یک هشتگ، کارامد تر از افزایش جریمه ها عمل کرد!
توقع داریم اقبال رو به افزایش مردم به کمپین رانندگی بین خطوط، قابل توجه مسئولان و مأموران پلیس راهور نیز قرار گرفته و ایشان را نیز به پیوستن به این کمپین ترغیب کند، بلکه در سایه همراهی ایشان، قانونی که سال‌ها مهجور مانده و انفعال پلیس ثابت کرده در اجرایی کردنش ناتوان اند، به انتخاب مردم اجرایی شود و همه از مزایای آن بهره‌مند شویم.
به گزارش «تابناک»، در روزهای پایان سال ۹۴ کمپینی در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاد که قصد داشت قانون ۱۱۹ راهنمایی و رانندگی را به انتخاب خود مردم بدون نیاز به اعمال قانون، اجرایی کند و به فاصله چند ماه، می‌توان نشانه‌هایی امیدوار کننده از به ثمر نشستن آن دید.
کمپینی که با هشتگ «#بین_خطوط» معرفی شد و این روز‌ها با برچسب‌های «من #بین_خطوط می‌رانم» که روی شیشه عقب برخی خودرو‌ها چسبانده شده، توانسته بیرون از دنیای مجازی نیز خود را به جامعه معرفی و رانندگان را به پیوستن به کمپین و رعایت قانونِ رانندگی بین خطوط ترغیب کند.
پویشی بسیار ساده که اهداف بزرگی در پس آن نهفته است و هرچه با اقبال بیشتری از طرف مردم مواجه شود، سریع‌تر به اهداف مدنظر آن خواهیم رسید و آسایش بیشتری نصیبمان خواهد شد؛ آسایشی از جنس کاهش مصرف سوخت، افزایش سرعت ترافیک و از همه مهم‌تر، رهایی از تنش‌های فراوانی که رانندگی درهم و برهم در خیابان به همگی مان وارد می‌آورد.
رانندگی در هم و برهمی که ممکن است توضیح آن برای ساکنان جوامع پیشرفته بسیار دشوار باشد؛ اما برای ما بسیار آشناست، زیرا بارها و بارها در روز با ترافیک‌های گره خورده، تلاش برخی رانندگان برای راه گرفتن از یکدیگر و حتی تصادفاتی که ناشی از این رانندگی بی‌قاعده است، مواجه می‌شویم و راه گریزی برای دوری جستن از این آشفتگی سراغ نداریم.
این در حالی است که همگی با دیدن تصاویر ترافیک جاری در دیگر کشور‌ها ـ چه حضوری و در سفر به دیگر کشور‌ها باشد و چه بر پرده سینما یا صفحه تلویزیون ـ بارها به نظم و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی در این کشور‌ها غبطه خورده‌ایم و شاید آرزو کرده باشیم کاش همه ما هم مانند ایشان به قوانین پایبند بودیم!
چه بسا اقبالی که کمپین بین خطوط با آن مواجه شده نیز ماحصل همین آرزوی عمومی مان باشد. اینکه میل به رعایت این قانون در دل بسیاری مان وجود داشته، اما از آنجایی که فکر می‌کنیم همه باید در رعایت این قانون بکوشند تا نظم بر خیابان‌ها و جاده‌هایمان حاکم شود و در پس زمینه ذهنمان، «یک دست صدا ندارد» جا خوش کرده، هرگز تلاش نمی‌کردیم سهممان در این باره را ادا کنیم.
البته حالا شرایط تغییر کرده و کمپینی که به این منظور به راه افتاده، این باور را به وجود آورده که خیلی‌ها به رعایت قوانین و منظم شدن ترافیک تمایل دارند؛ تمایلی که از سر علاقه است نه اجبار و ترس از جریمه‌های راهنمایی و رانندگی که روز به روز بر نرخشان هم افزوده می‌شود و چه بسا در گریزان کردن مردم از قوانین راهنمایی و رانندگی و ارشادهای پلیس راهور نقش موثرتری دارند تا رعایت قوانینی که روحشان، ایجاد نظم ترافیکی، سرعت بخشیدن به آمد و شد و افزایش امنیت رانندگان و سرنشینان خودروهاست.
بر این اساس است که توقع داریم اقبال رو به افزایش مردم به کمپین رانندگی بین خطوط، قابل توجه مسئولان و مأموران پلیس راهور نیز قرار گرفته و ایشان را نیز به پیوستن به این کمپین ترغیب کند. بلکه در سایه همراهی ایشان، قانونی که سال‌ها مهجور مانده و انفعال پلیس ثابت کرده در اجرایی کردنش ناتوان اند، به انتخاب مردم اجرایی شود و همه از مزایای آن بهره‌مند شویم.
رویکردی که امیدواریم به زودی توسط پلیس راهور اتخاذ شده و شاهد درج هشتگ مشهور این کمپین روی خودروهای این نهاد انتظامی باشیم تا ثابت شود همه تدابیر ایشان برای رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، افزایش جریمه‌ها نیست و اگر یک کمپین با نشان هشتگی مخصوص هم بتواند به رعایت قوانین منجر شود، از پیوستن به آن ابایی نخواهند داشت!
باز زدید تو فاز توهم والا هشتگ که هیچی اگه هزارگ هم باشه به این سرعت جواب نمیده فرهنگ سازی یه پروسه طولانی مدته که به این سرعت جواب نمیده پس باید با افزایش نرخ جریمه هم همراه باشه
توی این مملکت توی چه موردی فرهنگ و شعور درست میبینم که توی رانندگی باشه.
اصلاً نمیشه درست رانندگی کرد. بارها برای خودم پیش اومده که خواستم بین خطوط باشم ولی از هر دو طرف توسط خودروهای دیگه محاصره شدم (اونم آینه به آینه) و خطر تصادف هم برام بوجود اومده! همین چند روز پیش توی تهران که تازه خیلی ادعا هم دارن، یک تاکسی جایی که به اندازه عبور یک خودرو بود، دائم از کنارم میگرفت در حالیکه نه خودش میتونست از من جلو بزنه و نه میذاشت من درست حواسم به جلو باشه چون باید یک چشمم به جلو میبود و یک چشمم به آینه که اون جونور بهم نخوره. آخر همونجا ترمز کردم و بهش علامت میدم که بیا برو آقای عجله، طرف تازه طلبکار هم بود که چرا راه رو بند آوردم! خلاصه اومده کنارم بهش میگم چرا نمیتونی پشت سر نفر جلویی باشی و حتماً باید میلیمتری کنارش حرکت کنی؟ میگه برای شما چه فرقی میکنه، راهتو برو !!! آخر یه جمله ای بهش گفتم که جلوی مسافرهاش با خاک یکسان شد. بهش گفتم اگه خیلی زرنگ بودی، بعد 40 سال این قراضه ماشینت نبود!
طرف پودر شده ???
به من ثابت شده اگه بخوام درست رانندگی کنم هی باید بزنم رو ترمز تا به زرنگایی که میخوان از چپ و راست بکشن جلوم نزنم! واسه همین به اجبار باید مثل بقیه رانندگی کنم تا بی دردسر تر به مقصد برسم!
خیلی عجیب ولی واقعی!
هشتک!؟!!!!!
این پروسه ی فرهنگ سازی باید از صفر از خانواده و مدرسه تزریق بشه
تا زمانی که گواهینامه اخذ بشه
نه اینکه بعد دادن گواهینامه و صدها هزار کشته بگیم باید فرهنگ سازی کنیم
ما ایرانی ها انسان هایی ذاتا خوب هستیم و علاقمند به چیزهای خوب اما شرایط زندگی و عدم فراگیری هر چیزی قبل از داشتنش باعث این اتفاقات عجیب و نادر شده
اگر بین خطوط باشید میان شمارو از لاین میندازن بیرون و با چسبوندن از پشت و از اطراف مرتبا واهمه دارید و فشار و عصبانیت به همراهتون هست
رانندگی نه اسنش جنگ خیابونیه نبردی برای زنده ماندن