنگی مناسبی با سایر اجزای داشبور را از خود به نمایش می گذارد و در واقع وظیفه انتقال هوای کولر را به درون فضای اتاق برعهده دارد.با چرخاندن سوئیچ ، اولین واکنش لارنتین،صدای غرولند معروفی است که از پیشرانه 350 V8 بر می خیزد. پس از درگیر کردن گیربکس در حالت DRIVE و چرخاندن فرمان استخوانی بنقش رنگی که از پشتیبانی نیروی هیدرولیک برخوردار است، حرکت را به نرمی آغاز می نماییم.تا لحظه ای که فشار چندانی بر پدال گاز وارد نشود، همه چیز در اوج شکوه و جلال به سبک آمریکا دهه 60 خواهد بود و حتی واکنش سیستم تعلیق نیز به رغم وجود رینگ و لاستیک سایز بزرگ و کاهش ارتفاع، بسیار نرم و قابل پیش بینی به نظر می رسد اما با فشردن ناگهانی پدال گاز ،لارنتیان به یکباره روی دیگر سکه را به شما نشان خواهد داد و روح آرام و کلاسیک در لحظه چنگ زدن چرخ های عقب به آسفالت و غرش اسب های بخار از بند رها شده با جنگندگی یک ماسل کار تمام عیار ، جایگزین می شود.گیربکس اتوماتیک نسبت به تغییرات زاویه ای پدال گاز بسیار حساس است و در سریع ترین زمان ممکن با سنگین کردن دنده ها ، امکان شتاب گیری ایده آل را برای این پونتیاک دو تنی فراهم می آورد.متاسفانه طول مسیر آزمایش برای آزمودن تمامی توانایی لارنتین کافی نیست و در مسیرهای بزرگراهی نیز ، مانور دادن با چنین خودرویی پهن پیکری با وجود ترافیک چندان ساده نیست اما به گفته مالک این یانکی جذاب به راحتی توانایی غلبه بر خودرویی همچون نیسان ماکسیما را دارد.البته با توجه به مشخصات سامانه تعلیق و وضعیت مجموعه ترمزها،بهره گیری از تمامی توانایی لارنتین، مهارت ویژه ای را می طلبد.چراکه با کوچکترین اشتباه امکان چرخش کامل خودروی پهن پیکر و بروز حادثه وجود دارد.با وجود مصرف سوختی که در حالت میانگین به حدود 17 لیتر در هر صد کیلومتر بالغ می شود، ظرفیت باک 60 لیتری چندان چشمگیر نیست ، اما هزینه سوخت در مقایسه با سایر هزینه های نگهداری از چنین خودرویی بسیار ناچیز است، چرا که با توجه به نایاب بودن بسیاری از قطعات تزیینی ،هزینه خریداری اینترنتی قطعات و تهیه برخی از لوازم توسط استادکاران داخل کشور ، رقم کلی آماده سازی این خودرو از مرز 50 میلیون تومان نیز فراتر رفته است و در آینده نیز با تهیه مجموعه کامل فنربندی پنوماتیک باز هم افزایش خواهد یافت.گفتنی است که بسیاری از کارهای بدنه و رنگ آمیزی این لارنتیان بنفش رنگ توسط مهدی جهان بخش و امور فنی به دستان توانای شهروز شادمنش انجام شده اند.
در پایان از مالک محترم خودرو، امیرحسین محمدی تشکر و قدر دانی می نماییم که با همراهی امیرحسین بهرامی پور امکان تهیه این گزارش را فراهم آوردند.
این مقاله در ماهنامه تخت گاز ، به چاپ رسیده است
شاهکاره