کلاسیک هایی برای استفاده روزمره
پیرمردهایی که هنوزهم میرانند …
نیما مجتهد زاده
اگر به سال های اواسط دهه هفتاد شمسی بازگردید، با دورانی مواجه میشوید که بسیاری از مردمان کشورمان از خودروهای قدیمی خود به ستوه آمده بودند و به دنبال فرصتی برای تعویض خودرو خود با نمونه ای مدرن تر و کم دردسرتر بودند. این آرزو از ابتدای دهه هشتاد شمسی و در لوای طرح تعویض خودروهای فرسوده به طور نسبی به حقیقت پیوست و بسیاری از مردم با تحویل دادن خودروهای کهنه خود همانند پیکان، رنو ۵، پژو ۵۰۴، ب ام و ۵۱۸، مرسدس بنز ۲۳۰E، میتسوبیشی گالانت، تویوتا کارینا، لندروور، آریا، شورولت رویال و شورولت نوا خودرویی نو همانند پژو RD و یا پراید تحویل گرفتند. با این که از نظر بسیاری از مردم خودروهای جدید از نظر دوام و اصالت با خودروهای قبلی قابل قیاس نبودند، اما عواملی همچون مصرف سوخت کمتر و نبود دردسرهایی همانند دشواری تعمیرات، کمبود قطعات و هزینه بالای نگهداری سبب شد تا بسیاری نسبت به جایگزینی انجام گرفته احساس رضایت داشته باشند.
به نقل از عصر خودرو، موج گرانی خودرو پس از رشد بی سابقه قیمت ارزهای خارجی و برهم خوردن ثبات نسبی در اواخر دهه هشتاد شمسی بود که بازار خودرو را برهم زد. پرایدی که مردم ما سال ها به قیمت 6 و 7 میلیون تومانی آن عادت کرده بودند به یکباره به مرز 20 میلیون تومان رسید و به تبع آن سایر خودروها نیز رشد قیمت قابل توجهی را تجربه کردند. علاوه بر این واردات خودرو نیز از اواسط دهه هشتاد رونق گرفته بود و سیلی از خودروهای مدرن و به روز اروپایی و آسیایی راهی ایران شده بودند. تنوع ایجاد شده در سال های اخیر و با ظهور خودروهای ناشناخته چینی در بازار ایران دوچندان شد. با این حال برخی اتفاقات در سال های اخیر سبب شدند تا بسیاری به گذشته خود بازگردند و از خیر خرید خودروهای صفر کیلومتر و مدرن بگذرند. یکی از این عوامل تنوع طلبی در عین نبود سرمایه کافی بود. خیلی از خودرو دوستان سرمایه خرید یک ب ام و و یا بنز مدرن را ندارند و در عین حال از سوار شدن بر خودروهای مونتاژ داخل همانند پراید، پژو 206 و خانواده 405 و سمند و خودروهای چینی خسته شده اند و به دلیل نیاز به تجربه یک تنوع، علاقه دارند تا خودروهایی با برندهای بنام اما نیمه کلاسیک را خریداری کنند.عوامل دیگری همانند تب کلاسیک بازی و گسترش آن در شبکه های اجتماعی (که بیشتر مخرب است تا سازنده) و ارزشمند شدن خودروهای قدیمی به ایجاد چنین وضعی کمک کردند.
اشرافیت انگلیسی و ایتالیایی و دردسرهای آن
بیشتر خودروهای ایتالیایی ارزان قیمتی که به ایران راه یافتند امروزه دیگر به مراکز اسقاط خودروهای فرسوده سپرده شده اند. علت اصلی این اتفاق تقریباً ناگوار اما دردسرهایی است که نگهداری از این خودروها برای مالکان غیر حرفه ای و کم حوصله درپی خواهند داشت. بیشتر آلفارومئوها (از آلفاسود ارزان قیمت تا مونترئال و ولوچه گرانقیمت) و لانچیاها (از بتا تا مونته کارلو و فولویا) به دلیل پیچیدگی های فنی و حساس بودن نسبت به نوع رانندگی به راحتی دچار خرابی میشدند و همین امر سبب شد تا تعداد کمی از آن ها به دست ما برسد و میراثی کم رونق از برندهای مشهور این کشور در دست باشد. با این حال هنوز هم یافتن برخی از این خودروها با قیمت نسبتاً مناسب چندان دشوار نیست. شاید اگر از خیر نام های اسپرتی همانند لانچیا و آلفارومئو بگذریم، بهتر باشد تا به سراغ برند مردمی ایتالیا یعنی فیات برویم. فیات با آن که پرستیژ و جذابیت های آلفا و لانچیا را ندارد و از نظر عملکرد فنی نیز به پای نام های شهیر ایتالیایی نمیرسد، اما محصولاتی ساده تر و کاربردی تر را به بازار عرضه کرده است که هنوز هم تعداد اندکی از آن ها در معابر شهرهای کشورمان در تردد هستند.
فیات 131 و 132 مهمترین خودروهایی بودند که در دهه پنجاه شمسی با برند فیات به ایران وارد شدند و امروزه نیز تعداد اندکی از آن ها در وضعیتی مناسب هنوز هم زنده مانده اند. این دو برادر شبیه به هم از نظر فنی دشواری های برادران گران قیمت و لوکس تر خود را ندارند و از طرفی به اندازه امثال لانچیا نیز حساس به پوسیدگی و فشارهای راننده نیستند. به همین دلیل شاید بتوان این دو را برترین گزینه های ایتالیایی برای سوار شدن به عنوان خودرو روزمره دانست. هنوز هم یافتن یک نمونه معمولی از این دو خودرو با قیمتی زیر 10 میلیون تومان ممکن است. علاوه بر این به دلیل حجم بالای اسقاط، عدم رونق دلالی و مواردی از این دست از نظر قطعات نیز وضعیت این دو خودرو قابل قبول است و با اندکی جستجو نهایتاً آنچه نیاز دارید خواهید یافت.
خودروهای انگلیسی وضعیتی به مراتب بدتر از خودروهای ایتالیایی دارند. بیشتر بریتانیایی های وارد شده به ایران خودروهایی با حال و هوای لوکس بوده اند و به همین دلیل قیمت امروز آن ها معمولاً سرسام آور است و برای مثال یافتن یک جگوار XJ با قیمت زیر 50 میلیون تومان بسیار نادر است. علاوه بر این خودروهای انگلیسی نیز همانند برادران ایتالیایی خود از نظر تعمیر و نگهداری دشواری هایی دارند که سبب شده بیشتر تعمیرکاران قدیمی نیز از دست آن ها به ستوه بیایند و تعمیرگاه های جدید نیز از پس تعمیرات آن ها برنیایند. با این اوصاف بیشتر خودروهای مشهور انگلیسی همانند ترایمف، ام جی، جنسن و جگوار از لیست ما خارج میشوند. شاید بتوان تنها انگلیسی های مجاز به ورود به لیست ما را هیلمن اونجر و پیکان دانست. با این که پیکان خودرویی ایرانی است، اما در نمونه های قدیمی (سال های پیش از 1359) ظاهری کلاسیک و با اصالت انگلیسی دارد که به آن جذابیت خاصی داده است. همانگونه که در مطالب پیشین به این موضوع پرداختیم، امروزه تب شدید پیکان بازی و محبوبیت روز افزون این خودرو نیز به کلاسیک شدن آن کمک کرده است. متاسفانه در آینده نه چندان دور شاهد افزایش بی سابقه و غیر منطقی افزایش قیمت این خودرو خواهیم بود، با این حال تا دیر نشده هنوز هم یافتن یک پیکان بسیار عالی با قیمتی در حدود 10 تا 20 میلیون تومان ممکن است. خصوصاً با انبوهی از قطعات فنی و دانش فنی کامل تعمیرکاران ایرانی و سادگی تعمیرات این خودرو، حداقل از نظر فنی مشکلی نخواهید داشت و شاید در برخی موارد تزئینی برای خودرو خود به مشکل بربخورید. در کنار این مورد اما باید به هیلمن اونجر نیز اشاره کنیم. خودرویی که مورد بی مهری مالکان قرار گرفت و بیشتر نمونه های آن اوراق و اسقاط شدند و امروزه تعداد کمی از آن ها باقی مانده است.
با این حال هیلمن یک خودرو کامپکت دوست داشتنی و کم دردسر است که نمونه کوپه آن نیز میتواند گزینه ای مناسب برای کلاسیک بازی ارزان قیمت باشد. اگر خوش شانس باشید یک هیلمن اونجر تمیز را با قیمت در حد و اندازه های پیکان خواهید یافت. مینی نیز به دلیل اسقاط گسترده و تب خاصی که امروزه در میان کلاسیک بازها رایج شده، در لیست ما قابلیت ذکر ندارد چرا که از نظر قیمت و قطعات وضعیت مناسبی ندارد.
داستان دور و دراز ب ام و بازی ایرانیان
ب ام و به طور جدی از دهه چهل شمسی به بازار ایران راه یافت و در ابتدای دهه پنجاه با خودروهایی همانند 3000 کوپه (کد E9) و سری موفق 2002 توانست خود را به عنوان خودرسازی اسپرت ساز در میان ایرانیان جا کند. ورود انبوه ب ام و اما در دهه پنجاه و با خودروهای 2002، نسل اول سری 3 (E21) و نسل اول سری 5 (E12) اوج گرفت.
همین امر سبب شده تا به امروز تعداد زیادی از این خودروها در خیابان های ایران دوام بیاورند. 2002 ها از همه بدشانس تر بودند و به خاطر هندلینگ عالی و ظاهر جذابشان مورد بی مهری خودرو دوستان قرار گرفتند و بیشتر آن ها در تصادف های ناگوار و مسابقات پیست (ارم و آزادی) و به مدد تیونینگ های غیر اصولی نابود شدند.
سری 3 (بیشتر با نام 320 در میان ایرانیان شناخته میشود) اما سرنوشت بهتری داشت و نمونه های بیشتری از آن به ما ارث رسیده است. در این میان اما نسل اول سری 5 به خاطر واردات گسترده تر و مالکانش که بیشتر اقشار متوسط و محافظه کار و قدیمی تری بودند که نیازی به گاز دادن و ویراژ دادن نداشتند، هنوز به طور گسترده ای در خیابان های ایران دیده میشود. در این میان انتخاب بین این سه گزینه کاملاً به سلیقه و نحوه رانندگی مالک بستگی دارد. علاوه بر این قیمت این سه خودرو نیز در سه رده تقریباً متفاوت طبقه بندی میشود. بیشتر 2002 ها امروزه بین 20 تا 50 میلیون تومان قیمت میخورند و E21 ها نیز بین 10 تا 40 میلیون تومان ارزش دارند.
اما E12 ها در رده ای پایین تر و بین 8 تا 20 میلیون تومان (برای بهترین نمونه ها) قیمت گذاری میشوند. طبیعت این سه خودرو نیز دارای تفاوت هایی شگرف است. 2002 یک خودرو اسپرت کوچک و تر و فرز است که سواری گرفتن از آن به طور اصولی و سالم کار هر کسی نیست و ممکن است با کوچکترین اشتباهی حادثه ساز شود. E21 ذاتی آرام تر و منطقی تر دارد، اما هنوز هم حال و هوای یک خودرو اسپرت را در کالبدش دارد. E12 اما یک سدان خانوادگی بزرگ است که نباید از آن انتظار عملکردی اسپرتی و استثنائی داشته باشید؛ خصوصاً این که بیشتر سری 5 های ایران از نوع 518 هستند و حتی ممکن است در شتابگیری ضعیف تر از خودرویی همانند پراید ظاهر شوند. همین امر در نهایت با توجه به بودجه و سلیقه شما میتواند انتخاب متفاوتی را برایتان در پی داشته باشد. در این میان باید به حضور کم رنگ تر نسل دوم سری 5 (E28) و نسل اول سری 7 (E23) اشاره کرد که ممکن است بتوانید نمونه ای از آن ها را تا 30 میلیون تومان در بازار بیابید. با این حال با توجه به وضعیت اسفناک قطعات یدکی و دشواری تعمیران و نگهداری آن ها، خرید این خودروها به عنوان مرکب روزمره اصلاً پیشنهاد نمیشود. علاوه بر این باید اشاره کرد که نباید دوام و کارایی و کم دردسر بودن را از هیچ یک از ب ام و های ذکر شده انتظار داشت و شاید بهترین گزینه در این میان E12 باشد.
فولکس واگن پس از بیتل
به دلیل وضعیت خاص بیتل و حواشی خاص آن، بهتر است به طور جداگانه و بعدها به این خودرو بپردازیم. با این حال فولکس واگن های وارد شده به بازار ایران تنها به این خودرو محدود نمیشوند و تعداد قابل توجهی از مصولات دیگر این برند نیز در سال های دهه پنجاه شمسی به ایران راه یافتند. پاسات، گلف و نسل های متعدد ون های مشهور ترنسپورتر از جمله مهمترین خودروهایی بودند که هنوز هم تعدادی از آن ها را میتوان در معابر شهری کشور یافت. بیشتر پاسات های ایران در طرح تعویض خودروهای فرسوده نابود شدند و تعداد اندکی از آن ها باقی مانده است. علاوه بر این به خاطر ظاهر نه چندان جذاب و استیشن مانندشان ممکن است برای همگان مناسب به نظر نیایند. با این حال اگر یک پاسات سالم و سرحال را پیدا کنید، گزینه ای مناسب برای استفاده روزمره است و با توجه به حجم بالای اسقاط، از نظر قطعات نیز مشکلات عدیده ای نخواهید داشت. در این میان باید به برادر لوکس تر پاسات یعنی آئودی 100 نیز اشاره کنیم که به دلیل وضعیت نامناسب تر قطعات ممکن است در برخی موارد دردسرساز باشد؛ با این حال سواری به مراتب راحت تر آن و فضای لوکس تر کابین میتواند برای بسیاری تداعی گر یک شبه مرسدس بنز ارزان قیمت و یا خودرویی در حد و اندازه های محصولات ب ام و باشد. امروزه آئودی 100 و پاسات را میتوانید با قیمتی کمتر از 15 میلیون تومان بیابید.
اگر از پاسات و برادرش بگذریم به گلف میرسیم؛ خودرویی که توانست در بازار جهانی خود را به عنوان جانشین برحق و شایسته بیتل به همگان بشناسد و به فروشی فوق العاده دست یابد و به سبب محبوبیت روزافزونش تا به امروز تولید نسل های جدید آن ادامه پیدا کند. با آن که بیشتر گلف های باقی مانده در ایران از نسل دوم این خورو هستند، اما تعداد گلف های نسل 1 وارد شده به ایران نیز زیاد بوده و بیشتر این نمونه ها به دلیل بی مهری مالکان و بسته شدن کیت ها و استفاده مکرر در مسابقات و مواردی از این دست نابود شده اند و تعداد زیادی نیز زیر تیغ اسقاط رفته اند. با این حال نمونه های باقی مانده نسل اول گلف میتوانند خودروهایی کم دردسر و راحت و کوچک باشند و از نظر قطعات نیز با آن که وضعیت آن از نسل دوم اندکی نامناسب تر است، اما هنوز هم وضعیت قیمت و یافت شدن قطعات این خودرو از بسیاری از موارد مشابه بهتر است. امروزه قیمت گلف به دلیل تقاضای بالا و کم شدن نمونه های مناسب بسیار بالا رفته و حتی به مرز 20 تا 30 میلیون تومان رسیده است. اما در این میان شاید بتوان روزمره ترین کلاسیک فولکس واگن در ایران را ون های ترانسپورتری دانست که هنوز هم بسیاری از نمونه های نسل 2 (T2) آن در خیابان های شهرهای مختلف کشور در حال تردد و حتی خدمت رسانی هستند. هنوز هم بسیاری تعداد قابل توجهی از این ون های کاربردی و کم استهلاک را برای پخش مواد غذایی و مواردی از این دست استفاده میکنند و این خود نشان از استحکام و دوام این خودروهاست. علاوه بر این تعداد T2 های وارد شده به ایران و تعداد آن هایی که باقی مانده اند به حدی زیاد است که ممکن است بعضاً در برخی معابر شهری از پیکان های قدیمی نیز بیشتر مشاهده شوند! همین امر دست شما را برای خرید یکی از این ون های دوست داشتنی بازتر میگذراد. علاوه بر این اگر خوش شانس باشید ممکن است یکی از نمونه های قدیمی تر سری اول (T1) و یا یک نسل سوم (T3) مناسب را پیدا کنید. بیشتر T1 ها اسقاط شده اند و حجم T3 های وارد شده نیز در حدی نبوده که امروزه با تعداد T2 ا قابل رقابت باشد. بنابراین بهترین گزینه برای خرید در این رده قطعاً یک T2 خواهد بود. قیمت نمونه های عادی (غیر کمپر) T2 بنابر وضعیت و کارکرد ممکن است حتی تا 20 میلیون تومان نیز برسد. با این حال این قیمت برای نمونه های کلکسیونی و کمپر ممکن است بسیار بالاتر باشد.
محبوب های فرانسوی
فرانسوی ها از دیرباز در بازار خودرو کشورمان حضوری نسبتاً پررنگ داشته اند و در دهه های هفتاد و هشتاد شمسی نیز تا حدودی یکه تاز بازار کشورمان بودند. اما اگر به دهه پنجاه شمسی برویم، تنوع خودروهای فرانسوی چندان زیاد نیست، ولی تعداد نمونه های وارد شده به حدی زیاد است که هنوز هم ممکن است نمونه ای خوب و سالم امکان پذیر است.
در میان فرانسوی های شناخته شده باید به پژو 504 اشاره کنیم؛ خودرویی که تا همین پانزده سال پیش یکی از پرطرفدارترین خودروها در میان اقشار متوسط سالمند و میان سال بود و بسیاری با آن خاطرات خوشی دارند. این خودرو که در تمامی نقاط جهان و حتی آمریکا نیز به عنوان یک موجود مستحکم و با دوام و سخت جان شناخته شده است و در تیراژی انبوه عرضه شده است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و تعداد 504 های وارد شده به کشورمان بیشتر از بسیاری از خودروهای آمریکایی و آلمانی است.
با وجود اسقاط گسترده 504 ها در یک دهه اخیر، هنوز هم بسیاری به این خودرو وفادار مانده اند و ممکن است بتوانید یک 504 تمیز و مناسب را با قیمتی در محدوده 10 میلیون تومان بیابید.
به مدد اسقاط و واردات گسترده نیز وضعیت قطعات یدک این خودرو مناسب و قابل اعتماد است. اگر از باقی پژو ها همانند 404 بگذریم، به رنو 5 میرسم. این خودرو کوچک فرانسوی که تا اواخر دهه هفتاد میلادی بدون کمترین تغییری تحت عنواین مختلف در کشورمان مونتاژ میشد، امروزه هنوز هم در معابر شهری یافت میشود.
با این حال به علت کم لطفی مالکان و وضعیت نه چندان مناسب این خودرو از نظر دوام، تعداد رنو 5 های باقی مانده در ایران کمتر از حد انتظار است. با این حال هنوز هم ممکن است یک نمونه خوب را بتوانید با قیمتی در محدوده 7 میلیون تومان بیابید.
قیمت و وضعیت قطعات رنو نیز مناسب است و جز در برخی موارد خاص همانند تزئینات نمونه های قدیمی تر، مشکل چندانی برای این خودرو متصور نیست.
در کنار رنو و پژو باید به سیتروئن و تنها نماینده ارزان قیمتش در این رده یعنی ژیان (دایان) و مهاری اشاره کنیم.
به دلیل داستان های طنزی که پیرامون سواری و شخصیت ژیان شکل گرفته است، اقبال عمومی نسبت به این خودرو دوست داشتنی چندان زیاد نیست و بیشتر نمونه های موجود در کشورمان نیز یا وضعیت مناسبی ندارند و یا سر از مراکز اسقاط درآورده اند.
با این حال هنوز هم ممکن است خوش شانس باشید و نمونه ای از این خودرو را در وضعیت مناسب بیابید. از نظر قطعات و تعمیرات نیز این خودرو وضعیت تقریباً مناسبی دارد، اما ممکن است به دلیل کندی حرکت و برخی مسائل فرهنگی گزینه چندان مناسبی برای خودرو روزمره نباشد. با این حال اگر یک فرانسوی خوب برای استفاده روزمره میخواهید، میتوانید به سراغ همان دو گزینه اول بروید.
ژاپنی های کوشا
خودروهای ژاپنی در دهه هفتاد میلادی به بازار آمریکا و برخی کشورهای اروپایی یورش بردند و با استفاده از فرصت پیش آمده در دوره بحران سوختی ابتدای این دهه و سپس قوانین سفت و سخت آلایندگی، توانستند بخش اعظم این بازارها را بدست آورند. علاوه بر این توانایی این خودروسازان در کپی برداری از محصولات موفق آمریکایی و کیفیت و دوام بالای محصولات آن ها و تنوع بالا در کنار قیمت مناسب و مصرف سوخت پایین سبب شد تا ژاپنی ها سهم زیادی از بازار دگرگون شده خودرو جهان را در دست گیرند. از همان دوره نیز خودروسازان ژاپنی توانستند با نام هایی همانند داتسون، نیسان، مزدا، سوبارو، میتسوبیشی و تویوتا حضوری موفق را در بازار کشورمان تجربه کنند. شاید شناخته شده ترین محصول ژاپنی دهه پنجاه شمسی در کشورمان تویوتا کارینا باشد. نسل های متعدد این خودرو که یک سدان اقتصادی متوسط است توانست چنان دوام و کارایی مناسبی از خود نشان دهد که به اسطوره ای در میان ایرانیان بدل شود. افسانه های زیادی مبنی بر تعطیلی و تغییر کاربری بسیاری از نمایندگی های تویوتا به دلیل خراب نشدن کاریناها در میان ایرانیان شنیده شده است. امروزه همنوز هم یافتن یک کارینای دست نخورده و تمیز با قیمتی در حدود 10 میلیون تومان ممکن است؛ امری که به مدد یافت شدن قطعات فنی و حتی تزئینی و دوام خوب این خودرو ژاپنی محقق شده است. در کنار این محصول تویوتا اما به جز کورونا باقی محصولات به دلیل واردات محدودتر و بی مهری مالکان وضعیت اندکی پیچیده تر است. پس بهرین انتخاب برای دوستداران تویوتا در این محدوده قطعاً کارینا و کورونا خواهد بود. اگر به سراغ برند دوم ژاپنی ها یعنی داتسون برویم با انبوهی از خودروها با اسامی گوناگون و کدهای متفاوت روبرو میشویم که در حقیقت همگی نسل های گوناگونی از محصولات شناخته شده این برند یعنی بلوبرد و سانی هستند. شاید سری 180 و 120 برای ما بیش از سایرین شناخته شده باشند. بسیاری از نمونه های 180 و 120 در ایران در طرح تحویل خودروهای فرسوده از رده خارج شدند و شاید تعداد قابل قبولی که از سری 180B در ایران باقی مانده پرچمداران اصلی داتسون در کشورمان باشند. شاید داتسون سواری در ایران به اندازه سوار شدن بر یک کارینا و کورونا کم دردسر نباشد و سواری و استحکام این خودرو نیز به اندازه رقیب هموطنش اسطوره ای تلقی نشود، اما برای بسیاری ممکن است خاص تر از تویوتا سواری باشد. در کنار تویوتا و داتسون باید به میتسوبیشی اشاره کنیم. خودروسازی که برای ما مترادف با نام هایی همانند لنسر و گالانت است و هنوز هم تعداد قابل قبولی از گالانت های سری سیگما را میتوان در معابر کشورمان مشاهده کرد. این خودروها که ظاهری به مراتب خشن تر از سایر خودروهای ژاپنی آن دوران دارند، سواری اسپرتی تری نیست به رقبای هم عصر خود ارائه میدهند و از نظر قطعات و تعمیرات نیز وضعیت مناسبی داشته، میتوانند تقریباً هم طراز داتسون ها نقش یک خودرو روزمره کلاسیک را ایفا کنند. اما در مورد سایر محصولات ژاپنی همانند میتسوبیشی لنسر، سوبارو لئونه، تویوتا سلیکا، داتسون 260Z و مواردی از این دست از نظر قطعات و تنوع نمونه های باقی مانده قابل رقابت با موارد ذکر شده نیستند.
شورولت نوا (شورولت ایران):
در میان آمریکایی سوار ها به واسطه داشتن پیشرانههای شش سیلندر خطی 4.2 لیتری نه چندان قدرتمند محبوبیت زیادی ندارد. از سوی دیگر همین ویژگیها باعث میشود در میان سایر همتایان خود به یکی از بهترین گزینهها برای سواری روزمره بدل شود. پیشرانههای شش سیلندر خطی بطور ذاتی به کم دردسر، بادوام و کم مصرف بودن مشهور هستند. ترکیب این پیشرانه با جعبه دنده سه سرعته اتوماتیک در آپشنهای بالاتر در کنار شیشههای برقی، صندلیهای پهن و فرمان هیدرولیک سواری سبک و پرترافیک درون شهری را بسیار لذت بخش میسازد. ویژگی مثبت دیگر نوا در برابر سایرین قیمت مناسب آن و وجود لوازم یدک است. امروزه یک نوا مناسب رانندگی روزمره کمتر از 20 میلیون تومان قیمت دارد که انتخاب آن را برای علاقهمندان به خودروهای خاص و متفاوت راحتتر می سازد.
شورولت کامارو:
تعداد افرادی که به کامارو به چشم یک خودرو روزمره نگاه کنند بسیار ناچیز است. هرچند با در نظر گرفتن ویژگیهای مثبتی چون راحتی سواری، کلاس و منحصر به فرد بودن؛ کامارو یک گزینه چشمگیر و دهان پرکن به حساب میآید اما همواره باید به خاطر داشت که ابعاد اتاق و مصرف سوخت این خودرو درخور استفاده روزمره نیست. اگرچه با خریداری گونههای شش سیلندر دنده دستی تا حدود زیادی از مشکل مصرف سوخت و قیمت کاسته میشود اما در این صورت دیگر نباید انتظار اجرای حرکات نمایشی و یا تجربه شتاب چشمگیر را داشت. امروزه یک کامارو شش یا حتی هشت سیلندر 305 اینچ مکعبی (5.0 لیتری) مناسب رانندگی روزمره را میتوان در بازه زیر 30 میلیون تومان یافت.
بیوئیک اسکایلارک (بیوئیک ایران):
اسکایلارک را باید برادر بزرگتر، قدرتمندتر و لوکستر نوا نامید چراکه از بسیاری از جهات دارای وجه اشتراک بسیار هستند. برای تملک اسکایلارک در سواریهای روزمره باید پایتان را اندکی از برخی حد و مرزهای مربوط به مصرف سوخت فراتر بگذارید.درواقع گنجاندن اسکایلارکدر این مقاله همچون شمشیر دولبه است. داشتن پیشرانه قدرتمند V8 رایج اکثر آمریکاییها به حجم 5.7 لیتر از دیدگاه مصرف سوخت یک نقطه ضعف و از دیدگاه لذت سواری یک نقطه قوت است. با ارائه سطح به مراتب بالاتری از لذت سواری و کلاس اجتماعی نسبت به نوا؛ همچنان از بازه قیمت قابل قبولی برخوردار است. یک اسکایلارک مناسب سواری روزمره از 18 تا 25 میلیون تومان قیمت دارد. از دیدگاه قطعات نیز در بسیاری از موارد نسبت به نوا فراوانی بیشتری دارد که دلیل آن در محبوبیت بیشتر پیشرانه V8 350 است.
شورولت کپریس:
کپریس را میتوان برادر تنی اسکایلارک خواند. ویژگیهای فنی و لذت سواری این دو خودرو به دلیل شباهتهای بسیار زیرساختها بسیار به هم نزدیک هستند. از معدود اختلافات میان کپریس و اسکایلارک شاید بتوان به اختلاف ظاهر و طراحی میان آن دو اشاره کرد. سایر قطعات فنی پیشرانه با یکدیگر اشتراکات بسیار داشته و تنها یافتن قطعات تزئیناتی در کپریس اندکی دشوارتر از اسکایلارک است. قیمت یک کپریس مناسب نیز در بازه مشابه اسکایلارک و در برخی موارد اندکی بالاتر میگنجد. اما باید همواره در نظر داشت که این دو خودرو از دیدگاه تناسب برای رانندگی روزمره به پای نوا نخواهند رسید.
شورولت رویال:
رویال در حقیقت همان مدل کومودور از زیرمجموعه اپل کمپانی جنرال موتورز بود که تحت برند شورولت در کشورمان بین سالهای 1973 تا 1976 به تولید میرسید. این خودرو با هر دو آپشن ممکن با پیشرانه شش سیلندر خطی 2.8 و 2.5 لیتری و با اتاق سدان به ایران آمد و طراحی آن با لوگو شورولت حک شده بر آن چندان شباهت و تناسبی نداشت. با این حال رویال با ابعاد قابل قبول اتاق، سواری راحت و پیشرانهای قابل اعتماد در دل بسیاری از افراد جا باز کرد. محدود بودن تعداد رویالهای موجود در کشور از آن خودرویی منحصر به فرد و خاص میسازد. هر چند بازه قیمتی زیر 20 میلیون تومان امروزی شورولت رویال آن را به گزینه مناسبی بدل میسازد اما عدم فراوانی و به اصطلاح در بورس نبودن قطعات فنی و تزئیناتی آن میتواند دردسرساز شود.
کدیلاک سویل:
کدیلاک سویل گزینه موجود دیگر در کنار سه خودرو پیشین است. با بهرهوری از پیشرانه بسیار قدرتمند V8 350 اما از نوع انژکتور، سیستم تنظیم ارتفاع، ارائه سطح مثال زدنی از لوکسگرایی، تکنولوژی برتری که تا به امروز منحصر به فرد است و … از سویل خودرویی ساخته است که سواری با آن آرزوی هر عشق اتومبیلی است. از سوی دیگر همین ویژگیهای منحصر به فرد سواری روزمره آن را با مخاطره مواجه میسازد. سویل از هر نظر یک اتومبیل بسیار راحت، قدرتمند و لوکس است اما پیچیدگی سیستمهای فنی چون پیشرانه انژکتوری، سیستم تنظیم ارتفاع هیدرولیکی در کنار قیمت درخور توجه نمونههای سالم و مناسب برای شرایط روزمره باعث میشوند سویل از لیست انتخاب خریداران دور بماند. نمونه مناسب یک کدیلاک سویل بین 20 تا 30 میلیون تومان قیمت دارد.
داج دارت سدان:
دارت به جز نسلهای ابتدایی خود خودرو بسیار خاصی نبود اما در زیرمجموعه کرایسلر و سایر رقبا از بازه قیمت مناسب و طراحی عامه پسند برخوردار بود. نسل چهارم آن در دو کلاس سدان و کوپه به کشور وارد شد که طبیعتا گونه کوپه ظاهر زیباتری دارد و در نتیجه آن خریداران آن بیشتر است. اما گونه سدان آن با پیشرانه شش سیلندر را شاید بتوان در زمره خودروهای روزمره قرار داد. اما باید به خاطر داشت که فراوانی قطعات فنی و تزئیناتی زیرمجموعه محصولات کرایسلر در کشور زیاد نبوده و این موضوع نیز در کاهش قیمت دارت به بازه زیر 25 میلیون تومان تاثیر گذار بوده است. با همه این اوصاف تعداد کم این خودرو خاص بودن را نیز به همراه دارد.
جیپ CJ7:
کمی لوکستر، زیباتر و قدرتمندتر از شهباز خانواده CJ7 است. تنوع پیشرانه در CJ7 به دو پیشرانه شش سیلندر خطی 4.2 لیتری و هشت سیلندر 5 لیتری (گونههای نادر و کمیاب 5.9 لیتری نیز موجود هستند) محدود میشود. هرچند قدرت بیشتر نکته مثبتی به حساب میآید اما زمانی که مصرف اظافهتر را به همراه داشته باشد انتخاب برای مصارف روزانه را به خطر میاندازد. اما از آنجایی که اتاقهای سری CJ بسیار سبک است افزایش حجم پیشرانه از 4.2 به 5 لیتر مصرف سوخت چندانی را به همراه نخواهد داشت. آنچه در CJ7ها با افزایش حجم پیشرانه به شکل چشمگیر افزایش مییابد قیمت آن است. CJ7 وارداتی بوده و تعداد آنها بسیار کمتر از شهباز است از این رو وابسته به آپشن پیشرانه بین 25 تا بیش از 30 میلیون تومان قیمت دارند. از این رو خرید شهباز منطقیتر از خرید CJ7 است. با این حال لوازم فنی پیشرانههای شش سیلندر کمپانی تولید کننده جیپهای CJ یعنی AMC فراوانتر از گونههای 8 سیلندر آن است.
جیپ کااِم و صحرا:
دو خودرو کااِم و صحرا که در طی سالیان با نام برند جیپ شناخته میشوند با تکیه بر بازه قیمتی مناسب حدود 12 تا 18 میلیون تومانی و ابعاد نسبتا کوچک در حدود خانواده CJ جیپ میتوانند انتخاب خوبی برای استفاده روزمره باشند اما پیشرانه Z24 جیپ صحرا با وجود فراوانی قطعات مصرف نسبتا بالایی دارد و سواری آن به نرمی و راحتی کااِم نیست. ابعاد و پیشرانه کوچک از مهمترین نکات برای انتخاب آنها به عنوان خودروای روزمره هستند که به دلیل بهرهگیری از جعبه دنده مناسب میتوانند در مسیرهای ناهموار نیز به کمک راننده بیایند.
جیپ CJ5
CJ5 یا همان شهباز که در دوران پیش از انقلاب در شرکت پارس خودرو به تولید میرسید یکی دیگر از گزینههای بسیار مناسب برای استفاده روزمره است. این کلاس خودرو با داشتن اتاق شاسی بلند کوتاه و سبک به کمک پیشرانههای بادوام و کم مصرف شش سیلندر خطی 3.8 و 4.2 لیتری برای هر دوکاربرد درون و برون شهری بسیار مناسب است. فراوانی خود اتومبیل و قطعات آن در کشور بازه قیمت مناسب آن را نیز به همراه دارد. CJ5 مناسب رانندگی روزمره زیر بین 12 تا 18 میلیون تومان قیمت دارد.
شاسی بلندهای سایز بزرگ (بلیزر، چروکی، واگونییر، برانکو):
در کنار شاسی بلندهای کوچک اندام CJ، شاسی بلندهای دیگری از کلاس سایز بزرگ وجود دارند که شاید تناسب قیمت آنها بتواند خریدار را برای استفادههای روزمره ترقیب کند. شاسی بلندهای سایز بزرگ موجود در کشور شورولت بلیزر، جیپ چروکی چیف و واگونییر و فورد برانکو هستند که پیشرانههای کممصرفتر شش سیلندر را با قیمتهای مناسب زیر 25 میلیون تومان به همراه دارند. اما حقیقت آنجا است که با وجود همه راحتی و لذت سواری، سنگین بودن اتاق موجب افزایش محسوس مصرف سوخت حتی در پیشرانههای مشابه (به عنوان مثال گونه شش سیلندر 4.2 لیتری جیپ در سری CJ با چروکی چیف مشترک است) میشود که برای استفاده روزمره دردسرساز است. ابعاد بزرگ اتاق نیز هدایت را در خیابانهای باریک بسیار دشوار میسازد. همچنین عدم فراوانی قطعات تزئیناتی خود مشکل دیگری است که در مجموع مجب میشود این کلاس شاسی بلندها مناسف استفاده روزمره نباشند.
تویوتا J40 و J50:
سری 40 و 50 تویوتا با استفاده از پیشرانهای شش سیلندر خطی با دوام و کممصرف 4.2 لیتری که در اصل متعلق به کمپانی GMC جنرال موتورز آمریکا بود در اتاقهای استیشن هم ردیف شاسی بلندهای سایز بزرگ آمریکایی قرار میگیرد. اما در اتاقهای کوتاهتر سه در به جیپهای سری CJ بسیار نزدیکتر هستند؛ با این تفاوت که نسبت به آنها به هیچ وجه سواری راحتی را ارئه نمیدهند. با فراهم بودن قطعات فنی و کم بودن استهلاک و مصرف سوخت پیشرانه آمریکایی تویوتا سری 40 و 50 سه درباز هم نمیتوان آنها را مناسب سواری روزمره دانست. اگرچه محصولات تویوتا در آفرود حرفهای بسیار برای گفتن دارند اما با نداشتن سیستم هیدرولیک فرمان، سفت و یکپارچه بودن صندلیها، سفت بودن کلاچ و نداشتن لذت سواری شما را در ترافیک درونشهری با عذاب مواجه میسازند. در حالت کلی در محصولات تولید پیش از دهه 1980 میلادی کمپانی تویوتا نباید به دنبال لذت سواری و آسایش باشید چراکه وجود خارجی ندارد. قیمت نمونههای مناسب این دو کلاس در بازه تقریبی 15 تا 25 میلیون تومان قرار دارد.
لندروور سری 2 و 3:
از همان ابتدا نیت لندروور از تولید شاسی بلند کمک به قشر کم درآمد و زحمتکش کشاورزان کشور بریتانیا بود. شاسی بلندی که با داشتن یک اتاق کامل بتواند هم جایگزین تراکتور در زمینهای کشاورزی باشد و هم نقش وسیله حمل و نقل از روستا به شهر و برعکس را بازی کند. زمانی که ذهنیت از تولید یک خودرو تنها ارتقاء و بهبود شرایط قشر سختکوش کشاورز باشد نمیتوان انتظار لذت و راحتی سواری داشت. لندروورهای سری 2 و 3 موجود در کشور اگرچه به دلیل مهندسی خاص در ناحیه گیرباکس و دیفرانسیل توان بسیاری در عبور از مسیرهای ناهموار و آفرود دارد اما نه از سیستم هیدرولیک فرمان خبری هست و نه تهویه مطبوع. صندلیها تکهای چوب با روکش ابر و پارچه که تنها برای چند دقیقه نشستن قابل تحمل هستند. این چنین ویژگیها برای رانندگی روزمره مانند سرطان است. لوازم و قطعات این سری لندروورها در بورس نبوده و بازه قیمت نمونه مناسب رانندگی روزمره آنها زیر 15 میلیون تومان است.
نیسان پاترول:
نیسان پاترول فاجعهای بود که در دوران پس از انقلاب جایگزین آفرودرهای توانمند آمریکایی چون چروکی، واگونییر، بلیزر و برانکو در بازار تشنه شاسی بلند ایران شد. استفاده از پیشرانه 4 لیتری شش سیلندر بادوام کمپانی نیسان با نام P40، جعبه دنده ضریب سنگین و دیفرانسیلهای قدرتمند تنها کورسوی امید خریداران پاترول بود. شدت این فاجعه از جایی بالا گرفت که پیشرانه چهار سیلندر معروف Z24 به پیشرانه پایه سری پاترول بدل شد. هرچند به واسطه تولید این پیشرانه معروف در کمپانی مگا موتور ایران فراوانی قطعات فنی تضمین شده بود اما مصرف بسیار بالا و توان بسیار کم این پیشرانه تنها به کمک جعبه دنده با ضرایب مناسب توان خروجی و دیفرانسیلهای ضریب سنگین آن را تنها برای اتاقهای سه در مناسب میساخت. هرچند سواری پاترول از سری 40 و 50 تویوتا و سری 2 و 3 لندروور نرمتر و به اصطلاح امروزیتر است اما استفاده از اتاق 5 در آن برای مقاصد روزمره یک اشتباه بزرگ است. به دلیل نداشتن رقیب همکلاس و هم قیمت در طی بیش از 30 سال حضور پاترول در بازار، قیمت سه در این خودرو به شکل کاذبی به بازه 25 میلیون تومان و در بسیاری از موارد به بالای 30 میلیون تومان رسید که همچنان جای تعجب دارد.
دنده 6 – با تمام این اوصاف باید گفت که استفاده روزمره از خودروهای کلاسیک و قدیمی با توجه به کمبود و قیمت قطعات یدکی،مصرف نسبتا زیاد سوخت، آلایندگی بیشتر نسبت به خودروهای مدرن ،کمبود امکانات رفاهی، هزینه های بیمه و….منطقی به نظر نمی رسد و بهترین روش این است که از نمونه های سالم این خودروها به عنوان وسایل نقلیه دوم یا سوم در موارد خاص ، سفر های کوتاه، مهمانی ها و ….استفاده شود.
لطفا وقتی متنی را کپی میکنید، تنظیمات آن را هم درست بکنید.
این متن اصلا قابل خوندن نیست.
لطفا دقیق تر بفرمایید که مشکل متن چی هست؟ به نظر جز طولانی بودن ، از نظر قابل خوندن بودن مشکلی وجود ندارد (حداقل بر روی کامپیوتر)
این هم تایید بر نظر من بهتر بودن اتوموبیل های ساخت مجدد تا این ها اشغال ها که امروز نام اتوموبیل دارند گورش وقتی پدرم بریتانیایی است می خواهید غیر از اتوموبیل بریتانیایی تمجید کنم در ضمن پدرام مدیر باز نشسته بی پی است
اما کیت رویس
مرده ای که از گور برمیخیزد!
در دنیای خودرو، شاهکارهایی وجود دارند که بسیاری از ماشین دوستان حاضرند تا حداقل یک بار سوار بر آنها شده یا صاحب یکی از آنها باشند. برای ما هنوز یک بلیزر یا کادیلاک سویل، بنز 220 معروف به معماری یا یک رنو 5 دو درب جذاب و دوست داشتنی بوده و شاید بتوان گفت نوستالژیک هستند.
مرده ای که از گور برمیخیزد!
اتومبیلهای Lister نیزدر سال 1954 در کشور انگلیس، پا به عرصه مسابقات گذاشتند و محبوب شدند. بعد از ادغام و در نهایت فروش کمپانی در سال گذشته، مدیران جدید تصمیم گرفتند تا این برند را دوباره احیا کنند. حال به مناسبت 60 سالگی ، قرار است تا ورژن جدید یکی از اتومبیلهای مسابقه ای موفق این کمپانی ساخته شود.
مرده ای که از گور برمیخیزد!
این خودرو که Lister Knobbly نام دارد، ساخت سال 1954 بوده بوده و در ساخت جدید، بدنه ای از جنس آلومینیوم و دست ساز خواهد داشت. مدل مسابقه ای آن 249,000 دلار و مدل خیابانی اش 259,000 دلار قیمت خواهد داشت. موتور خودروی مورد نظر ما از جگوار D-Type قرض گرفته شده است که یک پیشرانه شش سیلندر خطی با حجم 3.8 لیتر و قدرت 330 اسب بخار میباشد.
مرده ای که از گور برمیخیزد!
البته موتور هشت سیلندر خورجینی شورولت با حجم 4.6 لیتر نیز قابل سفارش میباشد که دارای درب موتور برآمده تر هستند. این خودرو در ماه آپریل به بازار کشور انگلستان عرضه خواهد شد ولی در آمریکا نیز به دلیل هزینه های بالا، تنها مدل مسابقه ای آن ارائه خواهد شد.
مرده ای که از گور برمیخیزد!
منبع
با سلام بیشتر اسامی خودروهای امریکایی اشتباه تایپ شده و در مورد مشخصات فنی هم چندمورد اشتباه هست
سلام خسته نباشید
ماشینای کلاسیک وقدیمی,مدلهای مختلفی دارن,و توی اونا ماشینایی گیر میاد که امکانات بیشتری از ماشینهای امروزی دارن,پس لطفا حرف الکی نزنید,دوم الودگی بعضیاشون زیاد,ولی بعضیاشون از خودرو های امروزی هم کمتره بدون حتی یک سیستم کامپیوتری,ایمنی خیلیاشون از ماشینای امروزی بیشتره,هزینه نگه داری هم کمتر,
شما میخوای ماشینای سایپا و ایرانخودرو بفروشی بفروش,چیکار داری به این عده کم که کلاسیک بازن,مردم حق انتخاب باید داشته باشن,من دلم نمیخواد این اهن پاره های امروزی رو سوار شم,حتبگی اون هیونداوامثالش,